محمدرضا اصلانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Majidhenry (بحث | مشارکتها) جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: بیستوپنجمین⟸بیست و پنجمین، هزاروسیصدوپنجاهوهفت⟸هزار وسیصدوپنجاهوهفت، هفتادوپنجساله⟸هفتاد و پنجساله برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
جز ویرایش و تصحیح |
||
خط ۷۰:
}}
'''محمدرضا اصلانی''' {{تتم||۱۳۲۲|[[رشت]]||||خ}} [[نویسنده]]، [[شاعر]]، [[کارگردان فیلم|کارگردان]] و [[مستندساز]] ایرانی است.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=|نویسنده=|نام=|کد زبان=fa-ir|تاریخ=|وبگاه=www.filmba.ir|نشانی=http://www.filmba.ir/index.php/filmmakers/12-filmba/filmmakers/73-mohamadreza-aslani|عنوان=محمدرضا اصلانی|بازبینی=2018-05-13}}</ref> او فارغالتحصیل هنر و نقاشی از دانشکدهٔ هنرهای تزئینی است. وی دورهٔ آموزش فیلمسازی را در [[وزارت فرهنگ و هنر]] گذراندهاست. او کتابی با عنوان بهرام صادقی بازماندههای غریبی آشنا نوشته است. [[باغ سنگی (فیلم)]] با فیلمنامهای از محمد رضا اصلانی و پرویز کیمیاوی در سال ۱۳۵۵ جایزه خرس نقرهای [[جشنواره فیلم برلین]] را به دست آورد. او در نوشتن فیلمنامه فیلمهای [[تنگنا (فیلم ۱۳۵۲)|تنگنا]] و [[مرثیه (فیلم)|مرثیه]] با امیر نادری و در [[صبح روز چهارم]] با کامران شیردل همکاری داشت.
== در زمینهٔ مستند ==
''اصلانی'' فعالیت حرفهای خود در سینما را از سال ۱۳۴۶ و با ساخت فیلم مستند «[[جام حسنلو]]» آغاز میکند و سپس آثاری نظیر «[[بدبده]]»، «[[با اجازه]]»، «[[چنین کنند حکایت]]»، «[[تاریخانه]]»، «[[فهرج]]»، «[[مش اسماعیل]]»، «[[ابوریحان بیرونی (فیلم)|ابوریحان بیرونی]]»، «[[میراث شیشه]]»، [[چیغ (فیلم)|چیغ]] و [[دل جهان]] را جلوی دوربین میبرد. ''محمدرضا اصلانی'' مستندسازیست که در دهه چهل شاعرانگی را به سینمای مستند ایران افزود.<ref name=":0">{{پک|اصلانی|منصوری|۱۳۹۰|ف=دیدن جهان مرا منقلب میکند|ک=روزنامهٔ اعتماد}}</ref>
«[[کودک و استثمار]]» عنوان مستندی است که با هدف نمایش برای جامعهٔ مدیریتی و آگاهی مردم از رنج کودکان در مشاغل دشوار ساخته شد که از بهترین مستندهای دهه ۶۰ ایران بود، اما در سال ۶۱ به شکل غیررسمی توقیف و به حاشیه رانده شد.
