هنر ویدئویی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲:
'''ویدئو آرت''' یا '''هنر ویدئویی''' شامل داده‌های صوتی وتصویری است که ذخیره‌سازی و پخش projection و باز خورد اطلاعات در آن بسیار گوناگون است. این داده‌ها در بسیاری از موارد در زمان متوقف شده، تسریع شده یا به عقب برگردانده شده زمان واقعی [[بی‌درنگ]] یا زمانی مجهول معنا می‌یابند. مکان و محیط ارائه اثر و نیز گاه عمل تماشاگر -در حقیقت شرکت‌کننده- و بازخورد داده‌های حاصل ازاین تقابل نیز وجوه دیگر آثار ویدئویی هستند.
 
ویدئو آرت قواعد [[سینما]] حتی [[سینمای تجربی]] را نیز به رسمیت نمی‌شناسد. چرا که ممکن است آشکارا فاقد [[روایت]]، [[دیالوگ]] و [[طرح]] باشد. در دایرهٔ تنگ برنامه سازی‌های تلویزیونی هم نمی‌گنجد. هر چند از رسانهٔ تلویزیون امکانات ایستگاه‌های تلویزیونی و حتی جعبهٔ تلویزیون به مثابه یک حجم استفاده می‌کند. ویدئو آرت همانگونه که در مرز میان تجدید، مفهوم، زمان و اجرا زندگی می‌کند، هنرهای[[عکاسی دیجیتال]]، سینمایی، اجرایی و خلاصه تمامی رسانه‌های نوین را به خدمت می‌گیرد. واینو این همه یک دستاورد بزرگ دارد:آزادی بی حد وحصر هنرمند، ویدئو گاه به تعاریف و باز تعاریف [[سیاست]]، [[جنسیت]]، هویت‌های فردی و فرهنگی از طریق [[روایت‌های خطی]] و غیرخطی نوین می‌پردازد و گاه یکسره به مثابه شعری چند وجهی عمل می‌کند. گاه به بدن هنرمندو اجرای اومی پردازد و گاه به تماشاگر، حضور او واکنشهای فیزیکی او.»<ref>بخشی ص ۹</ref>
 
== تعریف ویدئو ==
خط ۱۶:
«نام جون پایک نیز از ۱۹۵۹ تلویزیون را به یکی از عناصر اصلی آثارش تبدیل کرد، او و یکی از دوستان مهندسش ماه‌ها وقت صرف کردند تا نخستین نمایشگاه هنر تلویزیون را در گالری پارناس در وپرتال آلمان در ۱۹۶۳ ترتیب دهند. نمایشگاه از ۱۳ دستگاه تلویزیون تشکیل شده بود که تصویر عمداً‌از شکل افتاده‌ای را پخش می‌کردند. شیوهٔ کار در حقیقت دستکاری تصاویر تلویزیون از طریق تغییر مدارهای الکتریکی دستگاه‌ها بود و اولین دستکاری manipulation در آثار ویدئویی محسوب می‌شد.
 
در آمریکا دلبستگی به نوار ویدئو و تکنولوژی وابسته به آن به گسترش تجربه گری با ابزارهای تکنولوژیک بسیار کمک کرد. غیر از سینتی سایزری synthesizer که او و همکارش ساختند، همزمانهم‌زمان توسعهٔ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری کامپیوتر و تکنولوژی‌های وابسته به آن ویدئو آرت را به حیطهٔ هنرهای دیجیتال وارد کرد. پیش از دوران کامپیوتر نیز آثار هنری با استفاده از موج نگار oscilloscope الکترونیک به وجود آمده بود و اکنون درک کامپیوتر به عنوان ابزاری تازه در هنر چندان عجیب نمی‌نمود.
 
