همجنس‌گرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +املا+مرتب+تمیز (۱۴.۹ core)+اصلاح ارجاع لاتین: + رده:واژه‌های ابداع‌شده در دهه ۱۸۶۰ (میلادی)
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: بی‌خطربودن⟸بی‌خطر بودن، ضدهمجنس‌گرایانه⟸ضد همجنس‌گرایانه، همجنسگراهراسی⟸همجنسگرا هراسی، همجنس‌گراکننده⟸همجنس‌گرا کننده
خط ۵۹:
 
=== تفاوت‌های فیزیولوژیکی همجنس‌گرایان ===
تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شده‌اند، مانند تحقیقات پیشگامانهٔ عصب‌شناس [[سیمون لوی]]،<ref group="E">Simon LeVay</ref> نشان می‌دهند که تفاوت‌های قابل توجهی در [[فیزیولوژی]] مردان همجنس‌گرا و مردان [[دگرجنس‌گرا]] وجود دارد. این تفاوت‌ها ابتدا خود را در مغز، گوش میانی، و حس بویایی آشکار می‌سازند. لوی در آزمایشی<ref group="E">Double-blind experiment</ref> دریافت که مغز از مردان همجنس‌گرای مورد آزمایش تفاوت فیزیولوژیکی آشکاری با همان بخش‌ها در مردان دگرجنس‌گرا دارد.<ref name="brain">{{یادکرد کتاب | زبان=انگلیسی | سال=۲۰۰۲ | شابک=0-8160-4774-X | عنوان=The Encyclopedia of the Brain and Brain Disorders, Second Edition | تاریخ بازبینی=۰۵ آوریل ۲۰۱۲ | ترجمه عنوان=دانشنامه مغز و اختلالات مغزی | نام=Carol | نام خانوادگی=Turkington | صفحه=۲۸۳}}</ref> گاهی نتایج این تحقیقات را به این معنا می‌گیرند که همجنس‌گرایی در افراد پدیده‌ای مادرزادی است. با این حال خود «لوی» می‌گوید: «تحقیقات من ثابت‌کنندهٔ یک دلیل ژنتیکی برای همجنس‌گرایی نیستند. من هیچ قسمتی از مغز را به عنوان یک مرکز همجنس‌گراکنندههمجنس‌گرا کننده معرفی نکرده‌ام. INAH-3 بیشتر مانند حلقه‌ای از زنجیرهٔ هسته‌های شکل دهندهٔ رفتارهای جنسی مردان و زنان عمل می‌کند تا یک هستهٔ همجنس‌گراکننده… و از آنجا که من مغز افراد بالغ را مورد مطالعه قرار داده‌ام هیچ دلیلی وجود ندارد که نتیجه بگیریم این تفاوت‌ها مادرزادی بوده‌اند و بعد از تولد به وجود نیامده‌اند».<ref>D. Nimmons, "Sex and the brain," Discover [March 1994), ۶۴-۷۱</ref>
تحقیقات لوی مورد انتقادهایی قرار گرفت که یکی از دلایلش انتخاب مردان همجنس‌گرایی بود که به علت بیماری [[ایدز]] جان خود را از دست داده بودند، در حالی که دگرجنس‌گراهای مورد مطالعه به این بیماری مبتلا نبودند.<ref name="brain"/> مقایسه‌ای که بین اندازهٔ INAH-3 در افراد مبتلا به ایدز دگرجنس‌گرا و همجنس‌گرا انجام شد (با وجود کوچک بودن جامعهٔ آماری) نشان داد که اندازهٔ این بخش از مغز در هر دو آن‌ها مشابه‌است. البته باید توجه داشت که هیچ مدرکی مبنی بر تأثیر ابتلا به ایدز بر اندازهٔ INAH-3 یافته نشده‌است. تحقیقات در زنان هنوز به هیچ نتیجه مشابهی منتهی نشده‌است.