خط ۹۵:
== در زمینهٔ شعر ==
جامعهٔ هنری ایران در ابتدا ''محمدرضا اصلانی'' را با اشعارش شناخت.<ref
''محمدرضا اصلانی'' از استعدادهای درخشان [[شعر موج نو|موج نو]] و یکی از شاعران تأثیرگذار بر این جریان است. «[[شبهای نیمکتی، روزهای باد]]» (۱۳۴۴) در شرایطی منتشر شد که هنوز جسارت چاپ و پخش این نوع شعر معمول نبود. سه سال پیشتر، ''[[احمدرضا احمدی]]'' با چاپ مجموعه شعر «[[طرح (مجموعه شعر)|طرح]]» در پانصد نسخه این جریان را شروع کرده بود. پیوستن ''[[فروغ فرخزاد]]'' و ''[[سهراب سپهری]]'' به جریان [[شعر موج نو|موج نو]] هرچند بدون تأیید بود اما شاکلهٔ [[زیباییشناسی]] آثار آنان را تغییر داده بود.<ref name=":1">{{پک|اسدی کیارس|۱۳۹۰|ف=سهم موج نو از محمدرضا اصلانی|ک=روزنامهٔ اعتماد}}</ref>
''محمدرضا اصلانی'' طبق طبقهبندی [[اسماعیل نوریعلاء]] از [[شعر موج نو]] از نثرگرایان اصیل موج نو بود و شعرش از همان خصوصیات عمومی موج نو برخوردار بود.<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۷۷|ک=تاریخ تحلیلی شعر نو|ج=۳|ص=۲۹۲}}</ref>
با این وجود، ''اصلانی'' یک شاعر محفلی نبود
او که در [[دانشکده هنرهای تزئینی|دانشکدهٔ هنرهای تزئینی]] بهجای آشنایی با هر نوع هنر کلاسیک، مستقیم به نقاشی مدرن پرداخته بود، به مطالعهٔ کتابهای هنر مدرن پرداخت
زبان شعر ''اصلانی'' هرچند جاهایی پهلو به شعر ''[[احمدرضا احمدی|احمدی]]'' و ''[[فروغ فرخزاد|فرخزاد]]'' میزد اما بیان تازه، شفاف و رویکرد به گزارههای خبری و بیانی خاص، او را یک سوپر[[شعر موج نو|موجنویی]] میکرد. در واقع [[شعر موج نو|موج نوییها]] همچون [[واسیلی کاندینسکی|کاندینسکی]] معتقد بودند سبک هر [[نقاش]] (اینجا [[شاعر]]) برحسب سودایی و ضرورتی باطنی که در وجود خود حس میکند تعیین میشود.<ref
در کتاب ''اصلانی''، خاصیت موسیقایی [[شعر نیمایی]] پسزده شده بود و نوسانات عاطفی شعر ''[[احمدرضا احمدی|احمدی]]'' را نیز نداشت. او زبان [[روزنامه]] و روزمره را به ادبیات آورده بود؛ اما اشکال شاعران دیگر این جریان را نداشت؛ یعنی پایانبندیهای بهجا و فکرشده داشت؛ سطرهای دچار احساسات و عواطف یک نوع اندیشهٔ خودکار زبانی نمیشد و شعر در یک [[کمپوزیسیون]] نقاشانه شکل میگرفت.<ref
با چاپ کتاب او، شاعرانی چون ''[[مهدی اخوان ثالث|اخوان ثالث]]'' [[نوکلاسیسیزم]] تلقی میشدند و شرایطی فراهم شد تا صدها شاعر در نیمهٔ دوم دههٔ ۴۰ از مانع شعر در مطبوعات بگذرند. با این حال، در شرایطی که اغلب شاعران [[شعر موج نو|موج نو]] در نوعی خودانگیختگی و جنون میسرودند، او به [[تئوری]] دست میبرد و اعلام سواد میکرد. تمام قواعد یک حرکت مدرن در این کتاب مهیا بود: تبدیل [[ایماژ|ایماژهای]] فردی به جمعی، گریز از عاشقانهسرایی که در [[شعر موج نو|موج نو]] غالباً تبدیل به [[رمانتیسیسم|رمانتیسیسمی]] سطحینگر میشد و دوری از [[کلاسیسیزم]] زبانی (هرچند که از این آخری، در شعرهای بعدتر خود عدول کرد). تعقل او در نقاشی (دانشجوی [[دانشکده هنرهای تزیینی|دانشکده هنرهای تزئینی]] بود) سبب شد تا حالت [[سوژه]] را به جای کلمه با تصویر ارائه دهد. یعنی همچون [[ایمیژیسم|ایماژیستها]] با یک تصویر، موقعیتهای مجرد ایجاد میکرد.<ref
