کارآفرین: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
کپی پیست، ناقض حقوق پدیدآورنده و از نظر فرمی دارای اشکال برچسب: جایگزین شد |
خنثیسازی ویرایش 21814427 توسط Farzaaaad2000 (بحث) برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱:
{{منبع}}
اگر چه '''کارآفرینی''' {{انگلیسی|Entrepreneurship}} واژهای است که به وفور در ادبیات عمومی جامعه به کار میرود، اما به عنوان یک حوزه مطالعاتی، نسبتاً جوان است و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. کارآفرینی یک مفهوم چندوجهی است و محققان علوم مختلف اعم از اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسی و… در تئوریها و تعاریف خود، هر کدام به یک وجه از این مفهوم پرداختهاند. آنها در طول زمان تعاریف متفاوتی از کارآفرینی داشتهاند و هر کدام بر بعد خاصی از فرایند کارآفرینی متمرکز شدهاند «سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۶». اما در یک جمعبندی کلی میتوانیم تعاریف زیر را برای کارآفرینی برشماریم:
[[File:Entrepreneurship کارآفرینی.jpg|thumb|تعاریف مختلف کارآفرینی]]
'''۱)کارآفرینی با تمرکز بر شخص کارآفرین (رویکرد ویژگیهای شخصیتی)'''
در این تعریف، شخص کارآفرین، اساس مفهوم کارآفرینی است و کارآفرینی، یک پدیده انفرادی یا تیمی است که کارآفرینان (و نه بسترهای محیطی)، ریشه و منشأ فرایند آن هستند. این تعریف به تأثیر محیط بر کارآفرین شدن فرد توجهی ندارد. طبق این تعریف، کارآفرینان افرادی هستند که ویژگیهای شخصیتی ویژهای دارند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۷).
'''ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان'''
۱) مسئولیتپذیری: کارآفرینان در قبال مخاطراتی که آغاز کردهاند، احساس مسئولیت شخصی دارند. آنها ترجیح میدهند کنترل منابعشان را خود داشته باشند و منابع را جهت دستیابی به اهداف مشخص، مورد استفاده قرار دهند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۷).
۲) ریسکپذیری متعادل: کارآفرینان اهل ریسک پرخطر نیستند، اما اهل ریسک حساب شده هستند. نتایج فعالیتهای آنها ممکن است در بلندمدت مشخص شود یا اهداف آنها ممکن است در نگاه دیگران غیرممکن به نظر بیاید اما کارآفرینان، موقعیتها را از یک دیدگاه متفاوت میبینند و باور دارند که اهداف آنها واقع بینانه و دست یافتنی است. آنها معمولاً نقاط را در محدودهای که دانش آنها قابل بهرهبرداری است، فرصتیابی میکنند. پیشزمینهها و تجربیات، هر یک احتمال موفقیت آنها را افزایش میدهد. یک نویسنده میگوید: کار کارآفرین، برنامهریزی و محاسبه ریسک بر پایه دانش بازار میباشد. دستیابی به منابع برای اهداف از پیش تعیین شده، از شروط لازم برای موفقیت است. به عبارت دیگر، کارآفرینان موفق، هیچگاه بیمحابا خطر نمیکنند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۷).
۳) اعتماد به موفقیت: کارآفرینان به موفقیت خود ایمان دارند. آنها نسبت به موفقیت خود، خوشبین هستند. طبق پژوهشی که توسط یکی از مراکز ملی ایالات متحده آمریکا در مورد کسب و کارهای مستقل انجام شده است، صاحبان کسب و کار، به موفقیت شرکتشان، از ۱ تا ۱۰، به طور متوسط، نمره ۳/۷ دادهاند. این سطح بالا از خوشبینی میتواند نشان دهد که چرا برخی از موفقترین کارآفرینان، قبل از موفقیت نهایی، غالباً بیش از یک بار شکست خوردهاند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۷).
