بهاءالله: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایشگر دیداری |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایشگر دیداری |
||
خط ۶۱:
=== آزادی از زندان و تبعید به بغداد ===
با اثبات بیگناهی حسینعلی نوری و اقدامات و پیگیریهایی که از طرف اقوام او و خصوصاً شوهرخواهر او مجید آهی منشی سفارت روسیه و میرزا آقاخان صدراعظم انجام شد، وی بعد از ۴ ماه به دستور شاه از سیاه چال تهران آزاد شد؛<ref name=":2"/> مشروط بر اینکه ایران را ترک کند. برای ترک ایران یک ماه به او مهلت دادند.<ref>بهاءالله، شمس حقیقت، بالیوزی، صفحهٔ ۱۳۰</ref>[[پرونده:
بهاءالله پس از آزادی از سیاهچال بسیار بیمار بود و قدرت جسمی کافی برای سفر طولانی را نداشت. خانهٔ او غارت و ویران شده بود و خانوادهٔ او در نقطهٔ دورافتادهای از پایتخت به سر می بردند.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=بهاءالله: شمس حقیقت|نام خانوادگی=موقر بالیوزی|نام=حسن|ناشر=George Ronald Oxford|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> سفیر [[روسیه]] پیشنهاد اقامت در روسیه را به او داد ولی او قبول نکرد و تبعید به عراق را ترجیح داد.<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=An Introduction to the Bahai Faith|نام خانوادگی=Smith|نام=Peter|ناشر=Cambridge University Press|سال=۲۰۰۸|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> <ref name=":0" /> بهاءالله در ۱۲ ژانویۀ سال ۱۸۵۳ به همراه خانواده و دو برادرش میرزا موسی و میرزا محمد قلی ایران را به قصد [[عراق]] ترک کرد.<ref name=":0" /><ref name=":0" /> در آن دوران عراق جزو متصرفات دولت [[عثمانی]] بود. آن ها پس از یک سفر سخت و عبور از مناطق کوهستانی در سرمای زمستان در اوایل آوریل ۱۸۵۳ وارد بغداد شدند.<ref name=":1" />
در بغداد بهاءالله به تدریج به عنوان رهبر جامعۀ بازماندۀ بابیان شناخته شد.<ref name=":1" /> میرزا یحیی صبح ازل، برادر ناتنی بهاءالله که در پی وقایع پس از سوءقصد به جان شاه در خفا به سر می برد خود را پس از مدتی به بغداد رساند. میرزا یحیی در بغداد نیز برای محافظت از خود، خود را از سایر بابیان پنهان می کرد. وی زندگی پنهانی داشت و از نظر مالی به بهاءالله و برادر وی میرزا موسی وابسته بود.<ref name=":1" /> بهاءالله اما به تدریج از طرف تعداد فزایندهای از بابیان به عنوان رهبر جامعه شناخته شد. این اتفاق مایۀ خشم و نفرت روزافزون ازل را فراهم کرد.<ref name=":1" /> بهاءالله تنها حدود یک سال پس از ورود به بغداد تصمیم گرفت روانۀ کوههای کردستان شود و زندگی درویشی پیشه کند.<ref name=":1" /> او بغداد را در ۱۰ آوریل ۱۹۵۴ ترک کرد.<ref name=":1" /> و دو سال از ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۶ را به زندگی درویشی در کوه های سرگلو در منطقۀ سلیمانیه سپری کرد. وی در نهایت به درخواست بابیان برجسته که حضور وی را در بغداد ضروری می دیدند و به اصرار خانواده خود در مارس ۱۹۵۶ به بغداد بازگشت.<ref name=":1" /><ref name="iranica_bahaullah" />
