احمد شاه مسعود: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: انتقال رده به درخواست Fatemi از رده:سیاستمداران اهل افغانستان به رده:سیاستمداران اهل افغانستان |
جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: پنجشیر⟸دره پنجشیر|پنجشیر، تخار⟸ولایت تخار|تخار، پشاور⟸پیشاور، همرزمانش⟸همرزمانش، آستانه⟸آستانه، پنجشیر|آستانه برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
||
خط ۴۱:
|footnotes =
}}
'''احمدشاه مسعود''' ملقب به '''شیر دره پنجشیر'''<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900616000492 |عنوان = «پنجشیر» و «شیر دره پنجشیر» در یک نگاه| ناشر = خبرگزاری فارس|تاریخ = ۱۷ شهریور ۱۳۹۰|تاریخ بازدید = ۱۶ مهر ۱۳۹۰}}</ref> و '''قهرمان ملی'''<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f7_sarvar_iv_over_ahmad_shah_masud_assassination/24324778.html رادیو فردا]، احمد شاه مسعود و میراثی که برای افغانستان به جا گذاشت</ref>۱۱ سنبله (شهریور) ۱۳۳۲ در [[دره پنجشیر|پنجشیر]] – ۱۸ سنبله (شهریور) ۱۳۸۰ در [[ولایت تخار|تخار]])،و از فرماندهان و [[مجاهدین افغان|مجاهدین]] افغانستان بود که سالها با [[ارتش شوروی]] سابق که افغانستان را اشغال کرده بود جنگید و پس از آن هم در درگیریهای داخلی افغانستان نقش عمدهای داشت. وی روز ۱۸ شهریور ۱۳۸۰ (نهم سپتامبر ۲۰۰۱)، بر اثر انفجار انتحاری دو [[تروریست]] مظنون به ارتباط با شبکه [[القاعده]] که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در خواجه بهاءالدین [[ولایت تخار]] [[افغانستان]] کشته شد.
== دوران کودکی و نوجوانی ==
احمدشاه مسعود فرزند [[سرهنگ]] ([[دگروال]]) دوست محمد خان در ۱۱ شهریور (سنبله) ۱۳۳۲ (۲ سپتامبر ۱۹۵۳ میلادی) در قریهٔ [[جنگلک]] ولایت [[دره پنجشیر|پنجشیر]] زاده شد.
پدر احمد شاه مسعود دگروال دوست محمد از افسران ارتش افغانستان در دوران سلطنت [[محمد ظاهر شاه]] بود. پدربزرگش یحیی خان یکی از بزرگان مردم [[دره پنجشیر|پنجشیر]] بهشمار میرفت که در دوران پادشاهی [[امانالله شاه]] به عنوان کارمند و مأمور رسمی دولت وظیفهٔ خزانهدار نقدی را به عهده داشت. او همچنان در تشویق و جمعآوری مجاهدان و مبارزان از زادگاه خود، وادی پنجشیر برای کسب [[استقلال]] از [[استعمار بریتانیا]] در سلطنت [[امانالله شاه]] شخصی فعال و پرتحرک محسوب میشد.
دگروال دوست محمد مانند بسیاری از افسران ارتش و کارمندان دولت در سالهای کار رسمی پس از هر چند سالی محل کار و وظیفهاش تغییر مییافت و از یک ولایت به ولایت دیگر موظف میگردید. از این رو، وی در سالهای کارش به حیث افسر ارتش یا صاحب منصب اردو در ولایات [[ننگرهار]]، [[بدخشان]]، [[بغلان]]، [[غزنی]]، [[هرات]] و [[کابل]] وظایفی را به عهده داشتهاست.
او در کنار کار در ارتش که مربوط وزارت دفاع میشد، گاهی در [[وزارت داخله]] (وزارت کشور) نیز وظایف رسمی را به سر رسانید. آنچنانکه او در [[هرات]] چندسالی در بخش وزارت داخله سمت فرماندهی یا قوماندانی [[ژاندارم]] و پلیس [[هرات]] را به دوش داشت. بنابراین احمدشاه مسعود همراه با پدر و خانواده به ولایات مختلف رفت و دوران کودکی و نوجوانی را در مکاتب و مدارس بیرون از زادگاهش سپری نمود.
