نام‌های خانوادگی یهودی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹:
 
== در ایران ==
بسیاری از [[یهودیان ایران]] تا قبل از اجباری شدن نام خانوادگی توسط [[رضا شاه]] دارای نام خانوادگی دائم نبودند. از این رو معمولاً از اسامی به صورت سنتی یهودی استفاده کرده و هر شخص با نام پدرش به همراه بار (برای مردان، معادل ابن) یا بت (برای دختران) شناخته می‌شد. یهودیان به صورت کلی در بین شیعیان در شغلهایی مشغول به کار بودند که یا از نظر مسلمانان منفور محسوب می‌شد مانند: [[خرده فروشی]]، رنگرزی، مطربی، آوازخوانی، رقاصی، فروشنده تریاک و [[مشروبات الکلی]].<ref> Between Foreigners and Shi‘is: Nineteenth-Century Iran and its Jewish Minority, Daniel Tsadik, page 13, Stanford University Press, 2007</ref>. بعضی دیگر در شغلهایی که در بین یهودیان در تمامی دنیا رایج است مشغول به کار بودند. نمونه‌هایی از این شغلها عبارتند از: پزشکی، صرافی، طلافروشی، نقره فروشی و مسفروشی. بعد از اجباری شدن نام خانوادگی بسیاری یهودیان این شغلها را به عنوان نام خانوادگی خود انتخاب کردند. از آن جمله می‌توان به ابریشمی، الماسی، بلوریان، دهقان، فلاح، زرگر، زرگرزاده، زرگران، [[زرین دست]]، زرینکوب، جواهریان، گوهری، صراف، صراف زاده، صراف پور، صراف نژاد، بانکی، طلایی، حکاکیان، طلاسازان، عطاریان، فالگیر، فرش فروش، قصاب، حلیمی، حناساب، کدخدا، کفاش، خاکشوری (خریدار خاک طلا از طلافروشی)، کمانچه کش، لحافدوز، معلم، نجار، نجاریان، پنیریان، پزشکی، پزشک زاده،حکیمی،زاده، حکیمزاده،وکیل،حکیمی، حکیمزاده، پینهوکیل، دوز،پینه‌دوز، روانشناس، شاعر، شوکت (ذبح‌کننده کوشر)، توتونی، ذهابیان (طلافروش) اشاره کرد.<ref>Meanings of Persian-Jewish Surnames, Ephraim Dardashti, https://www.academia.edu/24216532/Meanings_of_Persian-Jewish_Surnames</ref>
بعضی دیگر از یهودیان نامهای یهودی را فارسی کردند یا پسوندهای فامیلی قبلی را حذف و از پسوندهای -پور (پسر، معادل بار به زبان عبری)، نژاد و -زاده استفاده نمودند. مثلاً از آن جمله ربیع‌زاده (فرزند [[ربی]] (حاخام))، ربیع پور (پسر [[ربی]] (حاخام))، ربیع‌نژاد (از نژاد [[ربی]] (حاخام))، حاخام زاده (فرزند حاخام)، حکمی (حاخامی)، دیانی، دیان زاده (فرزند [[دیان]])، دیانپور (پسر [[دیان]])، دیان نژاد (از نژاد [[دیان]])، جناب پور (پسر [[راس جالوت]])بنی یعقوب (فرزند یعقوب (اسرائیل))، بنت یعقوب (دختر یعقوب (اسرائیل))، یعقوب زاده، یعقوب نژاد (از نژاد یعقوب (اسرائیل))، داوود پور (پسر [[داوود]])، داوودزاده (فرزند [[داوود]]).
 
بعضی دیگر از نامهای عبری استفاده کردند مانند، حیم، هارونی، لاویان، لاوی، لوایی، لیویان (به معنی تعلق به قبیله [[لاویان]])، کهن ([[کوهن]])، کهنپور (پسر [[کوهن]])، کهنزاده (فرزند [[کوهن]])، کهن نژاد (از نژاد [[کوهن]])، کهنصدق، [[دیان]]ی، [[دیان]] زاده، [[دیان]]پور.
 