هنگامی که بهاءالله به بغداد بازگشت جامعۀ بابی اوضاع نابسامانی داشت و دچار ناامیدی و تفرقه شده بود. بهاءالله که مصمم بر تغییر وضعیت موجود بود شروع به تلاش برای احیای جامعۀ بابی در عراق و ایران نمود.<ref name=":1" /> او در آثار خود درکی جدید از دین بابی را در اختیار بابیان قرار داد. تعداد پیروان او به شکل فزایندهای رشد کرد و ظرف مدت کوتاهی هم بابیها و هم مقامات ایرانی و عثمانی او را به عنوان رهبر برجسته بابیان شناختند.<ref name=":1" /> وی در خارج جامعۀ بابی نیز از همراهی و تایید ساکنان بغداد و مسافرانی که به این شهر میآمدند برخوردار بود از جمله مقامات عثمانی، افراد برجسته ایرانی و حتی روحانیون سنی که او را به عنوان شخصیتی مهم می شناختند.<ref name=":1" />
از مهمترین آثاری که بهاءالله که در دوران اقامت در بغداد نگاشت می توان به کلمات مکنونه و کتاب ایقان و<ref name=":2" /> اثری عرفانی به نام هفت وادی اشاره کرد.<ref name=":6" />
حکومت ایران که از احیای جامعۀ بابی تحت رهبری بهاءالله نگران بود مقامات عثمانی را مورد فشار قرار داد تا بهاءالله و یاران در حال فزونی او را به محلی دورتر از مرزهای ایران تبعید کند.<ref name=":3">{{یادکرد ژورنال|عنوان=The Bahá'í Faith|ژورنال=Britannica Book of the Year|ناشر=Encyclopædia Britannica|تاریخ=1988|فصل=|زبان=|شاپا=|doi=|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref> مقامات عثمانی این موضوع را قبول کرده و بهاءالله را در ۱۸۶۳ به استانبول فراخواندند.<ref name="iranica_bahaullah" />
در ۲۱ آوریل ۱۸۶۳ قبل از حرکت به استانبول بهاءالله و همراهانش برای دوازده روز در باغ نجیب پاشا در حومه بغداد اقامت کردند. در این مکان بود که بهاءالله به بابیان حاضر اعلان کرد که او پیامآور الهی و همان موعودی است که باب به آمدنش وعده داده.<ref name=":3" /><ref name=":2" /> این مناسبت در بین بهائیان به [[عید رضوان]] شناخته می شود.<ref>{{یادکرد|ژورنال=Encyclopedia of Religion|تاریخ=۲۰۰۵|صفحه=۷۳۷–۷۴۰|نویسنده=Manfred Hutter|مقاله=Bahā'īs|نشریه=Macmillan Reference USA, Detroit|دوره=2nd ed|شماره={{شابک|0-02-865733-0}}}}</ref>
=== ادامه تبعیدها به استانبول و ادرنه ===
پس از چهار ماه سفر زمینی بهاءالله و همراهانش به استانبول وارد شدند.<ref name="iranica_bahaullah" /> پس از حدود سه و ماه نیم اقامت در استانبول، مسئولین حکومت عثمانی دستور تبعید بهاءالله به ادرنه را دادند. احتمال می رود این تبعید به دلیل فشار از سوی سفیر ایران بوده باشد.<ref name=":1" /> بهاءالله چهار سال و نیم در ادرنه اقامت داشت.<ref name=":2"/> در دوران اقامتش در ادرنه بود که رسالت خود را به صورت عمومی اعلان نمود. این اعلان عمومی در قالب صدور نامههایی به پادشاهان و سران ممالک صورت گرفت.<ref name=":3"/> که میتوان از آن جمله نامههایی به ناپلئون سوم در فرانسه، پاپ، ناصرالدین شاه پادشاه ایران و سلطان عبدالعزیز ترکیه اشاره نمود.<ref name=":3"/> وی در این نامه ها به مقام رسالت خود اشاره کرده<ref>{{Cite book
|last=Taherzadeh|first=A.|year=۱۹۷۷|title=The Revelation of Bahá'u'lláh, Volume 2: Adrianople 1863-68|publisher=George Ronald|place=Oxford, UK|isbn=۰۸۵۳۹۸۰۷۱۳|url=http://www.peyman.info/cl/Baha%27i/Others/ROB/V2/Cover.html}}</ref> و آنها را دعوت به کنارهگیری از جنگ و برقراری صلح و آشتی میکند.<ref name=":4"/>
[[پرونده:AkkaPrison.jpg|بندانگشتی|زندانی که بهاءالله دو سال در آن در عکا زندانی بود.]]