 
خط ۱۵۰:
 
=== مشاوره و روان درمانی ===
بسیاری از افراد همجنس‌گرایی که به دنبال مشاوره هستند این کار را به دلایلی مشابه دلایل [[دگرجنس‌گرایی|دگرجنس‌گرایان]] انجام می‌دهند. [[اضطراب]]، مشکل در روابط خصوصی، مشکل در کنار آمدن با شرایط کاری یا اجتماعی و غیره از جمله این دلایل است. [[گرایش جنسی]] این افراد ممکن است در روند درمان نقشی اصلی یا جانبی ایفا کند یا اصلاً فاقد هیچ اهمیتی باشد. دلیل مراجعهٔ یک فرد همجنس‌گرا برای مشاوره هر چه که باشد، احتمال فراوانی وجود دارد که خود مشاور نیز جهت‌گیری‌های تبعیض‌آمیز و ضدهمجنس‌گرایانهضد همجنس‌گرایانه نسبت به بیمارش داشته باشد.<ref name=":29">{{یادکرد کتاب|عنوان=Textbook of Homosexuality and Mental Health|نام خانوادگی=Robert P. Cabaj, Terry S. Stein|نام=|ناشر=American Psychiatric Press|سال=1996|شابک=9780880487160|مکان=|صفحات=421}}</ref>
 
==== روان‌درمانی با هدف «تغییر» همجنس‌گرایی ====
خط ۱۶۳:
[[تبدیل درمانی|تبدیل‌درمانی]] یا ''تلاش برای تغییر گرایش جنسی'' (SOCE) اصطلاحی کلی است که به انواع روش‌های ابداع شده با هدف تغییر همجنس‌گرایی و تبدیل آن به تمایل به جنس مخالف اطلاق می‌شود. تا پیش از سال ۱۹۸۱، در ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی این روش‌ها شامل [[لوبوتومی]] با یخ‌شکن،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Modern concepts in psychiatric surgery: proceedings of the 5th World Congress of Psychiatric Surgery, held in Boston MA on August 21-25, 1978|نام خانوادگی=Hitchcock|نام=Edward Robert|ناشر=Elsevier/North-Holland Biomedical Press|سال=1979|شابک=|مکان=|صفحات=187-195}}</ref><ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Inge Rieber, Volkmar Sigusch|عنوان=Psychosurgery on sex offenders and sexual “deviants” in West Germany|ژورنال=Archives of Sexual Behavior|سری=8|دوره=6|ناشر=|تاریخ=1979|صفحه=523-527|زبان=|شاپا=|doi=10.1007/BF01541419|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref><ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Cruz DB.|عنوان=Controlling desires: sexual orientation conversion and the limits of knowledge and law|ژورنال=South Calif Law Rev|سری=72|دوره=5|ناشر=|تاریخ=1999|صفحه=1297-400|زبان=|شاپا=|doi=|پیوند=http://www-bcf.usc.edu/~usclrev/pdf/072502.pdf|تاریخ دسترسی=}}</ref> [[اخته‌کردن|اخته‌سازی]] شیمیایی با استفاده از هورمون‌درمانی،<ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Katharine S. Milar|عنوان=The myth buster|ژورنال=Monitor on Psychology|سری=42|دوره=2|ناشر=American Psychological Association|تاریخ=2011|صفحه=24|زبان=|شاپا=|doi=|پیوند=http://www.apa.org/monitor/2011/02/myth-buster.aspx|تاریخ دسترسی=16 اسفند 1395}}</ref> [[بیزاری‌درمانی]] مانند وارد نمودن [[شوک الکتریکی]] به دست‌ها یا [[آلت تناسلی]] و استفاده از داروهای تهوع‌آور به صورت هم‌زمان با القای محرک‌های جنسی همجنس‌خواهانه، و تجدید [[شرطی‌شدن کلاسیک|شرطی‌سازی]] [[خودارضایی]] می‌شد. روش‌های جدیدتر SOCE که هنوز در بعضی بخش‌های ایالات متحده مورد استفاده قرار می‌گیرند محدود به [[مشاوره]]، تصویرسازی ذهنی، آموزش [[مهارت‌های اجتماعی]]، درمان [[روان‌کاوی|روان‌کاوانه]]، و موعظه‌های روحی مانند «[[نیایش|دعا]] و حمایت گروهی و فشار گروهی» می‌شود.<ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=DC Haldeman|عنوان=Gay rights, patient rights: The implications of sexual orientation conversion therapy|ژورنال=Professional Psychology Research and Practice|سری=33|دوره=3|ناشر=|تاریخ=2002|صفحه=260-264|زبان=|شاپا=|doi=10.1037//0735-7028.33.3.260|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref>
 