مسعود سالهای آغاز کودکی را در زادگاهش دره [[دره پنجشیر|پنجشیر]] گذراند. در پنج سالگی شامل صنف اول مکتب (دبستان) [[بازارک]] گردید. قبل از آنکه صنف اول را به پایان برساند با خانواده به [[کابل]] رفت و در مکتب [[شاه دو شمشیره]] شامل شد. اما اندکی بعد پدرش در سمت قوماندان ژاندارم و پولیس هرات به [[ولایت هرات]] رفت و احمدشاه مسعود صنوف دوم، سوم و چهارم را در [[مکتب مؤفق]] شهر هرات به درس و تعلیم ادامه داد. در همینجا بود که علوم دینی و مذهبی را نزد مدرس [[مسجد جامع هرات]] فرا گرفت. در پایان صنف چهارم با پدرش که از هرات به کابل تبدیل گردید دوباره به شهر کابل بازگشت.
دوران متوسطه (راهنمایی) و لیسه (دبیرستان) را در [[لیسه استقلال]] [[کابل]] به پایان رساند و در سال ۱۳۵۲ با شرکت در آزمون کانکور وارد دانشکدهٔ مهندسی [[پلیتخنیک کابل]] گردید.
خط ۶۱:
== دوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ ==
با وقوع [[۷ اردیبهشت|کودتای کمونیستی ۷ ثور]] (اردیبهشت) ۱۳۵۷ و آغاز [[جهاد]] او به [[نورستان]] و [[کنر]] میرود و با رهبری دستههای کوچک مجاهدین، عملاً در رهبری مبارزه علیه [[کمونیسم|رژیم کمونیستی]] وابسته به [[شوروی]] شرکت میجوید.
مسعود در [[جوزا]]ی (خرداد) ۱۳۵۸ در رأس یک قطعه از [[چریک]]های مجاهد [[نورستان]] وارد [[دره پنجشیر|پنجشیر]] میگردد و در ۱۷ تیر (سرطان) ۱۳۵۸ اولین دستههای منظم چریکی را در درهٔ پنجشیر ایجاد مینماید.
بعد از سه سال نبرد با روسها در سال ۱۳۶۱ در پی شکست کامل شش تهاجم گسترده ارتش اتحاد شوروی سابق در [[دره پنجشیر|پنجشیر]]، فرمانده کل نظامی روسها در افغانستان برای توافق آتشبس با احمد شاه مسعود وارد مذاکره گردیده و به مدت دو سال، این توافق به امضاء میرسد(۱۹۸۲)، که در واقع روسها با این توافق، مجاهدین را برای اولین بار به عنوان یک طرف سیاسی به رسمیت میشناسند. ژنرال گروموف فرمانده سپاه چهلم شوروی در [[افغانستان]] در بارهٔ این قرارداد مینویسد: «مسعود از آرامش پدید آمده [یعنی آتشبس ۱۹۸۲]، فعالانه برای نیل به اهداف خود سود جست».<ref name="autogenerated1"/>{{مدرک|ارجاع دقیق}}
مسعود از فرصت به دست آمده حداکثر استفاده را کرده و به سازماندهی نیروهای مقاومت علیه اشغال افغانستان در خارج از درهٔ [[دره پنجشیر|پنجشیر]] اقدام میکند. در همین راستا با ایجاد [[شورای نظار]] یکی ار منظمترین تشکلهای نظامی و چریکی علیه اشغال شوروی و مقابله با رژیم کمونیستی را پایهگذاری مینماید. شورای نظار در ابتدا متشکل از احزاب و گروههای مختلف در ۹ ولایت شمالی [[افغانستان]] ایجاد میگردد.