=== تبعید به عکا ===
در سال ۱۸۶۸ حکومت عثمانی بار دیگر دستور تبعید بهاءالله را صادر کرد و او و گروهی از پیروانش در ۳۱ اوت ۱۸۶۸ وارد زندان-شهر عکا شدند.<ref name="iranica_bahaullah" /> عکا در آن زمان به دلیل شرایط نامساعد و نامطلوبی که داشت شهری بود که به عنوان تبعیدگاه و محل حبس زندانیان سیاسی حکومت عثمانی مورد استفاده قرار می گرفت.<ref name=":5">{{یادکرد کتاب|عنوان=Baha'u'llah: A Short Biography|نام خانوادگی=Momen|نام=Moojan|ناشر=OneWorld Publications|سال=2014|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> برای دو سال بهاءالله و همراهانش در شرایط بسیار دشوار و نامناسبی در قلعهای محبوس بودند و چندین نفر از همراهان بهاءالله به دلیل بیماری و سختی شرایط جان دادند.<ref name=":5"/><ref name="iranica_bahaullah" /><ref name=":1" /> در این دوران بهاءالله به صدور نامه به پادشاهان و سران ممالک ادامه داد و از این زندان بود که ملکه ویکتوریای انگلستان، سراز الکساندر دوم روسیه و پاپ پی چهارم را مورد خطاب قرار داد.<ref name="iranica_bahaullah" /> بهاءالله و همراهانش در ۱۸۷۰ اجازه یافتند زندان را ترک کنند ولی همچنان زندانی به شمار می رفتند و اجازه نداشتند شهر عکا را ترک کنند. <ref name=":2"/>بهاءالله به مدت هفت سال از ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۷ در خانههای مختلفی در عکا زندگی کرد از جمله بیت عبود و بیت عبدالله پاشا.<ref name=":2"/>
=== سالهای پایانی زندگی ===
[[پرونده:Shrine_of_Bahá’u’lláh.jpg|بندانگشتی|300x300پیکسل|آرامگاه میرزا حسینعلی نوری]]در ۱۸۷۷ بهاءالله اگرچه همچنان یک زندانی بود اجازه یافت که از شهر عکا خارج شود. او ابتدا برای حدود دو سال در عمارتی در شمال عکا به نام مزرعه ساکن شد<ref name=":2" /> و سپس از ۱۸۷۹ تا هنگام درگذشت در ۱۸۹۲ در بهجی ساکن بود.<ref name=":5" /> او در نوزده سال آخر زندگی خود آثار مهمی نگاشت از جمله لوح اشراقات، لوح تجلیات، لوح طرازات که در آن ها اصول اخلاقی و معنوی یک نظم جهانی را تشریح کرد از جمله اهمیت کار کردن و فراگرفتن علم و هنر، اطاعت از حکومت، انتخاب یک زبان و خط مشترک جهانی، ممنوعیت جهاد، لزوم تعلیم و تربیت کودکان و دستیابی به صلح عمومی.<ref name=":6" />
او در ۲۹ ماه مه سال ۱۸۹۲ میلادی به دنبال تب خفیفی در سن ۷۵ سالگی در بهجی درگذشت و در محوطه عمارت بهجی به خاک سپرده شد.<ref name=":2" /> آرامگاه او که به «[[روضه مبارکه]]» برای بهائیان شهرت دارد قبله بهائیان و محلی است که هر روز بهائیان در هنگام نماز و نیایش به آن رو می کنند. بنا به [[کتاب عهدی]]، وصیتنامهٔ حسینعلی نوری، فرزند ارشدش [[عبدالبهاء]] جانشین او برای تبیبن آثار در امور بهائی شد.<ref>بریتانیکا، مدخل بهاءالله</ref><ref>30. ↑ Taherzadeh, Adib (2000). The Child of the Covenant. Oxford, UK: George Ronald. {{ISBN|0-85398-439-5|en}}. 265</ref>
== جانشین ==
بنا به [[کتاب عهدی]]، وصیتنامهٔ حسینعلی نوری، فرزند ارشدش [[عبدالبهاء]] جانشین او پس از مرگش شد.<ref>Taherzadeh, Adib (2000). The Child of the Covenant. Oxford, UK: George Ronald. {{ISBN|0-85398-439-5|en}}. 265</ref><ref>سیری در کتابهای بهائیان، سلطانزاده، ج۱، ص۵۹</ref><ref>ماجرای<span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب
== آثار ==