تمام سازمان‌های بزرگ و صاحب‌نظر در زمینهٔ سلامت روانی، تبدیل درمانی با هدف تغییر همجنس‌گرایی را غیرمجاز و خطرناک دانسته و عملاً تمامی آن‌ها بیانیه‌هایی رسمی منتشر نموده‌اند که در آن متخصصان و آحاد جامعه از درمان‌هایی که ادعای تغییر گرایش جنسی دارند، برحذر شده‌اند. از جملهٔ این سازمان‌ها می‌توان به [[انجمن روان‌پزشکی آمریکا]]،<ref name=":8"/> [[انجمن روان‌شناسی آمریکا]]،<ref name="apa"/> انجمن مشاوران آمریکا، انجمن ملی مددکاران اجتماعی آمریکا،<ref name=":1"/><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.webcitation.org/5sEshQkXj|عنوان=UNITED STATES DISTRICT COURT FOR THE DISTRICT OF MASSACHUSETTS CIVIL ACTION NO. 1:09-cv-10309|تاریخ بازبینی=30 بهمن 1395}}</ref> سازمان بهداشت سراسری قاره آمریکا (شاخهٔ آمریکای شمالی و جنوبی [[سازمان بهداشت جهانی]])،<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=Pan American Health Organization|نشانی=http://www.paho.org/hq/index.php?option=com_content&view=article&id=6803&Itemid=1926|عنوان="Therapies" to change sexual orientation lack medical justification and threaten health|تاریخ بازبینی=16 اسفند 1395}}</ref> کالج سلطنتی روان‌پزشکان،<ref name=":42">{{یادکرد وب|نویسنده=Royal College of Psychiatrists|کد زبان=en|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.rcpsych.ac.uk/pdf/rcpsychposstatementsexorientation.pdf|عنوان=Royal College of Psychiatrists' Position Statement on Sexual Orientation|تاریخ بازدید=27 بهمن 1395}}</ref> شورای روان‌درمانی بریتانیا،<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=UK Council For Psychotherapy|نشانی=https://www.psychotherapy.org.uk/news/uk-organisations-unite-against-conversion-therapy/|عنوان=UK organisations unite against Conversion Therapy|تاریخ بازدید=16 اسفند 1395}}</ref> و جامعهٔ روان‌شناسی استرالیا<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=https://www.psychology.org.au/publications/inpsych/lgtiq/|عنوان=LGBTIQ Rights Advocacy and the APS|تاریخ بازبینی=30 بهمن 1395}}</ref> اشاره کرد. در بیانیهٔ رسمی سال ۲۰۱۳ انجمن روان‌پزشکی آمریکا آمده‌است:<ref name=":23"/><blockquote>انجمن روان‌پزشکی آمریکا به این تصور که همجنس‌گرایی باید تغییر یابد یا لازم است تغییر یابد اعتقادی ندارد. تلاش برای تغییر همجنس‌گرایی، فرد را در معرض خطر و آسیب‌های قابل‌توجهی قرار می‌دهد زیرا هیچ‌کدام از انواع درمان‌های مورد استفاده از نظر علمی تأیید نشده‌اند و عزت‌نفس شخص نیز پس از شکست‌خوردن در تغییر گرایش جنسی‌اش از بین خواهد رفت. هیچ مدرک قابل استنادی نشان نداده است که هیچ نوعی از روان‌درمانی توانسته باشد گرایش جنسی افراد را به‌طور موثق و ایمن تغییر دهد. به علاوه، از دید سلامت روانی، گرایش جنسی نیازی به تغییر یافتن ندارد.</blockquote>مراجع روان‌درمانی و پزشکی معتقدند که هر درمانی که بر این فرض شکل گرفته باشد که همجنس‌گرایی یک بیماری روانی است و شخص باید [[گرایش جنسی]]<nowiki/>اش را تغییر دهد غلط است و اصول بنیادی روان‌درمانی بیان می‌کنند که مشاور نباید چه به‌طور مستقیم و چه از طریق تاثیرگذاری‌های غیرمستقیم ماهرانه، تعیین‌کنندهٔ هدف مشاوره باشد.