به دلیل اینکه معمولاً یهودیان در [[امپراطوری عثمانی]] که سنی مذهب بود دارای شرایط بسیار بهتری نسبت به ایران بودند بسیاری در تجارت با [[ترکیه عثمانی]] بودند. این یهودیان معمولاً نامهای خانوادگی مرتبط با شغل خود با پسوند ترکی -چی برای خود انتخاب میکردندمی‌کردند. از آن جمله ساعتچی، طلاچی، نقره چی، مس چی، [[قلم چی]]،شالچی،، شالچی، دستمالچی، گیوه چی،چادرچی،چی، چادرچی، قالیچی، فرشچی، پوستچی،عتیقهپوستچی، عتیقه چی، آیینه چی، جورابچی، پنبه چی، سیمچی، ترمه چی، عرقچی (فروشنده عرق).
 
بعضی یهودیان از اسامی اسلامی برای اطلاق به مفهومهای یهودی استفاده میکردندمی‌کردند. یه عنوان مثال اطلاق [[سید]] به فرد [[کوهن]]، مهدی برای ماشیاخ<ref>Jadīd Al-Islām: The Jewish "new Muslims" of Meshhed By Raphael Patai,Wayne State University Press, 1997, Page 38</ref> و یا حاجی برای فردی که زیارت اورشلیم انجام داده باشد.
 
بعضی یهودیان از اسامی اسلامی برای اطلاق به مفهومهای یهودی استفاده میکردند. یه عنوان مثال اطلاق [[سید]] به فرد [[کوهن]]، مهدی برای ماشیاخ<ref>Jadīd Al-Islām: The Jewish "new Muslims" of Meshhed By Raphael Patai,Wayne State University Press, 1997, Page 38</ref> و یا حاجی برای فردی که زیارت اورشلیم انجام داده باشد.
=== لیست اسامی یهودی ایرانی ===
این نامها توسط افرائیم دردشتی از اطلاعات شخصی و نامهای استفاده شده در متون یهودی و روزنامه هایروزنامه‌های یهودی جمع آوری شدهجمع‌آوری اندشده‌اند.<ref>http://www.ece.ucsb.edu/~parhami/docs_folder/f27-meanings-persian-jewish-surnames.pdf</ref>
 
=== مشاغل ===
* الماسی
سطر ۶۹ ⟵ ۷۱:
* معلم
* نجار
* نی‌زن
* نی زن
* استاد
* پنیریان
* پزشک
* پینه‌دوز
* پینه دوز
* روانشناس
* صراف
سطر ۸۶ ⟵ ۸۸:
* ذهابیان
* زرگری
 