بهاءالله کتابها، نامهها ( الواح) و دعا و مناجاتهای بسیاری نگاشته است.<ref name=":1" /> حدود پانزده هزار نامه و متن نوشته شده توسط او شناسایی شده است. از آثار بزرگ و مهم او می توان به کتاب ایقان، کتاب اقدس، کلمات مکنونه، هفت وادی، چهار وادی، جواهر الاسرار و الواح خطاب به سلاطین اشاره کرد.<ref>گفتاری کوتاه در مورد آئین بهائی، موژان مؤمن</ref> بهائیان مجموعه آثار بهاءالله را وحی الهی و شالودهٔ آئین بهائی در نظر می گیرند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.bahai.org/fa/bahaullah/quotations|عنوان=گزیدهای از آثار حضرت بهاءالله}}</ref> آثار بهاءالله هم اکنون به بیش از ۸۰۰ زبان ترجمه شده و در بیش از ۲۰۰ کشور منتشر شده اند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=12/11/2014|وبگاه=Huffington Post|نشانی=https://www.huffingtonpost.co.uk/entry/birth-of-bahaullah-2014_n_6145016?guccounter=1|عنوان=Birth Of Baha'u'llah 2014: 5 Facts To Know About The Baha'i Holiday}}</ref>
اگرچه بیشتر آثار بهاءالله به فارسی است، اما بسیاری از آثار مهم او به عربی است و فقرات عربی اغلب در الواحی که مخاطب آنها افراد تحصیل کرده ایرانی بوده، یافت میشود –عربی بیشتر رسمی بود و فارسی بیشتر خودمانی- بهاءالله بیشتر زمانی که مخاطبش تمام دنیا یا مطلبی در ارتباط با جهان بود از عربی استفاده میکرد: [[کتاب اقدس]] به [[زبان عربی]] است همانطور که الواحی چون [[الواح ملوک]]، [[نماز بهائی|صلوه سهگانه]]، [[ازدواج بهائی|آیات عقد]] و [[روزه بهائی|ادعیه صوم]] و [[نماز میت]] به عربی است.<ref name="John Walbridge">{{یادکرد|فصل=Appendices|ناشر=H-Bahai Digital Library|صفحه=۲۰۴–۲۰۵|نویسنده=John Walbridge|year=۲۰۰۲|کتاب=Essays and Notes on babi and Bahai History}}</ref>
به اعتقاد یکی از محققین بهاءالله عربی بیعیب و زیبایی استفاده میکند، نسبتاً بدون مشخصههای نامتعارف [[باب]] و تزئینات مفرط عربی ادبی معاصر آن (این در مورد آثار فارسی او نیز صادق است). او عموماً نثری قافیه دار دارد ([[سجع]]) به سبکی که یادآور [[قرآن]] است اما تاحدی آسانتر و بدون عناصر منسوخ. سبک او سخت، موجز و متعالی است. دستور زبان بهاءالله و نحوه استفاده آن گاهی اوقات تحت تأثیر فارسی است همانطور که گاهی اوقات مکتوبات عربی ایرانیان اینگونهاست. به همین دلیل بهاءالله گاهوبیگاه مورد انتقاد قرار میگرفت که عربی خالص نمینویسد. در اواخر زندگی او پروژهای را مبنی بر جمعآوری و ویرایش دوباره مکتوبات خود آغاز کرد. یکی از کارهایی که انجام شد حذف کردن برخی مشخصههای بابی در مکتوبات عربیاش بود.<ref name="John Walbridge" />
عموماً بهاءالله، خود را با عباراتی آشنا برای خوانندگانش توصیف میکند و اغلب از عبارات تخصصی از علوم مذهبی اسلام، قرآن و فلسفه عرفانی اسلام استفاده میکند.<ref name="John Walbridge" />
== جایگاه بهاءالله در آثار بهائی و در باب ادعای خدایی ==
بهائیان، بهاءالله را «مظهر ظهور الهی» و «محل تجلی الهی» در این زمان میدانند. آنها معتقدند که حسینعلی نوری، بنیانگذار دین بهائی جدیدترین فرستاده الهی در سلسله [[پیامبران]] پیشین چون [[ابراهیم]]، [[موسی]] و [[بودا]] و [[زردشت]] و [[مسیح]] و [[محمّد]] است و رسالتش برای ایجاد تمدّنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است. بهائیان پیامبران را تجلی روح اعظم الهی بروی زمین میدانند.<ref name="amuzeh">{{یادکرد|فصل=الوهیت و پیامبران|ناشر=مؤسسه چاپ و انتشارات مرآت|شابک=81-902662-6-8|صفحه=۴۵|نویسنده=موهبت سبحانی|year=۲۰۰۵|کتاب=آموزههای نظم نوین جهانی بهائی|شهر=دهلی نو، هندوستان}}</ref>