آدمهای نسل او (مثل دوستانش: ''[[حسین رسائل]]''، ''[[منوچهر صفرزاده]]''، ''[[مهدی سحابی]]'' و...) با لذات [[فلسفه]] به [[ادبیات]] و [[هنر]] آمده بودند. درنتیجه، هرچند بهتنهایی ناکام شدند، اما هر یک پازلی از جامعهای ساختند که بعدتر اساس مدرنیزم در فرهنگ ایرانی شد.<ref
''اصلانی'' نخستینبار بود که در یک کتاب شعر، به جای بازی با کلمهها (که نزد ''[[احمدی]]'' سابقه داشت) بازی با گزارهها را معمول کرد. یعنی بریده اخبار روزنامهها را کنار هم میچید و با ایجاد یک سیر ایماژیناسیون، شعر میساخت. این نوع سرایش از فرایند اجتماعی جامعهای میآمد که در آستانهٔ دهه ۴۰ به علت گریز از سنت، به مدرنیته پناه برده بود. درنتیجه چون مدرنیزم تنها یک پناه بود، گهگاه سنت نیز در کار این کسان خاصیتی تلفیقی ایجاد میکرد. نوع چینش شعرها، کاغذ خاص و طرح جلد آن از روایتی جدید میآمد.<ref
شعر او به علت تغییرات تیپولوژیک نیمهٔ دوم دههٔ ۴۰، همچون شعر ''[[بیژن الهی]]''، ''[[بهرام اردبیلی]]''، ''[[محمود شجاعی]]'' و ''[[پرویز اسلامپور]]'' برای سالها به محاق رفت. یعنی [[ادبیات تودهای]]، در دههٔ ۵۰ تبدیل به ادبیات سیاسی شد و [[شعر موج نو|موجنوییها]] که مخالف تودهای و سیاسیشدن شعر بودند، به راه دیگری رفتند.<ref
''اصلانی'' بعدتر از شعر به [[سینمای موج نو]] رفت. نیمهٔ اول دههٔ ۵۰ (۱۳۵۴) در کتاب «[[بر تفاضل دو مغرب]]» جریان [[شعر موج نو|موج نو]] را ناامید کرد و در «[[سوگنامه سالهای ممنوع|سوگنامهٔ سالهای ممنوع]]» (۱۳۵۷) بهطور کلی از بوطیقای کتاب نخست خود سر باز زد.<ref
{{نقل قول|اما گروهی که به عنوان [[شعر موج نو]] میشناسند، دو سال بعد از این کتاب شکل گرفت. ما در سال ۴۵ با نام «موج نو» مواجه شدیم. این شعرها محصول سالهای ۴۱ تا ۴۳ است. بهار ۴۴ کتاب «شبهای نیمکتی...» منتشر شد. من اصلاً فکر نمیکردم کار مدرنی انجام میدهم. اصلاً مسخرهاست که آدم فکر کند که میخواهد کار مدرنی انجام دهد. کار خودم را انجام میدادم و به همین دلیل هم کتاب دوم من، با کتاب اول متفاوت است. اصلاً این حرف که چون این سبک را پیدا کردهام به آن بچسبم و فقط در این زمینه کار کنم، به نحوی بیوجهاست. مسئله این است که تو به چه مسیری میروی و این مسیر کجاست. من اصلاً پایبند به هیچ دستاوردی نیستم. این دستاوردها میتوانند افزوده شوند. اما نمیتوانند تثبیت شوند. این اتفاق باز هم نوعی [[دگماتیسم]] یا سنتگرایی است. من سعی میکنم هر لحظه نکتهٔ نویی را پیدا کنم و یک لحظه توقف هم بیمعنی است. مسئله این است که من چگونه میتوانم یک جریان حرکتی را در خودم شکل دهم. مهمترین مسئله این است که با خود صادق باشیم. به خارج از خود متعهد بودن، معنا ندارد. چون وقتی این مجموعه منتشر شده، خارج از من است. حالا چون به من گفتهاند شاعر [[شعر موج نو|موج نو]]، من باید به آن متعهد باشم؟ من این مجموعه را به عنوان یک جوشش درونی و البته وابسته به تمام عناصر یک تفکر مدرن منتشر کردهام. این تفکر مدرن نه به یک دانش نقاشانه، بلکه به یک تفکر نقاشانه وابستهاست. نقاشی فقط یک هنر نیست؛ نقاشی نوعی جهانبینی است. نقاشی جهان را به یک متن بصری تبدیل میکند. این یک نوع تفکر است. آنچه که ''[[واسیلی کاندینسکی|کاندینسکی]]'' میگوید که نور چگونه با شدت رنگها و تضاد رنگها و تخالف و حتی شدت هماهنگی رنگها میتوانی جهان آفرینی کنی. نه این که از جهان تقلید کنی. در عین حال برای ما مطرح بود که شعر فقط احساسگرایی نیست.<ref>{{پک|اصلانی|منصوری|۱۳۹۰|ف=دیدن جهان مرا منقلب میکند|ک=روزنامهٔ اعتماد|ص=}}</ref>}}
