بازخورد عصبی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹:
== تاریخچه ==
تولد و شروع به کار نوروفیدبک به سال ۱۹۵۸ بر میگردد، جویی کامیا، روانشناس، استاد دانشگاه شیکاگو برای اولین بار توانست به فردی آموزش بدهد تا امواج مغزی خود را کنترل نماید. کامیا در آزمایش خود یک الکترود در پشت سر در نیمکره چپ نصب کرد و از آزمودنی خواست تا حدس بزند که چه زمانی باند فرکانسی [[امواج آلفا|آلفا]] در مغز وی غالب است. کامیا در زمانی که آزمودنی درست و یا اشتباه حدس میزد به وی اطلاع میداد. در روز دوم آزمودنی در ۶۵ درصد از موارد و در روز چهارم در ۱۰۰ درصد موارد توانست حضور باند فرکانسی [[امواج آلفا|آلفا]] را درست تشخیص بدهد. در آزمایش دومی که توسط کامیا صورت گرفت از آزمودنی خواست در زمانی که وی میخواهد از ورود به حالت آلفا جلوگیری کند و یا وارد این مرحله شود. نتایج آزمایش او نشان داد که مردم قادر هستند امواج مغزی خود را کنترل کنند و در مسیری که علاقمند هستند آنرا هدایت نمایند.
در سال ۱۹۶۵ باری استرمن روانشناس و محقق خواب شروع به پژوهشی بر روی امواج مغزی در گربهها کرد. استرمن به ۳۰ گربه آموزش داد تا برای دریافت غذا اهرمی را فشار بدهند در مرحله بعدی از آزمایش وی یک صدا را اضافه کرد. گربهها بایستی منتظر میماندند تا صدا متوقف شود و بعد اهرم را فشار دهند. بعد از اضافه کردن این متغیر گربهها وارد یک حالت منحصر بفرد شدند. در این مرحله آنها تا پایان متوقف شدن صدا بینهایت هشیار و گوش به زنگ بودند درست مانند زمانی که در طبیعت میخواهد شکار کنند. در این حالت باند فرکانسی بتا پایین و یا ریتم حسی حرکتی در مغز گربهها فعال بود. در طی ۱۲ ماه استرمن و همکارانش توانستند به گربهها آموزش بدهند تا این باند فرکانسی را افزایش و یا کاهش دهند.
|