از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ هشت حمله ارتش متجاوزین اتحاد شوروی سابق در [[دره پنجشیر|پنجشیر]] به شکست کامل میانجامد و بدین ترتیب از سال ۱۳۶۷ به بعد [[دره پنجشیر|پنجشیر]] همچون دژی تسخیر نا پذیر باقی میماند.
به دنبال خروج آخرین سرباز اتحاد شوروی از خاک افغانستان در تاریخ ۱۳ میزان ۱۳۶۹ (۱۴ فوریه ۱۹۸۹)، به ابتکار احمد شاه مسعود شورای عالی فرماندهان ارشد جهادی افغانستان در [[شاه سلیم]] ولایت [[بدخشان]] به تاریخ ۹ اکتبر ۱۹۹۰ دایر میگردد در این اجلاس اکثر فرماندهان معروف مجاهدین از جمله نمایندهای از امیر [[اسماعیل خان]] نیز حضور داشتند. فرماندهان در این نشست [[استراتژی]] مبارزه علیه [[جمهوری دموکراتیک افغانستان]] را تعیین میکنند.
خط ۸۰:
|زیرنویس= <small>عملیات پنجشیر، ۱۹۸۳</small>
|زمان= ۱۹۸۰ الی ۱۹۸۵
|مکان={{flagicon|Afghanistan|۱۹۸۰}} <small> درهٔ [[دره پنجشیر|پنجشیر]]</small>
|علت=
|قلمرو=
خط ۹۶:
}}
'''حملات پنجشیر''' ([[زبان روسی|روسی]]: Пандшерская операция - Panjsher Operations)، رشته جنگهایی بود بین نیروهای [[ارتش سرخ]] و [[ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان]] با مجاهدین تحت امر احمدشاه مسعود برای کنترل درهٔ استراتژیک [[دره پنجشیر|پنجشیر]] در نه سال اشغال افغانستان توسط [[اتحاد جماهیر شوروی]] بین سالهای ۱۳۵۹ الی ۱۳۶۷ خورشیدی.
[[ارتش شوروی]] با همکاری [[ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان]] جمعاً نه حملهٔ بزرگ را به دره [[دره پنجشیر|پنجشیر]] در طول دوران اشغال [[افغانستان]] سازمان دادند که منجر به خسارات زیاد به منطقه واهالی پنجشیر، نیروی رزمی [[ارتش سرخ]] و ارتش جمهوری دموکراتیک افغانستان گردید. چهار تعرض اولیه به پنجشیر به صورتی کاملاً کلاسیک انجام میشود که در آنها ستونی از زره پوشها بعد از بمبارانهای هوایی دست به حمله میزند.<ref name="autogenerated6">میثاق خون شمارههای ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵</ref>
سه حملهٔ دیگر (از ۱۵ ماه مه تا اول ژوئیه و از ۳۰ اوت تا ۱۵ سپتامبر ۱۹۸۲ سپس از بیست و یکم آوریل ۱۹۸۴ به بعد) به دلیل گسترش خود، اهمیت تجهیزاتی که به کار گرفته شدهاند و تاکتیکهای معمول ثابت میکنند که پنجشیر فرمانده مسعود، به صورت هدف شماره یک شورویها در افغانستان درآمدهاست. این سه مرحله، بر زیربنای واحد قرار دارد: سهم اعظم عملیات بر عهدهٔ واحدهای هوابرد است که غالباً چتر بازهایی هستند که در عمق جبهه و بر خط الرأس بلندیها، روستاها و نقاط عبور، پیاده میشوند. سپس واحدهای زرهی جای آنها را میگیرند. در هر سه مورد، استراتژی مسعود عبارت است از عقبنشینی به درههای مجاور و پراکندهساختن شورویها، سپس باز پس گرفتن مواضع از دست رفته یکی پس از دیگری، به ویژه هنگامی که این مواضع به ارتش دولتی واگذار شد.<ref name="autogenerated6"/>