۴) تمایل به گرفتن بازخورد سریع: کارآفرینان از چالشهای کسب و کار لذت میبرند. آنها دوست دارند بدانند که نتیجه حاصله چه خواهد بود؟ (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۷).
۵) انرژی بالا: کارآفرینان دارای انرژی بیشتری نسبت به افراد معمولی هستند. این انرژی، میتواند یک عامل حیاتی باشد که سبب تلاش شگفتانگیزی از سوی کارآفرین برای راهاندازی کسب و کار مستقل خود میشود. ساعات طولانی کار و تلاش خستگیناپذیر، برای آنها یک قانون است (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۸).
۶) آینده نگری: کارآفرینان یک احساس و تعریف درست از جستجوی فرصتها دارند. آنها پیش رو را نگاه میکنند و کمتر نگران آنچه دیروز انجام دادهاند و آنچه فردا باید انجام دهند، هستند. آنها مایل به بازگشت به گذشته و خوشحالی به سبب موفقیتهایشان نیستند. کارآفرینان واقعی بر آینده تمرکز میکنند. بت کروس میگوید: از آنجایی که شما یک شرکت را رشد و توسعه میدهید، اهداف شما متعالیتر خواهد شد و تمایل به توسعه بیشتر پیدا میکنید. کارآفرینان، جایی که بیشتر مردم فقط مشکلات و غیرممکنها را میبینند، پتانسیلها را میبینند و سرانجام، افکارشان تبدیل به موفقیتهای بزرگ برای آنها میشود. در حالی که مدیران دربارهٔ منابع در دسترس نگران هستند، کارآفرینان، علاقهمند به کشف و سرمایهگذاری در فرصتها هستند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۸).
۷) مهارت در سازماندهی: کارآفرینان میدانند که چطور افراد را جهت انجام فعالیتها کنار هم قرار دهند. ترکیب اثربخش افراد و مشاغل، کارآفرینان را قادر میسازد که چشماندازشان را به واقعیت تبدیل کنند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۸).
۸) توجه به ارزش موفقیت، بیش از پول: یکی از تصورات غلط دربارهٔ کارآفرینان این است که آنها تنها برای دستیابی به پول کار میکنند. اما به نظر میرسد که نیاز به موفقیت، انگیزش و ارزش اولیه کارآفرینان میباشد و پول، تنها یک سمبل از دستیابی به موفقیت است. یک محقق کسب و کار میگوید: «آنچه کارآفرینان را برمیانگیزد و آنها را به سوی پیچیدگی بیشتر و عمیقتر سوق میدهد، محرکی بیش از پول است» (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۸).
برخی دیگر از ویژگیهای بارز کارآفرینان عبارتند از:
الف) تعهد بالا: کارآفرینی، کاری دشوار است و راهاندازی موفق یک کسب و کار، نیازمند تعهد بالا از سوی کارآفرین است. مؤسسان یک کسب و کار، غالباً خود را در کارشان کاملاً غرق میکنند. اغلب کارآفرینان بایستی بتوانند بر موانع بیشماری غلبه کنند که این امر، نیازمند تعهد بالاست (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۸).
ب) تحمل ابهام: کارآفرینان، دارای تحمل بسیاری نسبت به ابهامات ناشی از تغییر شرایط و محیط هستند. این توانایی برای کنترل عدم قطعیتهای محیطی، حیاتی است، چرا که کارآفرینان به طور پیوسته تصمیماتی میگیرند که در آنها، از اطلاعات جدید و بعضاً متناقض که از منابع متنوع و ناآشنا به دست آمدهاند، استفاده میکنند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۹).
ج) انعطافپذیری: یکی از ویژگیهای کارآفرینان حقیقی، توانایی آنها در سازگاری و تطابق با نیازهای متغیر مشتریان و کسب و کارشان است (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۹).