جان ویتنی که یکی از شناخته‌ترین تجربه گرایان دههٔ نخستین پیدایش ویدئوست، درزمینهٔ تولید انیمیشن‌هایی با نقوش تجریری با استفاده از رسانهٔ دیجیتال و آنالوگ تلاش بسیار کرد.
خط ۲۲:
اد امشویلر هنرمند دیگری بود که امکانات دستگاه scanimate را به خدمت گرفت و ویدئوهایی خلق کرد که هم‌زمان واقعه‌ای real time را حفظ کرده بودند و هم آثار انیمیشن محسوب می‌شوند.»<ref>بخشی، ص۱۰</ref>
«یکی دیگر از اولین هنرمندانی که وارد عرصه ویدئو شد شیکگو کوبوتا shiqeko Kubota همسر پایک است. کوبوتا (متولد ۱۹۷۳) علایق شدیدش به فضا و محیط رادر ویدئو در هم آمیخت. او در اوایل ۱۹۶۸ از بازی معروف شطرنج مارسل دوشان و جان کیج عکاسی کرد. تصاویر را به نوار ویدئو منتقل نموده و با شیوه‌های دستکاری الکترونیکی آن‌ها را تغییر داد و نوار ویدئویی duchampiana: chess (۱۹۶۸–۷۵) را ساخت از آن پس آثار رندانه‌ای دوشان، الهام بخش چندین کارکوبوتا شد.
اما پدیدهٔ مهم ویدئو آرت انگلستان دیوید هال david Hall متولد ۱۹۳۷ بود که کارهای اولیه اش از دهه ۱۹۷۰ هم چون آثار پایک کیفیات تندیس وار دستگاه تلویزیون را باز می‌تاباند. کیفیاتی که در یکی از آثارش به نام (۷ قطعه تلویزیونی-۱۹۷۱) آشکار است. اگرچه مشخصات فورمالیستی در آثارش همواره به چشم آمده‌است، اما نمی‌توان او را تنها یک فورمالیست دانست. او به شکلی ویژه درگیر ویدئو اینستالیشن‌هایی بود که بیننده را به مثابهٔ همکار و شرکت کنندهشرکت‌کننده در اثر معرفی می‌کند و نه یک تماشاچی صرف.»<ref>هواردجی، ص۳۲۷</ref>
 
«هنر اجرا و ویدئو در آغاز دههُ هشتاد به منزلهٔ منادیان دورانی تازه ستوده شدند، دورانی که در آن این اشکال نقش اجتماعی و زیباشناسی مهمی ایفا کرده‌اند دست اندرکاران باور داشتند که هنرهای بصری با استفاده از رسانه‌های تجربی وابستگی دیرینهٔ خود به مادیت اشیا را تکان خواهد داد و مستقیم تر از پیش با تماشاگران پیوند خواهد خورد.»<ref name="بخشی، ص۱۸">بخشی، ص۱۸</ref>
 
«اما یکی از امکاناتی که ویدئو آرت همراه با پیشرفت‌های تکنیکی دردهه ۱۹۷۰ به آن دست یافت تکنیک‌های مراقبت surverillance techniques و استفاده از تماشاگر به مثابه بخشی از اثر هنری است درایندر این گونه آثار دوربین به سمت تماشاگران برگردانده می‌شود خواه تماشاگر آگاه بدان باشد یا نه. منتقدان شوهای اخیر (تلویزیون ـواقعیت) بر فروپاشی مرزهای میان حیطهٔ عمومی و خصوصی درایندر این گونه برنامه‌ها تاسف می‌خورند. ویتو اکونچیvito Acconi (متولد ۱۹۲۰) بر همان سؤال یک فیلم ویدئویی تحت عنوان(۱۹۷۳)theme song بر مبنای نمایش دوربین مخفی تهیه کرد او در این فیلم بروی زمین دراز کشیده و در نمایی بسیار نزدیک از بیننده‌های ناشناس درخواست می‌کند که در صفحه تصویر به او ملحق شوند، سپس پیوسته تکرار می‌کند؛ (من شما را به درون خود فرا می‌خوانم) مسئله مهم برای او این بود که بیهودگی امکان پخش و ارایهارائه معاشقه‌ای واقعی را در تلویزیون به رخ بکشد و حقیقت را در تلویزیون دست نیافتنی معرفی کند همان‌طور که حیطهٔ خصوصی را در تلویزیون بی معنا می‌دانست.
 