خط ۱۳۲:
تعرض شورویها در سال ۱۹۸۴ علیه پنجشیر بزرگترین عملیاتی است که شورویها از آغاز جنگ تا آن زمان اجرا کرده بودند.<ref name="autogenerated6"/> در این عملیات گسترده که بعد از پایان آتش بست صورت گرفت حدود بیست هزار سرباز ارتش افغانستان و ارتش شوروی شرکت داشتهاست. روسها در این جنگ از تاکتیک «جنگهای اشباع کن» استفاده نمودند. در این تاکتیک آنها از نیروی زیاد برای تصرف تمام مناطق و از بین بردن دشمن استفاده نمودند. اما با وجود گستردگی و استفاده از وسایل مدرن و بمباران شدید هوایی این عملیات توسط دستگاه استخباراتی احمدشاه مسعود کشف شده بود. برای همین یک روز قبل از آغاز حمله احمدشاه مسعود دستور تخلیه دره از تمام سکنه را صادر نمود. تمام جمعیت بیش از یک صد هزاری پنجشیر داوطلبانه دره را به سوی شهرهای مختلف افغانستان و عمدتاً کابل ترک نمودند.<ref name="autogenerated5">منصور، همان</ref>
وسایلی که به کار گرفته میشود به وضوح برتر از گذشتهاست و این حدس را قوت میبخشد که تصمیم حمله از سوی عالیترین مقامات کرملین اتخاذ شدهاست. بمب افگنهای تی.یو. ۱۶ که در ارتفاع متوسط (۸۰۰۰ متری) پرواز میکنند، فرشی از بمب بر پنجشیر گسترانیدند. از این بمب افگنها برای اولین بار بود که استفاده میشد. تعداد نفراتی که در این حمله شرکت داشتند چیزی حدود بیست هزار سرباز شوروی و پنج تا شش هزار سرباز دولتی بود. در اوایل آوریل یک گروه کوماندویی متعلق به پلیس مخفی (خاد)، دراقدام خود برای قتل احمد شاه مسعود با ناکامی مواجه میشود.
شروع حمله روز ۲۱ آوریل بود: واحدهای چترباز به کمک هلیکوپتر بر خط الرأس بلندیها پیاده میشوند و همزمان یک ستون زرهی به بالای درههای [[ولسوالی اندراب]] و [[دره پنجشیر|پنجشیر]] روی مینهد. واحدهای دیگری با هلیکوپتر به [[گردنه انجمن]]در انتهای پنجشیر و [[ولسوالی خوست و فرنگ]] که تصور میشود پایگاهی است برای عقبنشینی مجاهدین برده میشوند. ستونهای زرهی بدون هیچ مشکلی به روستای [[بنو]]در اندراب و [[آستانه، پنجشیر|آستانه]] در پنجشیر دست مییابند. اما شورویها در حمله به درههای مجاور، جایی که گروههای متحرک مسعود عقبنشینی کردهاند، با شکست مواجه میشوند. شورویها تلفات سنگینی متحمل میشوند. در ماه مه نیروهای ارتش سرخ خوست و فرنگ را ترک میکنند اما در پنجشیر کهخالی از سکنه شدهاست باقی میمانند، درهای که هنوز دو سوم آن در دست گروههای مسعود است که جنگنده تر از همیشه پایداری میکنند.
در این هنگام شورویها به تاکتیک جدیدی روی میآورند: واحدهایی حدود پانصد نفره هر روز صبح با هلیکوپتر و بدون حمایت زره پوشها دراطراف یک روستا پیاده میشوند، روستا را بازرسی و مجاهدین را که شورویها اسامی آنها را دارند بازداشت میکنند و قبل از فرارسیدن شب، عقبنشینی میکنند. به این ترتیب برای مجاهدین تمرکز قوا و دست زدن به حملات غافلگیرانه علیه واحدهایی این چنین متحرک، بسیار دشوار شدهاست.