با این حال، چند شعر از «[[شبهای نیمکتی، روزهای باد]]» از بهترینهای [[شعر موج نو]] در ادبیات معاصر ایران قلمداد میشود. او خود در یکی از موفقترین اشعار این کتاب (و یکی از بهترین شعرهای شعر نوین) با عنوان «اگر نمیفروختیم ـ اگر نمیفروختم» گفت: باش/ باغی باش/ در ترکیدن/ و من/ از این فراز به سخره گرفته/ آرام سوت میزنم.<ref
انتشار سه مجموعه شعر «[[شبهای نیمکتی، روزهای باد]]» (۱۳۴۴)، «[[بر تفاضل دو مغرب]]» (۱۳۵۴) و «[[سوگنامه سالهای ممنوع|سوگنامهٔ سالهای ممنوع]]» (۱۳۵۷) همراه با دو منظومهٔ بلند که در آن سالها در [[جنگ طرفه]] منتشر شده بود و همچنین شعرهای کوتاهی که تاکنون به چاپ نرسانده از جمله فعالیتهای وی در عرصهٔ شعر معاصر است.<ref
=== دیدگاههای شعری ===
وی معتقد است که در آن زمان برای او و همنسلانش [[اگزیستانسیالیسم]] و عدم دیالوگ، یک مسئلهٔ اساسی بود. به باور وی جهانی که به واسطهٔ عدم دیالوگ محکوم شد، نمیتواند خودش را مطرح کند. در آن زمان جهان عاشق نبود، خشمگین بود و این خشم به خودی خود در همهٔ همنسلانش وجود داشت و به همین دلیل افرادی شورشی بودند. شورش علیه جامعه، [[دانشکده]] و همهچیز. او میگوید: «ما اصلاً رفتار عمومی نداشتیم. ما دیگر در بطن خانواده نبودیم، در بطن جامعه بودیم و به همین دلیل میتوانستیم تک باشیم. این تک بودن و تنها بودن و وجود داشتن یک اصل بنیادی بود و این وجود داشتن در شعر پیاده میشد؛ و این که کلمات چگونه بعد بصری ایجاد میکنند. در ادبیات ما کلمات بعد بصری ندارند. نه در [[نوول|نوولها]] و [[رمان|رمانها]] و نهدر [[شعر|شعرها]].<ref
وی معتقد است بعد بصری شعر تا قبل در کار دیگران تصویری در درون کلمات نیست بلکه در بیرون کلمهاست و از تصویری بیرون از کلمات گزارش میدهد. به همین دلیل تلاش کرد تا در آثار خود نشان دهد خود کلمه میتواند در درون خودش تصویر بسازد.<ref
{{نقل قول|با ساختن تصویر ما جهان دیگری میسازیم که با آن میتوانیم جهان را بفهمیم و جهان را در مقابل یک پرسش قرار میدهیم. این پرسش امری اساسی است. به همین دلیل در این شعرها هیچ وقت من اضافه تشبیهی ندارم. کلمات مستقل هستند و خودشان تصویر هستند، یا استعاره کمتر مطرح میشود. اینجا استقلال کلمات یک مسئلهٔ بنیادی است و با این استقلال کلمات است که زبان شروع به عیانکردن میکند. به جای اینکه عواطف عیان شود و در این استقلال کلمات هست که جهان پیدا میشود. آنجا یک اعتراف وجودی اتفاق میافتد. به این دلیل که زبان در وجود ماست.<ref>{{پک|اصلانی|منصوری|۱۳۹۰|ف=دیدن جهان مرا منقلب میکند|ک=روزنامهٔ اعتماد|ص=}}</ref>}}
او معتقد است لذت امری ضرورت نیست. لذت از دیدگاه وی در فهم لذتی هست. شناختن، مهمتر از لذت بردن است. در شناختن، لذت واقعی هست. وی معتقد است زبان در خودش نوعی ناخودآگاه جمعی دارد که باید آن را کشف کرد.<ref
''محمدرضا اصلانی'' در دههٔ ۴۰ حجم وسیعی از شعر فارسی را چه مدرنها و چه شعر کهن را میدانست. او در ۱۹ سالگی نصفی از دیوان حافظ را حفظ بود. در حالیکه همان زمان الیوت، آراگون و... میخواند؛ با این وجود، با موضوعات آنها درگیر نمیبود، او به ساختار و زبان آنها علاقهمند بود. از سال ۱۳۴۰ تا ۴۲ ''اصلانی'' تلاش کرد شاعرانگی را در روزمرگی کشف کند<ref
== در زمینهٔ تدریس ==
تدریس در دانشکدههای سینما تئاتر و سوره.