یکی دیگر از هنرمندان مطرح که در دهه ۱۹۷۰ فعالیتی جدی و تأثیر گذار داشته‌است گری هیل Gary Hill(متولد ۱۹۵۱) است او بیش از دیگران درگیر روایت و محدودیت‌های زبان در روایت است هیل از ۱۹۷۳ سعی در تشریح رابطه بغرنج میان کلمات و تصاویر داشته‌است. نخستین اثر او در ۱۹۳۷ به نام hols in the wall ساخته شد. او علاقه خود به مجسمه‌سازی را با رسانه الکترونیکی پیوند زد.»<ref>اسمیت، ص۴۹</ref>
خط ۳۵:
 
«با آغاز دههٔ ۹۰ عصر طلایی ویدئو نیز آغاز شد در این دهه هنرمندان بسیاری مشغول تولید آثار اینستالیشن متعامل محیطی و اجرایی با استفاده از تکنولوژی ویدئو بودند. گسترش شبکه جهانی اینترنت و افزایش توانایی کامپیوترهای خانگی در تولید آثار چند رسانه‌ای نیز ویدئو را به هنر دیجیتال هزارهٔ جدید پیوند زد.»<ref name="بخشی، ص۸" />
«یک گروه تخصصی ویدئو که در دهه ۹۰ فعالیت چشم گیری داشت و از نمونه‌های ارزشمند هنر ایتالیا به شماربه‌شمار می‌رود گروهی است به نام کارگاه آبی studio Azzurro متشکل از بازیگران و عوامل فنی. کارگاه آبی (محیطی حساس) را می‌آفریند. یکی از ساخته‌های آنان، به نام کورس chorus (۱۹۹۶) تماشاگر به یک فضای تاریک وارد شده و در آنجا از او دعوت می‌شود تا بروی یک فرش بزرگ قدم بزند. روی این فرش تصاویری از پیکره‌ها نیمه برهنه تعدادی زن و مرد به گونه‌ای نمایش داده می‌شوند که گویی آنهاآن‌ها در لابه لای نمد گرفتار آمده‌اند هم چنان‌که تماشاگر در داخل گالری و در واقع بررویبر روی تصاویر مردان و زنان قدم می‌زند تصاویر به خشم آمده و فریاد می‌زنند گام‌های بازدید کنندگان با عکس العمل اشخاص به تصویر درآمده، مواجه شده و در نتیجه صدای نجوای آنان بلند، پیکرشان به حرکت درآمده و سرود رنج خود را سر می‌دهند.»<ref>لوسی اسمیت، ص۶۰</ref>
 
=== هنر ویدئویی معاصر ایران ===
«در سال‌های ۱۹۶۰ (اوایل سال‌های ۱۳۴۰ خورشیدی) که ویدئو در حکم هنر در مجامع هنری به دنبال جایی برای خود بود، سینما و تصاویر متحرک بیش از نیم قرن بود که در اذهان مردم جایگاهی محکم و آشنا داشت. ورود نخستین دوربین فیلمبرداری به ایران به سال[[.۱۲۸]]، تقریباً همزمانهم‌زمان با اروپا و آمریکا و ساخت نخستین فیلم‌های سینمایی در ایران به سال ۱۳۰۹ روی داد. تلویزیون نیز با کمی اختلاف زمانی با غرب، بین سال های[[.۱۳۳|.۱۳۳تا]]۱۳۴۰ در ایران جای خود را در خانه‌های مردم یافت. اما ویدئو در اواخر دهه ۱۳۵۰ به خانه‌های ایرانی راه پیدا کرد، و محدودیت‌هایی در حمل و نگهداری ویدئو و ویدئو کاست در دوره‌ای پس از انقلاب و سال‌های جنگ با عراق می‌توانند عاملی در تأخیر رواج این رشته هنری در ایران به حساب آید. در سال‌های بعد، با بازتر شدن نسبی فضای سیاسی، کاهش فشارهای اقتصادی و آسان تر شدن ورود کتاب و مجله هنری به ایران در کسب و افزایش اطلاعات در زمینه‌های مختلف هنری به همراه داشت. بدون شک، ارتباط از طریق [[شبکه‌های جهانی]]، [[اینترنت]] و [[ماهواره]] و استفاده روزمره آن‌ها در همه زمینه‌ها از جمله هنری تأثیرات خود را به جا گذاشت.
 
از آنجا که ویدئو بیش از هر [[رسانه]] هنری دیگری وابسته به وضعیت رایج پیشرفت [[تکنولوژی]] یا استفاده از آن است، نسل جدید هنرمندان ایرانی پس از آشنایی و کسب تجربه استفاده از این رسانه را آغاز کرد. چنانچه نخستین جوایز بین‌المللی هنر ویدئویی ایران در سال‌های دهه ۱۳۸۰دریافت شود.