پس چون بیگناهی سیاوش بر شاه مسلّم شد، شاه خواست که سودابه را به قتل رساند اما سیاوش میانجیگری کرده مانع کیکاووس گشت و خواهان بخشش سودابه از سوی شاه شد و کیکاووس نیز سودابه را بخشید و از گناه او چشم پوشید.<ref>اما سیاوش در دربار راحت نبود و به همین سبب در جنگ پیش آمده به توران پناهنده شد</ref>
== رفتن به سرحدّاتِمرزهای ایران ==
بعد از مدتی سپاه [[توران در شاهنامه|توران]] به سرحدّاتِمرزهای ایران حمله کرد. سیاوش برای اینکه از گزندِ سودابه در امان باشد، اجازه میخواهد که به جنگ [[افراسیاب]] برود و پس از درخواستِ سیاوش برای سپهسالاری لشکرِ شاه، کاووس سریعاً پذیرفت و او را همراه دیگر بزرگان مانند [[رستم|رستمِ دستان]] راهی نبرد با افراسیاب نمود. سیاوش بههمراهِ رستم در جنگ پیروزیهای بزرگی به دست آورد و [[بلخ]] را نیز گرفت و برای گرفتنِ [[سغد|سُغد]] و ادامهٔ جنگ با افراسیاب به سفر رهسپار شد. اما افراسیاب برای خوابِ بدی که دیده بود از جنگ با سیاوش انصراف داده و [[گرسیوز]] را بهجای خود به جنگ میفرستد تا با سیاوش از درِ آشتی درآید و برای آشتی، صد گروگان نیز به وی بدهد.