گوکترکها: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Metagalaxy (بحث | مشارکتها) جز ویرایش 5.114.108.52 (بحث) به آخرین تغییری که Sa.vakilian انجام داده بود واگردانده شد برچسب: واگردانی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۷۵:
| footnotes =
}}
'''گوکترکان''' ([[زبان ترکی باستان|ترکی باستان]]:[[پرونده:Old Turkic letter UK.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter R2.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter U.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter T2.svg|10px]] ''توروک'' یا [[پرونده:Old Turkic letter UK.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter R2.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter U.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter T2.svg|10px]] [[پرونده:Old Turkic letter K.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter U.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter UK.svg|10px]] ''کؤک توروک'' یا [[پرونده:Old Turkic letter K.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter R2.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter U.svg|10px]][[پرونده:Old Turkic letter T2.svg|10px]] ''توروک''. به معنای ''ترکان آسمانی'') کنفدراسیونی عشایری متشکل از چندین قبیله ترک در [[آسیای میانه]] بود. این نام در منابع [[چین]]ی
[[خاندان آشینا]]، که رهبران گوکترکها بودند به احتمال زیاد خاندانی ایرانیتبار بودند که بعداً زبان ترکی اختیار کردند اما هنوز عنوانهای ایرانی شاهی خود نظیر خاتون و یبغو (چپگویه) را حفظ کردند.<ref>Peter B. Golden, ''An Introduction to the History of the Turkic Peoples'', O. Harrassowitz, 1992, p. 121-122</ref> زبانشناسان و تاریخدانان متذکر میشوند که تقریباً تمامی عنوانهای فرمانروایان در زبان ترکی اولیه از ریشه ایرانی هستند.<ref>„(...) Über die Ethnogenese dieses Stammes ist viel gerätselt worden. Auffallend ist, dass viele zentrale Begriffe iranischen Ursprungs sind. Dies betrifft fast alle Titel (...). Einige Gelehrte wollen auch die Eigenbezeichnung türk auf einen iranischen Ursprung zurückführen und ihn mit dem Wort „Turan“, der persischen Bezeichnung für das Land jeneseits des Oxus, in Verbindung bringen. “ Wolfgang-Ekkehard Scharlipp in ''Die frühen Türken in Zentralasien'', p. 18</ref>
خاقان عنوانی مخصوص فرمانروایان ژوآنژوآن بود و عنوان یبغو را گویا گوکترکها از [[شاهنشاهی کوشان|کوشانها]] به وام گرفتند و در اصل به [[هون]]ها تعلق
[[پرونده:Gokturkut.png|300px|thumb|left|خانات ترک در اوج شان سال ۶۰۰:
خط ۸۵:
{{Legend|blue|Eastern Gokturk: Lighter area is direct rule, darker areas show sphere of influence.}}]]
در اواسط قرن پنجم میلادی، پس از برافتادن حکومت [[هون]]ها، [[خاندان آشینا]] به منطقه [[کوههای آلتای|کوهستانی آلتای]] (واقع در مرز [[مغولستان]] و [[قزاقستان]] کنونی) مهاجرت کردند و به خدمت دولت ژوژوان مغول درآمدند. در سال ۵۴۶ به دنبال شورش برخی قبایل ترکزبان، دودمان آشینا به سرکردگی بومین خان آنان را سرکوب کرد و چون به پاداشی که انتظارش را داشتند نرسیدند به خود ژوژوانها حمله کردند. بومین خان پس از درهم شکستن حکومت مغولها، خود را خاقان نامید و دشت اتوکن را مرکز حکومتش قرار داد. پس از آن
فرقهٔ نسطوری در اواسط سدهٔ ۶ م. در چین و آسیای میانه انتشار یافته بود و قبایلی از ترکان مسیحیت را پذیرفته و از این طریق الفبای نسطوری در بینشان رواج یافته بود. غیر از مسیحیت، آیینهای زرتشت و مانی و بودا نیز در بین ترکان باورمندانی
گوکترکها نخستین قبیله ترکزبان نبودند که تشکیل حکومت دادند اما نخستین قومی بودند به بنام ترکها تشکیل حکومت دادند. بنظر میرسد واژه ترک پس از تشکیل اتحادیه گوکترکها از حالت اسم خاص قبیله فراتر رفت و در سدههای بعدی قبایل بیشتری چون [[اوغوز]]ها و [[اویغور]]ها را دربر گرفت.