<ref name=":23"/> به‌علاوه، به‌طور کلی در چهار دههٔ اخیر، مبلغان [[تبدیل درمانی|تبدیل‌درمانی]] و SOCE نتوانسته‌اند از طریق مطالعات علمی دقیق ادعاهای خود مبنی بر اثربخشی و بی‌خطربودنبی‌خطر بودن تبدیل‌درمانی را ثابت کنند.<ref name=":4"/><ref name=":32">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=1998|وب‌گاه=American Psychiatric Association|نشانی=https://www.psychiatry.org/file%20library/about-apa/organization-documents-policies/policies/position-2000-therapies-change-sexual-orientation.pdf|عنوان=Position Statement on Therapies Focused on Attempts to Change Sexual Orientation (Reparative or Conversion Therapies)}}</ref>
 
==== روان‌درمانی حمایت‌کننده از همجنس‌گرایان ====
خط ۳۲۸:
کارگروه ملی همجنس‌گرایان مرد و زن در آمریکا در تحقیقی در سال ۱۹۸۴ نشان داد که ۹۴٪ از مردان و زنان همجنس‌گرای تحت‌پرسش در مقاطعی از زندگی خود قربانی خشونت شده‌اند، و تقریباً نیمی از این افراد با خشونت جسمی مورد تهدید قرار گرفته‌اند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=Aurand, S. K. , Adessa, R. , & Bush, C.|کد زبان=|تاریخ=1988|وب‌گاه=|نشانی=https://www.ncjrs.gov/pdffiles1/Digitization/122918NCJRS.pdf|عنوان=Violence and discrimination against lesbian & gay people in Philadelphia and the Commonwealth of Pennsylvania}}</ref> استعلام دیگری در سال ۱۹۹۱ گزارش داد که بیش از ۹۰٪ همجنس‌گرایان مرد و زن هدف خشونت کلامی قرار می‌گیرند و این خشونت در مورد بیش از یک‌سوم آن‌ها به‌طور مستقیم به دلیل [[گرایش جنسی]] آن‌ها رخ داده است.<ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Fassinger, R.|عنوان=The hidden minority: Issues and challenges in working with lesbian women and gay men|ژورنال=Counseling Psychologist|سری=19|ناشر=|تاریخ=1991|صفحه=157-176|زبان=|شاپا=|doi=10.1177/0011000091192003|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref> قرار گرفتن در معرض این خشونت‌ها به‌طور مستقیم احتمال [[افسردگی (حالت)|افسردگی]]، [[اضطراب]]، [[خشم]]، و علایم [[اختلال استرسی پس از ضایعه روانی]] را در همجنس‌گرایان افزایش می‌دهد<ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=GREGORY M. HEREK J. ROY GILLIS JEANINE C. COGAN ERIC K. GLUNT|عنوان=Hate Crime Victimization Among Lesbian, Gay, and Bisexual Adults|ژورنال=Journal of Interpersonal Violence|سری=12|شماره=2|ناشر=|تاریخ=1997|صفحه=195-215|زبان=|شاپا=|doi=10.1177/088626097012002003|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref> و از دیگر پیامدهای آن، افزایش اقدام به خودکشی میان همجنس‌گرایان است.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=King|نام=Michael|عنوان=A systematic review of mental disorder, suicide, and deliberate self harm in lesbian, gay and bisexual people|ژورنال=BMC Psychiatry|شماره=۸:۷۰|ناشر=[[:en:BMC journals|BMC journals]]|سال=۲۰۰۸|doi=10.1186/1471-244X-8-70|پیوند=http://www.biomedcentral.com/1471-244X/8/70/|نام۲=et al.|تاریخ بازبینی=۲۴ آوریل ۲۰۱۲}}</ref> از مشهورترین خودکشی‌های میان نوجوانان به خودکشی [[جیمی رودمایر]] و [[تیلور کلمنتی]] می‌توان اشاره کرد.