البته باید به این نکته مهم توجه کرد که کارآفرینان، شخصیتهای منحصربفردی نیستند که بتوان از قبل پیش بینی کرد که چه کسی کارآفرین میشود و چه کسی نمیشود. در واقع ویژگیهای کارآفرینان بسیار متنوع است. هر کس بدون در نظر گرفتن سن، سابقه، جنسیت، رنگ پوست، ملیت یا دیگر مشخصهها میتواند یک کارآفرین شود و هیچ محدودیتی در این باره وجود ندارد. کارآفرینی یک راز نیست؛ یک انضباط عملی است. کارآفرینی یک موهبت ژنتیکی نیست، بلکه مهارتی است که اغلب مردم میتوانند بیاموزند. لزومی ندارد که شما یک شخص اسطورهای باشید؛ فقط کافی است با تمام وجود بخواهید (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۹).
'''۲) کارآفرینی به معنی فرایند نوآوری'''
مطابق این تعریف، کارآفرینی شامل خلق یا کشف و بهرهبرداری از فرصتهایی است که از تعامل کارآفرینان با محیطی که در آن کار میکنند، منتج میشود. تفاوت این تعریف با تعریف قبل در تعامل کارآفرین با محیط خویش است. البته این تعریف، ناقض وجود ویژگیهای روانشناختی خاص در کارآفرینان نیست. بهرهبرداری از فرصتها توسط کارآفرینان، منجر به نوآوری میشود (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۹). این نوآوری شامل معرفی محصول یا خدمت جدید، روش سازماندهی جدید، گشایش بازار جدید، فرآیندهای جدید و مواد اولیه جدید میشود. تعاریف نظریهپردازانی همچون «شومپیتر» و «شین» با این دیدگاه مطابقت دارد (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۹).
'''۳) کارآفرینی به معنی ایجاد کسب و کار یا شرکت'''
رویکرد این تعریف به عنوان بخشی از رویکرد رفتاری و زمینهای به کارآفرینی، در تضاد با رویکرد اول (ویژگیها) است. این رویکرد بر اینکه کارآفرین چه کاری انجام میدهد، تمرکز میکند، نه اینکه کارآفرین کیست. طبق این تعریف، کارآفرینی در خلأ شکل نمیگیرد بلکه شرکتها در شرایط محلی، صنعتی و محیطی خاصی امکان ظهور پیدا میکنند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۱۰).
'''۴) کارآفرینی به معنی اقدام به ورود'''
ورود (Entry)، پدیده اساسی و واحد تجزیه و تحلیل در اقتصاد صنعتی است (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۱۰). پژوهشگران، ورود را به دو شکل تعریف کردهاند:
۱) راهاندازی یک کسب و کار جدید به وسیله یک شرکت جدید یا حتی یک شرکت موجود یا از طریق سرمایهگذاری مخاطرهپذیر داخلی (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۱۰).
۲) شرکتی که اقدام به تولید محصولی در یک صنعت میکند که قبلاً آن را تولید نمیکرده است. این تعریف اقتصاددانان صنعتی است (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۱۰).
این تعریف به این معناست که ورود نه تنها میتواند شامل ایجاد یک شرکت جدید باشد (تعریف سوم)، بلکه میتواند از طریق ساختن یک کارخانه جدید، خرید یک کارخانه موجود و تغییر درآمیخته محصول آن، به وسیله شرکت فعلی صورت گیرد (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۱۰).