== در زمینهٔ نقد ==
نقد و نظر و رساله در باب سینما از فعالیتهای حرفهای وی برشمرده میشود.<ref>{{یادکرد خبر|کوشش=|تاریخ=2015-09-06|عنوان=محمدرضا اصلانی از مقام معظم رهبری چه خواست؟|نشانی=http://cinemapress.ir/news/66070/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA|ناشر=سینماپرس|زبان=fa|doi=|تاریخ بازدید=|تاریخ بازبینی=2018-05-13}}</ref> اصلانی داوری جشنوارههای معتبر را بر عهده داشته و رئیس هیئت مدیرهٔ [[انجمن مستندسازان ایران]] بود.<ref>http://irandocfilm.org/About/BoardofDirectors</ref>
== فعالیت انتشاراتی ==
در دورهای بین سالهای ۱۳۶۲–۱۳۷۲ به کار انتشاراتی مشغول میشود و [[نشر نقره]] را بنا میگذارد. در دوران ناشریاش از چاپ دو کتاب با عنوان «شعر به دقیقهٔ اکنون»، مجموعههایی برگرفته از شعر معاصر، حمایت کرد.<ref
* «افسانه سرزمین نیمروز»، ''[[محمود رهبر]]''، ۱۳۶۸<ref name="nlai1">
* «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن»، ''[[آلکسی دو توکویل]]''، ۱۳۶۵<ref name="nlai2">
* «''[[بودا]]'' (از مجموعهٔ فیلسوفان بزرگ)»، ''[[کارل یاسپرس]]''، ۱۳۶۴<ref name="nlai3">
* «تاریخ تئاتر جهان»، اسکار گروس، براکت، ۱۳۶<ref name="nlai4">
* «تاریخ جمع قرآن کریم»، ''[[محمدرضا جلالی نائینی]]''، ۱۳۶۵<ref name="nlai5">
* «تاریخ لوئی چهاردهم»، ''[[فرانسوا ولتر]]''، ۱۳۶۶<ref name="nlai6">
* «خانهزاد»، ''[[ریچارد رایت (نویسنده)|ریچارد رایت]]''، ۱۳۶۶<ref name="nlai7">
* «داستانهای رمی»، ''[[آلبرتو موراویا]]''، ۱۳۶۴<ref name="nlai8">
* «سروانتس»، برونو فرانک، ۱۳۶۴<ref name="nlai9">
* «شعر، به دقیقهٔ اکنون»، فیروزه میرزانی (گردآورنده)، ۱۳۶۸<ref name="nlai10">
* «شکسپیر در پرتو هنر عرفانی»، مارتین لینگز، ۱۳۶۵<ref name="nlai11">
* «شورش عشایری فارس: ۱۳۰۷–۱۳۰۹ ه. ش»، بابک بیات، ۱۳۶۵<ref name="nlai12">
* «صد سند از آلمان هیتلری: انگیزههای جنگ جهانی دوم»، سرویس اطلاعاتی آلمان، ۱۳۶۳<ref name="nlai13">
* «فارابی و سیر شهروندی در ایران»، محمدمنصور فلامکی، ۱۳۶۷<ref name="nlai14">
* «[[فتوح البلدان]]، ''[[احمدبن یحیی بلاذری]]''، ۱۳۶۷<ref name="nlai15">
* «کتابشناسی نگارگری ایران: از آغاز تا هزار وسیصدوپنجاهوهفت خورشیدی؛ نقاشی...»، [[محمد گلبن]]، ۱۳۶۳<ref name="nlai16">