 
همجنسگراهراسیهمجنسگرا هراسی یکی از دلایل مهم [[جنایت ناشی از نفرت]] بر ضد همجنس‌گرایان است. در سال [[۱۹۹۸ (میلادی)|۱۹۹۸]] قتل [[متیو شپارد]] دانشجوی آمریکایی به دلیل همجنس‌گرا بودنش توجهات زیادی را در سطح جهانی به خود جلب کرد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|تاریخ=|نشانی=http://web.archive.org/web/20080729005923/http://www.matthewshepard.org/site/PageServer|عنوان= «Matthew Shepard Foundation webpage»|ناشر=بنیاد متیو شپارد|تاریخ بازدید=۱۶ فوریه ۲۰۱۰}}</ref> یکی دیگر از قتل‌هایی که بر پایه گرایش‌ها جنسی صورت می‌گرفت و توجه زیادی را به خود جلب کرد قتل [[هاروی میلک]] بود. هاروی میلک یک سیاستمدار همجنس‌گرای آمریکایی بود که در دهه هفتاد میلادی پس از چندین مرتبه شرکت در انتخابات انجمنی سر انجام به عضویت انجمن شهر سان فرانسیسکو انتخاب شد. او یک سال پیش از پایان کار خود توسط یکی از همکارانش به همراه شهردار سان فرانسیسکو به قتل رسید. در شب این قتل‌ها بیش از ۳۰ هزار تن درحالیکه شمع‌هایی به دست داشتند در خیابان‌های سن فرانسیسکو به یاد هاروی میلک به راهپیمایی و تظاهرات آرام پرداختند.<ref name="هاروی میلک">[http://www.voanews.com/persian/news/a-31-2008-12-05-voa17-62576492.html هاروی میلک] [[صدای آمریکا]] بازدید در ۶ فوریه ۲۰۱۰</ref>
 
همجنس‌گرایان یکی از هدف‌های [[هلوکاست]] در زمان [[آلمان نازی]] بودند.<ref>{{یادکرد|فصل= فصل ۱-جنایت و جنایتکاران|کتاب=محاکمات نونبرگ|ناشر= ققنوس|چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= تاریخ جهان |سال=۱۳۸۶ |شابک= |نویسنده=دانپورت، {{چر}}جان |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=صص ۱۱-۱۲-۵۴ |کد زبان=fa|مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref> بین ۵٬۰۰۰ تا ۱۵٬۰۰۰ همجنس‌گرا به اردوگاه‌های مرگ آلمان نازی فرستاده شدند تا درمان شوند.<ref>{{یادکرد کتاب |زبان=انگلیسی|شابک=۰-۰۲-۸۶۵۹۶۲-۷|عنوان=Encyclopedia of Sex and Gender|تاریخ بازبینی=۰۸ آوریل ۲۰۱۲|ترجمه عنوان=دانشنامه سکس و جنسیت|جلد=دوم|ناشر=The Gale Group.|نام خانوادگی ویراستار=Fedwa Malti-Douglas|صفحه=۷۲۳}}</ref> در [[۱۲ سپتامبر]] سال [[۲۰۰۳ (میلادی)|۲۰۰۳]] مجلس قانون‌گذاری [[آلمان]] تصویب کرد در یکی از معروف‌ترین خیابان‌های [[برلین]] به یاد همجنس‌گرایانی که در اردوگاه‌های کار اجباری جان خود را از دست داده بودند در نزدیکی بنای یادبود قربانیان هلوکاست یادمانی برایشان نصب گردد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://www.zamaaneh.com/degarbash/2010/05/post_38.html|عنوان=یادمان همجنس‌گرایان در برلین|ناشر=رادیو زمانه|تاریخ=|تاریخ بازدید=۱۶ فوریه ۲۰۱۰}}</ref> میزان پذیرش همجنس‌گرایان و برابری جنسیتی در جوامع اسلامی به طرز قابل ملاحظه‌ای کمتر از جوامع غربی است اگرچه جامعه مسلمانان [[آلبانی]] مقداری لیبرال‌تر هستند. همچنین میزان پذیرش همجنس‌گرایان و برابری جنسیتی در جوامع غربی با گذشت زمان افزایش یافته‌است اما در جوامع مسلمان از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰ تغییر قابل ملاحظه‌ای نداشته‌است.<ref>{{یادکرد کتاب | زبان=انگلیسی | سال=۲۰۰۴ | شابک=۹۷۸-۰-۵۱۱-۲۳۰۲۷-۱ | عنوان=Sacred and Secular RELIGION AND POLITICS WORLDWIDE | تاریخ بازبینی=۱۴ آوریل ۲۰۱۲ | ناشر=[[انتشارات دانشگاه کمبریج|CUP]] | نام=Pippa (دانشگاه هاروارد)| نام خانوادگی=Norris | نام خانوادگی۲=Inglehart | نام۲=Ronald (دانشگاه میشیگان)| صفحه=۱۴۹–۱۵۱}}</ref>