زهری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
به نسخهٔ 19949237 ویرایش DarafshBot برگردانده شد: خرابکاری.
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۵:
| توضیح تصویر =
| نام اصلی = محمد بن مسلم بن عبید الله بن عبد الله بن شهاب القرشی الزهری
| زمینه فعالیت =[[تاریخ اسلام]]، [[جعلعلم حدیث]]، [[فقه]]
| ملیت =
| والدین =
| تاریخ مرگ =۱۲۴هـ/۷۴۲م
|در زمان حکومت = [[عبدالملک بن مروان]] تا [[هشام بن عبدالملک]]
| پیشه = مورخ و حدیث‌شناس
| سال‌های نویسندگی =
|سبک نوشتاری =
سطر ۲۷ ⟵ ۲۸:
|شاگرد = [[سعید بن مسیب]]، [[عروة بن زبیر]]
|استاد =
|علت شهرت = یکیپایه‌گذار از بزگترین جاعلانعلم حدیث
| تأثیرپذیرفته از =
| وب‌گاه =
سطر ۳۳ ⟵ ۳۴:
|امضا =
}}
'''محمد بن مسلم بن عبید الله بن عبد الله بن شهاب القرشی الزهری''' (م. ۱۲۴هـ/۷۴۲م) با کنیهٔ '''ابوبکر''' از جاعلانبنیان‌گذاران [[احادیثعلم پیامبرحدیث]] است. داستان‌هایی که در مورد زندگی او نقل می‌شود حکایت از موفقیت‌های او در امر جعل حدیث و انتقادات نسبت به روابط نزدیکش با [[بنی‌امیه]] و سستی او در نقل حدیث دارند.
 
همکار ابن شهاب نقل می‌کند که آنها فقط حلال و حرام را می‌نوشتند اما او هرآنچه می‌شنید را می‌نوشت و بعدها که [[عمر بن عبدالعزیز]] فرمان جمع‌آوری [[سنت (دین)|سنت پیامبر اسلام]] را داد، او و جمعی دیگر احادیث را در کتابچه‌هایی نوشته و به خلیفه دادند.
قبیصه ابن ذویب کسی بود که زهری را وارد دستگاه عبد الملک کرد و او را وادار به جعل حدیث نمود
 
او روابط خوبی با خلفای اموی از [[عبدالملک بن مروان]] تا [[هشام بن عبدالملک]] داشت. او در دوران مختلف به عنوان قاضی منصوب شده‌بود و [[ذهبی]] می‌نویسد که او عنوان [[امیر]] را داشت و زندگی مجللی داشت. به تشویق امویان، او جلسات نگارش حدیث را بنیان‌گذاری کرد که در آن امرا حضور داشتند. بنا بر توجیه خود او، او جلساتی را برای دیگر پژوهندگان حدیث برگزار کرد. یکی از انگیزه‌های نوشتن احادیث مقابله با تبلیغات ضد امویان توسط عراقیان بود. از او نقل است «ما حدیثی به طول یک وجب نقل می‌کنیم و [از عراق] به طول یک ذرع برمی‌گردد.» همچنین نقل است: «اگر به خاطر احادیثی که ما نمی‌دانیم و از مشرق [یعنی عراق] به سمت ما سرازیر می‌شوند نبود هرگز حدیثی نمی‌نوشتم یا اجازه نمی‌دادم حدیثی نوشته‌شود.»
 
امام چهارم شیعیان در نامه ای به زهری نوشت: بدان کمترین چیزی که تو کتمان کردی و سبک ترین چیزی که به دوش گرفتی این است که وحشت ستمگر را به آرامش تبدیل کردی و چون به او نزدیک شدی هر بار تو را دعدت کرد اجابت نمودی و راه گمراهی را بر او هموار ساختی چقدر می ترسم که بر اثر گناهت جایگاهت فردا با خیانتکاران یکی باشد و به خاطر آن چه که با همکاری با ستمگران بدست آوردی بازخواست شوی.
 
== منابع ==