* «گزیدهٔ [[ریگودا]]: قدیمیترین سرودهای آریائی هند» ، [ویرایش ۲]، ''[[محمدرضا جلالی نائینی]]''، ۱۳۶۷<ref name="nlai17">
* «گزیدهٔ سرودهای ریگودا» ، [ویرایش ۳]، ''[[محمدرضا جلالی نائینی]]''، ۱۳۷۲<ref name="nlai18">
* «مجلس تماشاخانه: بهتربیتآوردن دختر تندخوی»، ''[[ویلیام شکسپیر]]''، ۱۳۶۴<ref name="nlai19">
* «مجمعالبحرین»، [[داراشکوه بابری]]، ''[[محمدرضا جلالی نائینی]]''، ۱۳۶۶<ref name="nlai20">
* «محاکمهٔ محاکمهگران: عاملان کشتار ''[[سیدحسن مدرس]]''، ''[[فرخی یزدی]]''، ''[[تقی ارانی]]''، ''[[سردار اسعد بختیاری]]''»، ''[[محمد گلبن]]''، ۱۳۶۳<ref name="nlai21">
* «هزار پله به دریا ماندهاست»، ''[[احمدرضا احمدی]]''، ۱۳۶۴<ref name="nlai22">
* «هفت برگ گل از گلستانه: هفت خط شکستهنستعلیق»، [[علیاکبر گلستانه]]، ۱۳۶۵<ref name="nlai23">
* «همینگوی»، فرناندا پیوانو، ۱۳۶۸<ref name="nlai24">
* «[[ییچینگ]]، یا، کتاب تقدیرات: کهنترین کتاب حکمت و فالنامهٔ چینی»، ''[[آلفرد داگلاس]]''، ۱۳۶۲<ref name="nlai25">
== جستارهای وابسته ==
سطر ۱۸۰ ⟵ ۱۷۸:
== منابع ==
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = جواهری گیلانی| نام = محمدتقی| پیوند نویسنده = شمس لنگرودی| عنوان = تاریخ تحلیلی شعر نو| جلدها =
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =اصلانی| نام =محمدرضا (مصاحبهشونده)| نام خانوادگی۲ =منصوری| نام۲ =(مصاحبهکننده) مریم| عنوان =دیدن جهان مرا منقلب میکند: گفتگو با محمدرضا اصلانی به بهانهٔ تجدید چاپ مجموعه اشعارش| ژورنال =[[روزنامه اعتماد|روزنامهٔ اعتماد]]؛ صفحهٔ ادبیات| شماره = ۲۲۶۵| سال =۱۳۹۰| ماه =سهشنبه ۲۹ شهریور| صفحه = | تاریخ بازبینی =۲۳ دسامبر ۲۰۱۱| پیوند =http://www.etemaad.ir/Released/90-06-29/214.htm#181893| پیوند بایگانی =http://www.webcitation.org/61tjceeEt| تاریخ بایگانی =۲۳ دسامبر ۲۰۱۱}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =اسدی کیارس| نام =داریوش| عنوان =سهم موج نو از محمدرضا اصلانی| ژورنال =[[روزنامه اعتماد|روزنامهٔ اعتماد]]؛ صفحهٔ ادبیات| شماره = ۲۲۶۵|ناشر=|تاریخ=| سال =۱۳۹۰| ماه =سهشنبه ۲۹ شهریور| صفحه = |زبان=| تاریخ بازبینی =۲۳ دسامبر ۲۰۱۱|شاپا=|doi=| پیوند =http://www.
== پیوند به بیرون ==
|