'''ملا محمدمحسن فیض کاشانی''' {{تتم||۱۰۰۷|[[کاشان]]||۱۰۹۰|[[کاشان]]|ق}} (۹۷۷–۱۰۵۸ هجری شمسی)، حکیم، محدث و عارف دوره [[صفویان|صفوی]] و از بزرگترین دانشمندان شیعه است. نام او محمدمحسن مشهور به ملا محسن و تخلص وی '''فیض''' بودهاست.
ملا محمدمحسن داماد بزرگ [[ملاصدرای شیرازی]] بودهاست. در [[فقه]] و اصول و [[فلسفه]] و کلام و حدیث و [[تفسیر قرآن]] و شعر و ادب توانا و در تمامی اینها و رشتههای دیگر آثاری از خود به یادگار گذاردهاست. البته در پایان عمر، از آنچه به غیر از قرآن و کلام اهلبیت (ع) نقل و استفاده نموده، پشیمان گشته و آن را بر سبیل تمرین و نقل مطلب و تحرّی حقیقت معرفی نمودهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ده رسالهرساله|نام خانوادگی=فیض کاشانی|نام=محمد بن شاه مرتضیمرتضی|ناشر=مرکز تحقیقات علمی و دینی امیر المومنینامیرالمؤمنین (ع)|سال=۱۳۷۱ ه. ش|شابک=|مکان=اصفهان|صفحات=۱۹۶}}</ref>
== زندگی ==
خط ۴۶:
== حیات علمی فیض ==
فیض بخشی از عمر خود را به مطالعه، تحقیق، پژوهش و نگارش در حوزه فلسفه، کلام، عرفان، اصول و… صرف نمود، اما در سال ۱۰۸۳ در رساله ''الإنصاف'' ضمن نگاهی نقد گونه بر برخی از نوشتههاینوشتههای پیشین خود، به انتقاد از متکلّمین، فلاسفه، متصوّفه و من عندیین پرداخت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتابشناسی فیض کاشانی|نام خانوادگی=ناجی نصرآبادینصرآبادی|نام=محسنمحسن|ناشر=کنگره فیض کاشانی|سال=۱۳۷۸|شابک=|مکان=تهران|صفحات=۱۴۸}}</ref> وی در آغاز رساله مذکور در این باره میگوید:{{کوچک}}<blockquote>«چنین میگویدمیگوید مهتدی به شاهراه مصطفی محسن بن مرتضی که در عنفوان شباب چون از نفقه در دین و تحصیل بصیرت در اعتقادات و کیفیت عبادات به تعلیم ائمه معصومین (ع) آسودم، چنانچه (''چنانکه'') در هیچ مسئلهای محتاج به تقلید غیر معصوم نبودم! به خاطر رسید که در تحصیل معرفت اسرار دین و علوم راسخین نیز سعی مینمایم، شاید نفس را کمال یابد. لیکن چون عقل را راهی به آن نبود، نفس را در آن پایه ایمان که بود، دری نمیگشود،نمیگشود، و صبر بر جهالت هم نداشت، و علی الدوامعلیالدوام مرا رنجه میداشت؛میداشت؛ بنابراین چندی در مطالعه مجادلات متکلمین خوض نمودم، و به آلت جهل در ازالت جهل ساعی بودم! طریق مکالمات متفلسفین (''مدّعیان فلسفهدانیفلسفهدانی'') را نیز پیمودم، و یک یا چند بلندپروازیهایبلندپروازیهای متصوفه را در اقاویل ایشان دیدم، و یک چند در رعونت (''حماقت'')های «من عندییّنعندییّن» گردیدم! تا آنکه گاهی در تلخیص سخنان طوائف اربع (''متکلمین، متفلسفین، متصوفه، من عندیین'')، کتب و رسائل مینوشتممینوشتم (''چند سطر بعد عربی است که خلاصه آن چنین است''): بدون این که همه را تصدیق کرده باشم، یا همه را تأیید کنم، بلکه مطالب آنها را نقل کردم، و بر سبیل تمرین مطالبی نوشتم! از مجموع گفتار آنها چیزی که عطش مرا فرونشاند، یا بیماریم را درمان کند نیافتم، تا جایی که بر خویشتن ترسیدم! پس به خدا پناه بردم تا مرا به حقیقت نائل گرداند، و به گفته امیرمؤمنان (ع) که میفرمایدمیفرماید: خدایا مرا از این که نظرم را در آنچه نهایت آن دیده نمیشود،نمیشود، و فکر به آن نمیرسد،نمیرسد، نگاه دار به درگاه خداوند نالیدم و سرنوشت خود را به ذات مقدّسش سپردم. خدای مهربان نیز به برکت دین پایدارش مرا رهنمون گردید تا در اسرار قرآن مجید و احادیث سرور انبیاء صلوات اللَّه علیهم اجمعین، درست بیاندیشم،بیندیشم، و بقدر حوصله و درجه ایمانم از قرآن و حدیث چیزها به من آموخت. دلم اطمینان یافت، و وسوسه شیطان را از من دور کرد خدا را شکر که به حقیقت نائل گردیدم.»<ref name="ReferenceA">{{یادکرد کتاب|عنوان=فیضنامهفیضنامه|نام خانوادگی=ناجی نصرآبادینصرآبادی|نام=محسن|ناشر=کنگره فیض کاشانیکاشانی|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=۲۴–۲۵}}</ref></blockquote>{{پایان کوچک}}
== استادان ==
خط ۷۲:
== آثار فیض ==
از فیض ۱۱۶ عنوان کتاب و رساله به یادگار ماندهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ده رسالهرساله|نام خانوادگی=فیض کاشانیکاشانی|نام=محمد بن شاه مرتضیمرتضی|ناشر=مرکز تحقیقات علمی و دینی امیر المومنینامیرالمؤمنین (ع)|سال=۱۳۷۱ ه. ش|شابک=|مکان=اصفهان|صفحات=۱۸–۲۸}}</ref> البته برخی از این آثار، مربوط به فلسفه، تصوف، فقه، اصول، کلام و … میباشد و فیض از آنچه در این زمینه خوانده و نوشته، اظهار پشیمانی و برائت نموده و آن را بر سبیل تمرین و صرفاً نقل مطلب معرفی نمودهاست.<ref name="ReferenceA"/>