در این میان این دیدگاه که [[باب]] و حسینعلی نوری ادعای خدایی کردهاند و بهائیان آنان را خدا میدانند بیش از هر اتهامی توسط برخی منتقدین مطرح میشود. آنها برخی گفتههای او را مستند خود قرار دادهاند:<ref>خدای عصر ارتباط، محمد رضا حسینی، انتشارات گوی، ص ۲۵ تا ۳۵</ref><ref>ماجرای<span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب" id="tool-.D8.A8.D8.A7.D8.A8"><span title="باب (لقب) | باب (لقب)|باب | سید علیمحمد باب" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-باب
امّا شوقی افندی جانشین رسمی عبدالبهاء در کتابِ The Dispensation of Baha'u'llah که به فارسی با عنوان «دور بهائی» منتشر شده، توضیح داده منظور از این قبیل بیانات فوق ادعای الوهیّت نیست. «ذکر مقام الوهیّت بر آن نفس اعظم و اطلاق جمیع اسماء و صفات الهیّه بر آن ذات مکرّم نباید بهیچوجه به خطا تفسیر شود و در فهم آن اشتباهی حاصل گردد. زیرا بر طبق معتقدات اهل بهاء هیکل عنصری که جلوهگاه چنین ظهور مهیمنی است کاملاً از کینونت آن روح الارواح و جوهر الجواهر متمایز است و آن خدای غیبی که وجود او ثابت و الوهیّت مظاهر مقدّسهاش مورد ستایش اهل ارض است هرگز حقیقت نامتناهی محیطهٔ ازلیّهٔ لا یدرک خود را در قالب فانی عنصری محدود تجسّم ندهد و فی الحقیقه خدائی که ذات خویش را در هیکل بشری مجسّم سازد بر وفق تعالیم حضرت بهآءاللّه فی الحین نسبت خدائی از او منقطع میگردد.» (ترجمه)<ref>{{یادکرد وب|وبگاه=reference.bahai.org|نشانی=http://reference.bahai.org/en/t/se/WOB/wob-37.html|عنوان=Bahá'í Reference Library - The World Order of Bahá’u’lláh, Pages 97-120|بازبینی=2018-06-26}}</ref>
همچنین بهاءالله خود در جواب این اتهامات به [[محمدتقی نجفی اصفهانی|شیخ محمد تقی نجفی اصفهانی]] می گوید که منظور از سخنهای ذکر شده فنای نفس، بقای به خداوند و تجلی خداوند است [نه حلول و تجسّم او] و چند نمونه از مناجاتهای خود را در رابطه با اقرار به وحدانیت و الوهیت خداوند به او یادآور می شود .<ref>{{یادکرد وب|وبگاه=reference.bahai.org|نشانی=http://reference.bahai.org/fa/t/c/AK2/ak2-29.html|عنوان=مرجع كتب وآثار بهائی - امر و خلق - جلد ۲٬ صفحه ۲۸|بازبینی=2018-06-26}}</ref><ref>{{یادکرد وب|وبگاه=reference.bahai.org|نشانی=http://reference.bahai.org/fa/t/b/ESW1/esw1-34.html|عنوان=مرجع كتب وآثار بهائی - لوح خطاب به شيخ محمد تقى اصفهانى - چاپ مصر٬ صفحه ۳۳|بازبینی=2018-06-26}}</ref><ref>Denis MacEoin, "Divisions and Authority C<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-laims_in_Babism_(۱۸۵۰–۱۸۶۶),»" id="tool-laims.20in.20Babism.20(.DB.B1.DB.B8.DB.B5.DB.B0.E2.80.93.DB.B1.DB.B8.DB.B6.DB.B6),.C2.BB" style="background-color: rgb(186, 252, 233);"><span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-laims_in_Babism_(۱۸۵۰–۱۸۶۶),»" style="background-color: rgb(186, 252, 233);"><span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-laims_in_Babism_(۱۸۵۰–۱۸۶۶),»" style="background-color: rgb(186, 252, 233);" id="tool-laims.20in.20Babism.20(.DB.B1.DB.B8.DB.B5.DB.B0.E2.80.93.DB.B1.DB.B8.DB.B6.DB.B6),.C2.BB"><span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-laims_in_Babism_(۱۸۵۰–۱۸۶۶),»" style="background-color: rgb(186, 252, 233);
== دیدگاه بهائیان دربارهٔ تصویر حسینعلی نوری ==
خط ۱۱۶:
== منابع ==
{{چپچین}}
خط ۱۲۸:
* [http://bahaullah.persian-bahai.org/ روایتی تصویری از زندگی بهاءالله]
*
* پیوندی دیگر راجع به زندگی [https://www.bahaisofiran.org/a-worldwide-faith-from-iran/a-brief-history-of-the-faith/bahaullah بهاءالله]
* [http://www.bahai.org/fa/bahaullah/ مقام بهاءالله]
{{جعبه پیوند به پروژههای خواهر
|