=== نامهای عبری بدون تغییر ===
* ابیر אביר شوالیه
* عفر עפר خاک
* احدوت אחדות متحد
* احوبیم Ahoubim – אהובים عاشقان
* آریه Aryeh – אריה شیر
سطر ۹۹ ⟵ ۱۰۲:
* بن هوری Benhuri – הורי בן پسر هور
* بن پورات Benporat – פורת בן پسر پورات
* بن صدیق Bensadigh – צדיק בן پسر زدیک
* بن زیون Bension – ציון בן پسر صیون (صهیون)
* بروخا Beroukha – ברוכה برکت داده شده
* بروخیم Beroukhim – ברוכים برکت داده شده ( به صورت جمع)
* داوودی Davidi – דוידי داوودی
* دیانیم Dayanim – דיינים قاضی شرعی یهودی
* الداد אלדד
* الی אלי
* الیشا אלישע
* امانوئل Emanouel – עמנואל خداوند باماست
* امونا Emouna – אמונה ایمان
* گبای גבאי –
* جبریل גבריאל
* گد גד –
* گئولا Geula – גאולה رستگاری
* قدیشه קדישה –
* قدوش Ghadosh – קדוש مقدس
* گویقدوش Goyqadosh – קדוש גוי ملت مقدس
* حی Hai – חי زندگی
* حییم Haim – חיים زندگی
* حلولیا הללויה –
* حلوسیم Halousim – חלוצים Pioneers
* حسید Hassid – חסיד درستکار
* حسیدیم Hassidim – חסידים درستکاران
* حوریم Haverim – חברים دوستان
* هبرون חברון –
* هبرونی Hebroni – חברוני
* هروت Herout – חרות آزادی
* کبود Kabooud – כבוד احترام
سطر ۱۳۴ ⟵ ۱۳۷:
* لاوی Lavi – לביא شیر
* لوی Levi – לוי از قبیله لوی
* لوییم Leviim – לויים
* لیمودیمLimoudim – לימודים مطالعات
* مکابی מכבי – مکابی
* مشیا Mashiah – משיח مسیح
* متانیاهو מתניהו –
* مبوراخ Meborakh – מבורך برکت داده شده
* ملامد Melamed – מלמד معلم
* موره Moreh – מורה معلم
* موشه משה – موسی
* موشل Moshel – מושל حاکم
* نجار Najar – נגר
* نعیم Naiim – נעים دلنشین
* نقی Naqi – נקי پاک
* نسی Nasi – נשיא راس
* نتانلی נתנאלי –
* نوی Navi – נביא پیامبر
* نهاما Nehama – נחמה
* نهورای נהוראי –
* نعمان Neman – נאמן باایمان
* نتصر Netzer – נצר از نسل
* احب Oheb – אוהב عاشق
* احبشلوم Ohebshalom – שלום אוהב عاشق صلح
* احبصیون Ohebsion – ציון אוהב عاشق اورشلیم
* پدوییم פדואים –
* پنهاسی פנחסי –
* پرتیلیפרתיאלי –
* پسخ Pessach – פסח عید پسح
* پورات Pourat – פורת
* راسون Rason – רצון
* روبنی ראובני –
* سپیر (سفیر) Sapir – ספיר
* صراف Saraf – צרף
* ساسون Sasooun – ששון شوق
* سفاردی ספרדי –
* شبتای שבתאי – سیاره کیوان
* شالوم Shalem – שלם کامل
سطر ۱۷۳ ⟵ ۱۷۶:
* شائول שאול – طالوت
* شمتوب Shemtoob – טוב שם نکونام
* شیمونی שמעוני –
* شوفت Shofet – שופט قاضی
* شوخت Shokhet – שוחט قصاب شرعی
* شموئل שמואל –
* شمرونی Shomroni – שומרוני از سامریه (شمرون)
* شوشنی Shoushani – שושני از شوشان (شوش)
* سیمان Siman – סימן
* سیمانتوب Simantob – טוב סימן
* صیونی Sioni – ציוני صهیونیست
* سوفر Soofer – סופר نویسنده تورات
* سومخ Soomekh – סומך اعتماد
* تلمود תלמוד –
* تفیلین תפילין –
* تقوا Tighva – תיקוה امید
* تیشبی תישבי –
* توب Toub – טוב نیک
* یحید Yahid – יחיד منحصر به فرد
سطر ۱۹۵ ⟵ ۱۹۸:
* یودیم Yodim – יודעים دانشمند
* یومتوب Yomtoub – טוב יום نکوروز
* یحازقل יחזקאל –
* ظهیر Zahir – זהיר بادقت
* زروبابل זרובבלי – <ref>http://www.ece.ucsb.edu/~parhami/docs_folder/f27-meanings-persian-jewish-surnames.pdf</ref>
 
<ref>http://www.ece.ucsb.edu/~parhami/docs_folder/f27-meanings-persian-jewish-surnames.pdf</ref>
== منابع ==
{{پانویس}}