خط ۱۵۶:
تشکیلات نظامی مسعود ترکیب کارآمدی از روشهای سنتی رزمی افغانها و قواعد مدرن [[جنگ چریکی]] بود که وی از روشهای [[مائو]] و [[چه گوارا]] آموخته بود. روشهای نظامی مسعود به عنوان موثرترین قواعد جنگ چریکی در بین همهٔ نیروهای مقاومت شناخته شدهاست.
در سال ۱۹۸۳ مسعود شورای نظار را بنیان گذارد: یک شورای نظامی که عملیاتهای ۱۳۰ فرماندهٔ نظامی مجاهدین را در هفت ولایت شمالی افغانستان هماهنگ مینمود. این شورا خارج از حلقهٔ احزاب
== فتح کابل (۱۳۷۱) ==
خط ۱۶۴:
احمدشاه مسعود در این گفتگو از حکمتیار میخواهد که مجاهدین با جنگ وارد کابل نگردند. وی استدلال میکند که رژیم کمونیستی سقوط کردهاست و مجاهدین باید ابتدا دولتی تشکیل دهند تا بتوانند با مشارکت همهٔ طرفها قدرت را در دست بگیرند. احمدشاه مسعود میگوید ورود قطعات نظامی مجاهدین از چهار گوشهٔ شهر موجب هرج و مرج و درگیری در شهر خواهد شد. حکمتیار در همین گفتگو به مسعود پیشنهاد تشکیل دولت از سوی [[حزب اسلامی افغانستان (حکمتیار)|حزب اسلامی افغانستان]] و [[جمعیت اسلامی افغانستان]] را مینماید که مسعود آن را رد میکند و خواهان مشارکت دیگر جناحها در دولت میگردد.
.<ref>[http://www.ahmadshahmassoud.com/modules.php?name=Pages&pa=showpage&pid=124صبح کاذب؛ نقد و بررسی «دسایس پنهان و چهرهای عریان» حکمتیار محمد اکرام «اندیشمند»]</ref>
* مسعود: ''عبدالوکیل… [خواهان] تسلیمی بدون قید و شرط دولت به مجاهدین بود، مشروط بر اینکه مجاهدین عفو عمومی اعلان کنند و اعضای حزب و ناموس شان صدمه نبینند، من با این طرح موافقت کردم، رهبران [مجاهدین] نیز در [[
* حکمتیار: ''نخیر، در کابل تمام قدرت در دست [[نبی عظیمی]] است، همین لحظه او با قوتهای ما میجنگد. [[میدان هوایی]] به دست او و قوتهای دوستم و [[بابه جان]] است. ما باید با فتح و ظفر وارد [کابل] گردیم. ''
* مسعود: ''تا جایی که من اطلاع دارم در حال تدارک حمله به کابل هستی. این حمله با چه هدف و منظوری است؟ روسها که رفتند، حکومت نجیب[الله] سقوط کرد، قرار است که قدرت به رهبران مجاهدین انتقال یابد، شما رهبران، بین خود به توافق برسید. در این صورت ضرورت حمله به کابل چیست که در حال تدارک آن هستی؟
خط ۱۷۲:
== ترور احمدشاه مسعود ==
[[پرونده:Massoud-Tomb01.JPEG|بندانگشتی|250px|آرامگاه احمد شاه مسعود، [[دره پنجشیر|پنجشیر]]]]
[[پرونده:Massoud Tomb.jpg|بندانگشتی|250px|آرامگاه احمد شاه مسعود در پنجشیر]]
احمد شاه مسعود پس از سالها مقاومت در برابر [[جنگ شوروی در افغانستان|اشغال افغانستان توسط ارتش شوروی]] و جنگ با گروه [[طالبان]]، در روز ۱۸ شهریور ۱۳۸۰ (۹ سپتامبر ۲۰۰۱)، در اثر انفجار [[حمله انتحاری|انتحاری]] دو مرد تروریست که خود را [[خبرنگار]] معرفی کرده بودند، کشته شد. خبر کشتهشدن او، از آنجا که میتوانست به کاهش روحیه
=== پیچیدگیهای سیاسی قتل احمدشاه مسعود ===
|