نئاندرتال: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲۶:
۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصه‌های کامل نئاندرتال‌ها ظاهر شدند و در ۵۰ هزار سال قبل نئاندرتال‌ها دیگر در آسیا دیده نشدند، با این وجود نسل آن‌ها در اروپا در حدود چهل هزار سال پیش منقرض شد. با توجه به اینکه [[انسان|انسان امروزی]] در پنج هزار سال پیش از انقراض آن‌ها وارد اروپا شد، احتمالاً این دو گروه انسانی با هم تماسهایی داشته‌اند.{{مدرک}}
 
برخی ژن‌ها میان نئاندرتال‌ها و [[انسان|انسان امروزی]] مشترک است.{{مدرک}} این به آن دلیل است که نئاندرتال‌ها و اجداد انسان مدرن زمانیکهزمانی‌که تازه [[خروج از آفریقا|از آفریقا بیرون آمده بودند]] با یکدیگر آمیزش داشتند.
 
بدن نئاندرتال‌ها برای زندگی در [[آب و هوا|آب و هوای]] سرد سازگاری یافته بود، بطور مثال آن‌ها [[جمجمه|کاسه سر]] بزرگ داشتند، کوتاه قامت اما بسیار قوی بودند و دارای بینی بزرگی بودند، ویژگی‌هایی که مطلوب آب و هوای سرد است.{{مدرک}} طبق تخمین‌ها اندازهِ کاسهِ سر آن‌ها و مغز بزرگتر از انسان‌های مدرن بوده‌است، با این وجود در این بررسی‌ها بدن قوی‌تر آن‌ها در مقایسه با انسان‌ امروزی در نظر گرفته نشده‌است. بطور میانگین، نئاندرتال‌های مذکر دارای قد ۱۶۵ سانتی‌متر، از نظر وزنی سنگین و به دلیل فعالیت بدنی زیاد دارای استخوان‌بندی قوی بوده‌اند. بلندی زن‌های نئاندرتال بین ۱۵۳ تا ۱۵۷ سانتی‌متر بوده‌است.{{مدرک}}
خط ۵۹:
هم در مورد دلیل انقراض انسان‌های نئاندرتال و هم زمان این انقراض همچنان گمانه‌ها و پرسش‌های متفاوتی مطرح است. نئاندرتال‌ها یکی از گونه‌های قدیمی بشر بودند که در حدود ۴۰ هزار سال قبل منقرض شدند. محل سکونت این انسان‌ها از اروپای شرقی تا آسیای مرکزی و همچنین در حدود شمالی از منطقه‌ای که اکنون کشور بلژیک قرار دارد تا دریای مدیترانه و آسیای غربی را شامل می‌شده است. جمعیت‌هایی از انسان‌های مدرن (هموساپینس) در همان زمان در آسیای شرقی و آفریقا زندگی می‌کردند.
 
به عبارت دیگر، نئاندرتال‌ها، نزدیک‌ترین نوع انسان به انسان خردمند امروزی هستند. تحقیقات اخیر محققان نشان داده است که تقریباتقریباً در دی­ ان­ ای تمامی انسان‌ها، درصدی از ژن نئاندرتال‌ها وجود دارد. هر دو نوع نه تنها در کنار هم می‌زیسته‌اند، بلکه آمیزش جنسی هم تا حدودی بینشان برقرار بوده استبوده‌است. تا کنونتاکنون دلیل انقراض نئاندرتال‌ها نابودی آنهاآن‌ها به دست انسان‌های مدرن یا عدم مقاومت آنهاآن‌ها در برابر موجی بی‌سابقه از سرما عنوان شده که امکان دسترسی آنهاآن‌ها به مواد غذایی را محدود کرد.
 
یک تحقیق جدید اما در پی پاسخ به این پرسش بوده که چرا به‌ رغم آمیزش جنسی میان نئاندرتال‌ها و انسان‌های مدرن، از حاصل آمیزش آنهاآن‌ها که می‌توانست مانعی برای انقراض کامل نئاندرتال‌ها شود اثری در میان نمانده استنمانده‌است. یک گروه تحقیق در دانشگاه استانفورد آمریکا در تحقیقی در این زمینه، به این نتیجه رسیده استرسیده‌است که اشکال جریان نیافتن زندگی نئاندرتال‌ها در آمیزش با زنان مدرن به برخی از ژن‌های آنهاآن‌ها مربوط بوده استبوده‌است.
 
