رویداد خانه فاطمه زهرا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 23546375 توسط حامد 74664 (بحث)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی متن دارای ویکی‌متن نامتناظر
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: جزییات⟸جزئیات، مسعودی⟸علی بن حسین مسعودی|مسعودی، باززدن⟸باز زدن، سرداد⟸سر داد
خط ۳:
'''رویداد خانه [[فاطمه زهرا]]''' به واقعه‌ای اشاره می‌کند که [[ابوبکر]] پس از انتخاب شدن به عنوان [[خلیفه]] مسلمانان به همراه عده‌ای از همراهان از جمله [[عمر]] به قصد گرفتن [[بیعت]] به خانه [[علی]] می‌رود و در آنجا با مقاومت علی و فاطمه روبرو می‌شود. حتی اگر به این داستان شاخ و برگ داده شده باشد و جزئیاتی ساختگی به آن افزوده شده باشد. این داستان دارای ریشه‌ای تاریخی است.<ref name="EoI" />
 
تاریخ نگارانی مانند [[یعقوبی|احمدبن ابی یعقوب]] در [[تاریخ یعقوبی]]،<ref>[http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/3469_تاريخ-اليعقوبي-اليعقوبي-ج-٢/الصفحة_0?pageno=126%23top یعقوبی، التاریخ، جلد دوم صفحهٔ ۱۲۶]: «وبلغ أبا بکر وعمر أن جماعة من المهاجرین والأنصار قد اجتمعوا مع علی بن أبی طالب فی منزل فاطمة بنت رسول‌الله، فأتوا فی جماعة حتی هجموا الدار، وخرج علی ومعه السیف، فلقیه عمر، فصارعه عمر فصرعه، وکسر سیفه، ودخلوا الدار فخرجت فاطمة فقالت: والله لتخرجن أو لأکشفن شعری ولا عجن إلی الله! فخرجوا وخرج من کان فی الدار وأقام القوم أیاما.»</ref> و [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] در [[مروج الذهب]]،<ref name="ReferenceA">[[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] در [[مروج الذهب]] می‌نویسد: آنگاه که ابوبکر درحال احتضار چنین گفت: سه چیز انجام دادم و تمنا می‌کردم که ای کاش انجام نمی‌دادم یکی از آن سه چیز: آرزو می‌کردم که ای کاش هتک حرمت خانه زهرا را نمی‌کردم. مروج الذهب، مسعودی، دارالهجرة، بیروت، جلد ۲، صفحه ۳۰۱: «فأما الثلاث آلتی فعلتهاو وددت أنی ترکتها، فوددت أنی لم أکن فتشت بیت فاطمة، و ذکر فی‌ذلک کلاماً کثیراً»؛</ref> و [[بلاذری]] در [[انساب الاشراف]] هنگام ذکر حوادث بعد از درگذشت پیامبر تا بیعت علی با ابوبکر به کشمکش لفظی بین طرفداران ابوبکر و علی، ''تهدید'' به آتش زدن خانه توسط عمر و خلع سلاح زبیر یا علی توسط عمر (یا همراهان او) سخن رانده‌اند.
 
== دیدگاه تاریخی ==
خط ۹:
* Josef W. Meri, ''Medieval Islamic civilization: an encyclopedia'', Vol. 13, Routledge, 2006, {{ISBN|978-0-415-96690-0|en}}, p. 249.</ref>
 
[[لارا وسیا وگلییری]] در [[دانشنامه اسلام]]، منابع اولیه در مورد این واقعه را بررسی می‌کند و می‌نویسد که به نوشته [[احمدبن ابی یعقوب]] در [[تاریخ یعقوبی]] که بعد از انتخاب شدن ابوبکر، [[خلیفه]] تازه انتخابی شده به همراهی تعدادی همراه راهی خانه علی که در آنجا تعدادی از انصار و طرفداران علی در آن جمع شده بودند می‌شود. ابوبکر می‌خواست تا بیعت این مخالفان را بدست آورد، اما علی با [[شمشیر]] به استقبال او آمد. هنگامی که علی توسط عمر خلع سلاح شد و ابوبکر و همراهانش قصد ورود به منزل علی را داشتند. فاطمه آنچنان شیون سردادسر داد و تهدید کرد که به خدا قسم باید بیرون روید اگر نه نزد خدا مویم را برهنه سازم و ناله و زاری سر دهم که ابوبکر ترجیح داد که از ورود منصرف شود. نقل‌های دیگری از [[بلاذری]] در [[انساب الاشراف]]<ref>[[بلاذری]] در [[انساب الاشراف]] می‌نویسد: ابوبکر به دنبال [[علی بن ابی طالب]] فرستاد تا بیعت کند، ولی علی از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: ای فرزند خطاب، می‌بینم در صدد سوزاندن خانه من هستی؟!: انساب الأشراف، بلاذری، جلد ۱، صفحه ۵۸۶، طبع دار معارف، قاهره: «انّ أبابکر أرسل إلی علیّ یرید البیعة فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیلة! فتلقته فاطمة علی الباب. فقالت فاطمة: یابن الخطاب، أتراک محرقاً علیّ بابی؟»؛</ref> از همین واقعه وجود دارد که فاطمه در دستان عمر فتیله‌ای می‌بیند و از او می‌پرسد که آیا او قصد دارد که به علت دشمنی با وی خانه را به آتش بکشد. در کتاب الامامت و سیاست (که مطمئناً بسیار قدیمی است اما انتساب آن به ابن قطیبه نادرست است) این واقعه با جزییاتجزئیات جدی تری نقل شده‌است. ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سر برتافته و در خانه علی گردآمده بودند، سراغ گرفت، عمر را به دنبال آنان فرستاد، و او به در خانه علی آمد. در این موقع [[عمر]] هیزم طلبید و تهدید کرد که خانه را به آتش می‌کشد. هنگامی به او گفتند که این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، او گفت: باشد! در این هنگام افراد [[درون خانه]] بجز علی و فاطمه به بیرون می‌آیند و با ابوبکر بیعت می‌کنند. در این هنگام فاطمه با صدای بلند گفت: ای [[پیامبر خدا]] پس از تو چه مصیبت‌هایی به ما از فرزندان خطاب رسید. هنگامی که عمر بازمی‌گردد و تقاضای ورود می‌کند، فاطمه اجازه دخول نمی‌دهد و این علی است که به عمر اجازه ورود می‌دهد. در این هنگام فاطمه رویش را به دیوار برمی‌گرداند.<ref name="EoI">Veccia Vaglieri, L. «Fatima." Encyclopedia of Islam, Leiden, Vol. 2, The
Netherlands: Brill, Page 844-850</ref>
 
