محمدعلیشاه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
|||
خط ۴۱:
ساعتی پیش از این واقعه، نگارنده در منزل خود با یکی از ناطقین تندرو ملت نشسته شخص مزبور میگوید احتمال میرود صدایی بلند شود و پس از وقوع واقعه معلوم میشود او هم از توطئه مسبوق بودهاست."
طرح قتل محمدعلی شاه هنگامی صورت گرفت که همکاری محمدعلی شاه با مشروطیت در اوج خود بود.
محمدعلی شاه در اوایل محرم در مورد مشروطهخواه بودنش برای علمای نجف تلگرافی مخابره میکند.
=== درگیری با مشروطهخواهان ===
خط ۷۱:
او تعدادی از روحانیون را در دربار خود مقام داده بود و از ایشان در مقابل روحانیون مبارز و مشروطه خواه استفاده میکرد و با ایشان پیوندهای سختی داشت.<ref name="sheikh"/> او همچنین مردی سخت [[خرافه|خرافی]] بود و انجام بسیاری از کارهایش را به جای اندیشیدن و رایزنی به [[فال]] و [[استخاره]] میسپرد. [[استخارههای محمدعلیشاه]] مشهور است و او به ویژه به یکی از علمای تهران به نام [[میرزا ابوطالب زنجانی]] اعتقاد داشت و تمام تصمیمات خود را از قبیل عزل و نصب وزرا، سرکوب مخالفان و حتی تعیین ساعت مناسب برای [[ختنه]] فرزندانش بر اساس پاسخهایی میگرفت که میرزا ابوطالب پس از استخاره به وی اعلام میداشت. همانند محمدعلی شاه، میرزا ابوطالب نیز از مخالفان مشروطه بود و با وجود آگاهی از اصول دموکراسی و پیشرفتهای کشورهای اروپایی شاه را به سرکوب آزادیخواهان تشویق میکرد.<ref name="sheikh"/>
با آغاز سلطنت محمدعلی شاه، مخالفتهای وی با مشروطه آغاز شد. او با همکاری سربازان روسی مجلس اول را در سهشنبه ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ ق به توپ بست و بسیاری از مشروطهخواهان را کشت یا تبعید کرد. در چنین وضعی، علمای [[ایرانیان عراق|ایرانی مقیم نجف]] از جمله [[محمدکاظم خراسانی|ملا محمدکاظم خراسانی]] معروف به '''آخوند خراسانی''' در حمایت و هواخواهی مشروطه خواهان
پس از [[فتح تهران]] و روی کار آمدن [[احمدشاه]]، اغتشاشات همچنان ادامه یافت. تلاش هواداران محمدعلی شاه برای بازگرداندن وی و حمایتهای روسیه از او، به ورود قوای روس به [[آذربایجان]] انجامید. [[اولتیماتوم روسیه]] به [[ایران]] برای تصرف شمال ایران و هشدار [[انگلیس]]ها در مورد ناامنی در راههای جنوب، عاملی برای صدور تلگرافی به تاریخ ۴ ذیقعدهٔ ۱۳۲۸ ق با عنوان «وجوب موافقت با دولت و حرمت اغتشاش و جنگهای داخلی» شد که در آن طبقات ملت را به آرامش و موافقت با دولت و خودداری از جنگهای خانگی به واسطه وجود دشمنان خارجی در شمال و جنوب کشور فراخواندند و معتقد بودند که این اغتشاشات موجب استیلای کفر و از بین رفتن اسلام خواهد شد.
|