'''۵) کارآفرینی به معنی سرمایهگذاری جدید شرکتی (کارآفرینی سازمانی)'''
مطالعات مهمی در مورد فرایند و نتایج کارآفرینی در درون شرکتهای بزرگ، نوعاً تحت عنوان «کارآفرینی سازمانی» یا «سرمایهگذاری مخاطرهپذیر شرکتی» انجام شده است. این مفهوم با چگونگی ظهور کسبوکارهای جدید در داخل شرکتهای بزرگ از طریق تلاشهای فعال کارکنان مرتبط است. هر چند رویکردهای گوناگونی در مورد این تعریف وجود دارد، اما یکی از مهمترین رویکردها در این باب، کارآفرینی را به عنوان فرآیندی تعریف نموده است که از طریق آن، افراد- به تنهایی یا در درون یک سازمان- فرصتها را بدون توجه به منابعی که در حال حاضر تحت کنترل هستند، تعقیب میکنند. شاید این تعریف یکی از وسیعترین تعاریف کارآفرینی باشد. به طور کلی، کارآفرینان سازمانی در مقایسه با کارآفرینان فردی ریسک کمتری متحمل میشوند اما باید انتظار پاداش کمتری نسبت به همتایان مستقل خود داشته باشند (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، صص۱۰–۱۱).
'''۶) کارآفرینی به عنوان فرایند تخریب خلاق'''
این تعریف به صورت بسیار کلان، نقش کارآفرین را به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی کشورها بیان میکند و کمتر به تشریح کارآفرین و چگونگی تعامل وی با محیط میپردازد. طبق این تعریف، کارآفرین از طریق تخریب خلاق، سازوکارهای موجود در بازار را به هم میزند و با تحول کیفی در ترکیبات محصول و نوآوری، شرکتهای غیرنوآور و ناکارآمد را از بازار خارج میکند و به این شکل توسعه اقتصادی را موجب میشود (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۱۱).
'''۷) کارآفرینی به معنای اداره-مالکیت کسبوکار کوچک و متوسط'''
تمرکز بر کارآفرین و نقش مهمش در ایجاد اشتغال، منجر به این تعریف از کارآفرین به عنوان «مالک- مدیر یک کسب و کار کوچک یا متوسط» شد. این تعریف در راستای تعریف اقتصاددانان کلاسیک است که کارکرد سرمایهگذار و کارآفرین را در هم میآمیختند. اما همانطور که گفتیم، پژوهشگران کارآفرینی اغلب بر ویژگیهای شخصیتی، رفتارها و فعالیتهای کارآفرین و رویدادهای مرتبط با وی متمرکز شدهاند و نه اندازه کسب و کار وی (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص۱۱).
در مجموع میتوان گفت، کارآفرین کسی است که کسب و کاری را همراه با ریسک و در شرایط عدم اطمینان برای دستیابی به هدفی به منظور کسب سود یا رشد از طریق فرصتهای قابل توجه و فراهم کردن منابع لازم برای تبدیل کردن سرمایه به یک محصول یا خدمت راهاندازی میکند. اگرچه افراد زیادی با ایدههای بزرگ به دنیای کسب و کار وارد میشوند، اما اغلب آنها هرگز به ایدههایشان عمل نمیکنند، در حالی که کارآفرین، یک عمل کننده واقعی است (سیدامیری و هندیجانیفرد، ۱۳۹۴، ص11).<ref>سیدامیری، نادر؛ هندیجانی فرد، مرتضی (1394). '''راهاندازی کسب و کار در ایران'''. تهران: انتشارات ترمه. {{شابک|978-964-978-436-6}}. [http://termehbook.ir/shop/management/راه-اندازی-کسب-و-کار-در-ایران-تالیفدکت/ خرید کتاب]</ref>
'''کارآفرین''' {{انگلیسی|Entrepreneur}}، فردی است که با صرف [[زمان]] و [[انرژی]] لازم، [[منابع]]، [[نیروی کار]]، [[مواد اولیه]] و سایر [[دارایی]]ها را به گونهای هماهنگ میسازد که ارزش آنها یا [[محصولات]] حاصل از آنها نسبت به حالت اوّلیهاش افزایش یابد (ایجاد ارزش افزوده کند). کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصتها و موقعیتها و ایجاد حرکت در جهت توسعهٔ این موقعیتها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در [[اقتصاد]] و [[تحولات اجتماعی]] محسوب میشوند.{{مدرک}}
|