دودمان سلجوق: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز ←نیاکان سلجوقیان: پیوند برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
||
خط ۱۴۵:
خاندان [[سلجوقیان|سلجوقی]] را از بازماندگان یکی از قبایل [[مردمان ترک|ترکان]] [[غز|اوغوز]] میدانند. اوغوزها [[قبیله|قبیلهای]] از ترکان، شامل بر ۲۲ طایفه بودند که این طوایف، خود متشکل از شعبهها و تیرههایی بود. قسمتی از تاریخچهٔ این قوم، با روایتهایی اساطیری و داستانی همراه است اما برای روشن شدن تبار آنان، ذکر میگردد. بنابر روایات [[اسلام|اسلامی]]، فرزند ارشد [[نوح]]، که [[یافث]] نام داشت، از سوی پدر عهدهدار مشرق، [[ترکستان]] و نواحی اطراف آن شد و یافث که صحرا نشین بود، در اصطلاح ترکان، اولجای خان نام گرفت. جانشین اولجای خان که پادشاهی بزرگ بود، دیب یاوقوخان نام داشت و پسرانی با نامهای قراخان، اورخان، گورخان و کرخان داشت، که قراخان جانشین پدر شد و اوغوز که ترکان اوغوز خود را منسوب به او میدانند، فرزند قراخان بود. دربارهٔ کودکی اوغوز روایتهایی مطرح شده که مجال بیان آن در این مقاله وجود ندارد اما دربارهٔ اقدامات او روایت است که اعمالش سبب نزاع او با پدر و عموهایش شد که پس از کشته شدن آنان، اوغوز به مدت ۷۵ سال به نزاع و درگیری با ایل عموهای خود پرداخت و پس از شکست آنان بر ولایتهایشان تسلط یافت و سپس به جهانگشایی پرداخت.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۴|ک=سلجوقیان از آغاز تا فرجام|ص=۱۴–۱۳}}</ref> نوادگان و بازماندگان اوغوز که شامل طوایف و قبایل متعدد میشدند، در طی چندین قرن به جنگ و کشمکشهای درونی در میان اتحادیههای مختلف و حکومتهای ترک و نزاعهای و روابط بیرونی با امپراتوران [[چین باستان|چین]] و اطراف پرداختند و پس از گسترش اسلام و هجوم [[مردم عرب|اعراب]] به نواحی شرقی، با آنان تماس پیدا کرده و دچار کشمکشهایی در ابتدا و روابطی در ادامه با آنان گشتند. آنان مدتی با اختیار و زمانهایی نیز تحت سلطهٔ امپراتوران چین یا حاکمان متعدد، به گذران زندگی پرداختند.<ref>{{پک|ستار زاده|۱۳۸۶|ک=سلجوقیان|ص=۱۱–۷}}</ref> ترکان اوغوز علاوه بر این که در امپراتوری گوک-ترک، برجستهترین جایگاه را دارا بودند، از موقعیتی ویژه در اتحادیه تو-کیو نیز برخوردار بودند.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۴|ک=سلجوقیان از آغاز تا فرجام|ص=۱۸–۱۶}}</ref>
خانهای ترک بر اساس [[سنگنبشته اورخون|کتیبههای اورخون]]، از دودمان ترکهای
در اواخر سدهٔ دوم هجری (هشتم میلادی) اوغوزها راه مهاجرت به سمت غرب را در پیش گرفتند و از مسیر استپهای سیبری از طرف جنوب غرب تا دریاچهٔ [[دریاچه آرال|آرال]] و مرزهای [[فرارود|ماوراءالنهر]] و از طرف شرق تا رود [[رود ولگا|ولگا]] و جنوب [[روسیه]] پیشروی کردند. سرانجام اوغوزها در استپهای شرق دریای [[دریای خزر|خزر]] اسکان گزیدند و فرمانروایشان که به [[یبغو]] شهرت داشت، بر قلمرویی مشتمل بر بخشهای انتهایی [[سیردریا|رود سیحون]] (سیر دریای سفلی) تا رود ولگا، مسلط گشت. قلمرو اوغوزها را در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) از دریای خزر تا حوزهٔ میانی سیحون (سیر دریا) دانستهاند.<ref>{{پک|ستار زاده|۱۳۸۶|ک=سلجوقیان|ص=۱۷–۱۶}}{{سخ}}{{پک|بازورث|دران|دبلوا|راجرز|کاهن|لمبتون|هیلنبراند|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۷۶}}{{سخ}}{{پک|اقبال|۱۳۹۲|ک=تاریخ ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض قاجاریه|ص=۱۷۰}}{{سخ}}{{پک|سرفراز|آورزمانی|۱۳۸۹|ک=سکههای ایران از آغاز تا دوران زندیه|ص=۲۰۸}}</ref> هنگام تسلط ترکهای اوغوز بر حوزهٔ پایینی سیر دریا، که خارج از سیطرهٔ [[سامانیان]] قرار داشته، مهاجرانی از ماوراءالنهر با رضایت ترکان بومی، سه شهر مسلماننشین شامل جند، خووارا (خواره) و ینگی کنت (یانگی کند) به معنای سکونتگاه جدید را بنا نمودند که این شهرها تحت حکومت اوغوزهای غیرمسلمان قرار داشتند. ینگی کنت که در مصب رود سیحون واقع بود، پایتخت زمستانی یبغوی اوغوزها بود. استقرار اوغوزها در سرحدات و حاشیههای شمالی قلمرو سامانیان که مصادف با قرن چهارم هجری صورت پذیرفت، مقدمهٔ حوادث تاریخی فوقالعاده مهم در دهههای بعدی و نقطهٔ آغاز حضور اوغوزها در صحنهٔ تاریخ اسلام به صورت واضح و روشن بود.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۴|ک=سلجوقیان از آغاز تا فرجام|ص=۲۰–۱۹}}{{سخ}}{{پک|باسورث|۱۳۸۱|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۵–۲۴}}</ref>
|