به نوشته [[ویلفرد مادلونگ]] پس از واقعه سقیفه و انتخاب ابوبکر به عنوان جانشین محمد، وضعیت خلیفه در ابتدا بسیار ناپایدار بود و این صرفاً به خاطر سر باززدنباز زدن قبایل نبود. عمر در مدینه با کمک برخی از افراد قبیله [[اوس]] کنترل خیابان‌ها را بر عهده گرفت و مسوول بیعت ستاندن از مردم شد. زبیر به همراه جمعی از مهاجرین در خانه فاطمه بود. عمر تهدید کرد که خانه را به آتش می‌کشد مگر آنکه آن‌ها بیرون آیند و با ابوبکر بیعت کنند. زبیر با شمشیر در دست بیرون آمد؛ ولی لغزید و شمشیر را از دست داد و همراهان عمر بر روی او افتادند و او را دستگیر کردند یا به قول طبری شمشیر او را قبضه کردند. استفاده از زور در مورد زبیر تنها موردی بوده‌است که منابع اشاره کرده‌اند. شواهدی وجود دارد که خانه فاطمه مورد تفتیش قرار گرفت. گفته می‌شود که علی بعدها بارها گفته بود که اگر چهل مرد همراه خود داشت او مقاومت می‌کرد. به گفته مادلونگ گزارش‌های نادر از کاربرد زور علیه بنی‌هاشم را احتمالاً باید مردود دانست و تهدید به استفاده از زور معمولاً برای بیعت گرفتن از کسانی که متمایل نبودند کافی بود. به گفته وی بدون شک ابوبکر داناتر از آن بود که علیه بنی‌هاشم به زور متوسل شود. زیرا این کار حس اتحاد بین خاندان عبدالمناف را برمی‌انگیخت؛ گروهی که ابوبکر به رضایت آن‌ها نیاز داشت. سیاست ابوبکر انزوای بنی‌هاشم تا حد ممکن بود و در نهایت [[بنی هاشم]] که خود را در شرایطی مشابه محاصره اقتصادی [[شعب ابی طالب]] می‌دیدند بعد از شش ماه (به همراه علی) با ابوبکر بیعت کردند.<ref name=Mud>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Madelung | نام = Wilferd| پیوند نویسنده = ویلفرد مادلونگ | عنوان = The Succession to Muhammad | ترجمه = | جلد = | سال = 1997| ناشر = Cambridge University Press |مکان = | شابک = | صفحه = 43-44 | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref>
 
هادی عالم زاده، [[استاد دانشگاه]] تهران، می‌نویسد که در باب احادیث مربوط به این واقعه نظرات مختلفی اظهار شده‌است و عموم نویسندگان اسلامی با فرض صحت این روایات، رفتار ابوبکر و عمر را تقبیح نموده‌اند، اما لحن کلام آنان در این زمینه متفاوت است. برخی گفته‌اند که «تأثیر عقاید شیعهٔ هاشمی علوی و عباسی در بیشتر روایات الامامه والسیاسه آشکارا به چشم می‌خورد و به احتمال قوی این روایات نتیجهٔ تضاد و رقابتی است که پس از [[خلفای راشدین]] میان امویان و هاشمیان پدید آمده‌است وگرنه فاطمه و علی با ایمان‌تر، منزه‌تر و خردمندتر از آن بوده‌اند که برخلاف مصالح مسلمانان به پا خیزند و عمر بزرگ‌تر و خوددارتر از آن است که به سوزاندن خانهٔ فاطمه دست یازد. برخی از منابع اگرچه بنابر ملاحظات سیاسی یا اعتقادی از نقل کامل این خبر یا حتی اشاره بدان در جای خود تن زده‌اند، ولی آگاهانه یا ناآگاهانه با ذکر سخنان ابوبکر در بستر بیماری، این حادثه را تأیید کرده‌اند.<ref name="ReferenceA" /> بنابراین روایات، ابوبکر در آخرین روزهای زندگانی گفته‌است: آری، از آنچه در دنیا رخ داده، تأسف ندارم، جز اینکه سه کار کردم که کاش نکرده بودم و سه کار نکردم که کاش کرده بودم… کاش خانهٔ فاطمه را، اگر هم به قصد جنگ بسته بودند، برنگشوده بودم…»<ref name="Hadi">{{یادکرد |کتاب = دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (جلد پنجم)|نویسنده = هادی عالم زاده|مترجم = |فصل = مدخل ابوبکر|صفحه = | ناشر = | چاپ = | سال = |شابک =}}[http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid=102834&ParentID=0&BookID=97564&MetaDataID=27846&Volume=5&PageIndex=136&PersonalID=0&NavigateMode=CommonLibrary&Content= (پیوند به مدخل در وبگاه دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)]</ref>