خط ۱۰۰:
=== قیام علیه ژوآنژوآنها و تشکیل حکومت ===
در این هنگام توکیوها (گوکترکان) در پرتو آهنگری خود و ثروتهای کوهستان محل اقامتشان در شاهراه ترقی و کامیابیهای روزافزون گام برمیداشتند و خود را برای ایفای نقش فعالتری در حوادث آسیای مرکزی آماده میکردند. بومین بعد از درهم کوبیدن تؤلسها، خواهان ازدواج با دختر فرمانروای ژوآنژوآن شد؛ اما فرمانروا به درخواست او ترتیب اثری نداد. بومین مدتی بعد و در سال ۵۵۱ م. با یک شاهزاده خانم از سلسلهٔ «وی» غربی ازدواج کرد. گفته
=== گسترش قلمرو و همسایگی با هیاطله ===
خط ۱۱۰:
=== اتحاد ایستمیخان و انوشیروان ساسانی ===
ایستمی برای تحقق خواست خود که از میان برداشتن دولت هیاطله بود، به متفق نیرومندی نیاز داشت و انوشیروان هم که در صدد خاتمه بخشیدن به تجاوزات و تهدیدهای هیاطله و اعادهٔ اعتبار دولت ساسانی بود، به دنبال متحد توانایی میگشت و این دو خیلی زود از بالای سر هیاطله متوجه وجود یکدیگر شدند و علایم و پیامهای تفاهم را رد و بدل کردند و به سرعت به هم نزدیک گشتند. سفیران ایستمی برای مذاکره به دربار انوشیروان رفتند و انوشیروان نیز آنها را به گرمی استقبال کرد و اتفاق لازم برای برانداختن دولت هیاطله به زودی صورت گرفت. یکی از مظاهر این نزدیکی، ازدواج انوشیروان با دختر ایستمی بود. به نوشتهٔ مسعودی نام این دختر که مادر هرمزد چهارم میشد، فاقم و به ثبت ابن بلخی قاقم و به نوشتهٔ یک اثر متأخر تاکوم
=== سقوط دولت هیاطله ===
خط ۱۴۳:
بعد از کشته شدن تئونگ یبغو در بین سالهای ۶۲۸ و ۶۳۰ م. به دست گوکترکهای شرقی، اندکی قبل از تسلیم شدن خودشان به امپراتوری تانگ، گوکترکان غربی نیز که با امپراتوری چین هممرز شده بودند، بر اثر علل داخلی و فشار ستوهآور نیروهای استیلاگر در سراشیب سقوط افتاد. گوکترکان که در این هنگام نفوذ خود را در قفقاز از دست داده بودند، ناگزیر از آنجا عقب نشستند. گوکترکان در واپسین سالهای حیات سیاسی خود که مقارن با سدههای نخستین هجری بود، یک بار دیگر به مرزهای شرقی ایران که خود عرصهٔ تاخت و تاز عربها بود، حمله کردند؛ اما کاری از پیش نبردند و با نیروهای تازهنفس و پر تحرک اعراب برخورد کردند.<ref>رئیسنیا، رحیم، «آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام»، ص 557.</ref>
در این هنگام شهرهایی که در پرتو تساهل گوکترکان به حیات خود ادامه داده و در نتیجهٔ ضعف آنها به استقلال رسیده بودند، وجود داشتند، علاوه بر دولت-شهرهای یاد شده، قبایل ترک متفرّق هم در سراسر آسیای میانه پراکنده بودند. در چنین احوالی بود که اعراب در آسیای میانه به پیشروی پرداختند. گوکترکان شرقی بعد از یک دورهٔ فترت سیاسی، یک بار دیگر در حدود سال ۶۸۰ م. در صحنهٔ تاریخ ظاهر گردیدند. آنان در دورهٔ فترت یاد شده با وجود حفظ هستی، زبان، اعتقادات، رسوم و سنن و
== جستارهای وابسته ==
|