بنا بر نتیجه تحقیق دانشمندان، احتمالا خصوصیات ژنتیکی نهفته در برخی از کروموزم‌های مردهای نئاندرتال نوعی واکنش دفاعی را در زن مدرن موجب می‌شده که نتیجه آن نوزادی معلول با شانس کم برای ادامه زندگی یا سترون در تولید مثل بوده استبوده‌است. با این همه، درآمیزی گهگاهی نئاندرتال و انسان‌های مدرن رد پای خود را در مختصات ژنتیکی انسان مدرن بر جا گذاشته است. انسان‌های با رگ و ریشه‌های غیرآفریقایی همچنان دارای یک تا چهار درصد دی ان ای نئاندرتال‌ها هستند.
 
هر انسان دارای ۴۶ کروموزم است که دو تای آنهاآن‌ها کروموزم‌های جنسی هستند. در حالی که زنان مدرن (هموساپینس) دارای دو کروموزم جنسی ایکس هستند، مردان مدرن یک کروموزم X دارند و یک کروموزوم Y. کروموزم در مفهوم عام آن به به بسته‌هایی از مواد ژنتیکی گفته می‌شود که از پروتئیین و دی ان ای تشکیل شده‌اند و در هسته سلول‌های بدن ذخیره شده‌اند. گروه تحقیق دانشگاه استانفورد در جریان تحقیق خود به بررسی جامع کروموزم Y، یک مرد نئاندرتال پرداخته است. این مرد ۴۹ هزار سال پیش در اسپانیا می‌زیسته است. تا کنونتاکنون دی ان ای کروموزم جنسی نئاندرتال‌های مرد در انسان مدرن دیده نشده است.
 
عدم سازگاری ژن‌ها علت انقراض؟
 
تحقیقات اخیر محققان نشان داده است که تقریباتقریباً در ژن تمامی انسان‌ها، درصدی از ژن نئاندرتال‌ها وجود دارد. علت به ناسازگاری ژنتیکی برمی‌گردد که به گفته سرگئی کاستالانو از اعضای تیم استانفورد و عضو موسسهمؤسسه ماکس پلانگ آلمان، تولید مثل نئاندرتال‌ها با انسان‌های مدرن را ناکام گذاشته است. او می‌گوید: «حاصل آمیزش نئاندرتال‌های مرد و انسان‌های زن مدرن می‌توانسته نوزدانی باشد ناقص‌الخلقه، فاقد امکان بقا و ناتوان در تولید مثل. در این زمینه البته باید همچنان کار تحقیقی بیشتری صورت گیرد.»
 
آخرین زیست همزمانهم‌زمان و مشترک نئاندرتال‌ها و انسان‌های مدرن به ۵۹۰ هزار سال پیش برمی‌گردد و در این دوره به دلیل اشکال یادشده نسل مشترکی از آنهاآن‌ها پا نگرفته استنگرفته‌است. از آن پس در دوره زیست جد‌اگانهجداگانه آنهاآن‌ها که زمانی دراز هم به طول کشیده، ظاهراظاهراً تغییراتی در کروموزوم ‌Y، نئاندرتال‌ها به وقوع پیوسته است، به گونه‌ای که در دیدار و آمیزش بعدی و محدود آنهاآن‌ها اخلافی معدود و قادر به ادامه حیات و توانا به تولید مثل پا گرفته استگرفته‌است. به گفته کاستیلو، همین امر زمینه‌ای است برای کار تحقیقاتی در راستای پی بردن به تاثیراتتأثیرات جهش‌ها بر روی تولید مثل.
 
اخیرا نتیجه تحقیق یک گروه علمی در موسسهمؤسسه تحقیقاتی ماکس پلانک آلمان در نشریه نیچر منتشر شد که بر اساس آن نه تنها نئاندرتال‌ها اثری از ژن‌های خود در ژن‌های انسان معاصر باقی گذاشته‌اند، بلکه برعکسش هم صادق است. در جدول ژنتیک یک نئاندرتال که اخیرا فسیل آن در منطقه آسیای مرکزی پیدا شد، محققان اثری از ژن‌های انسان مدرن یافتند. بر مبنای سن استخوان‌های یادشده و خصوصیات ژنتیکی آنهاآن‌ها محققان به این نتیجه رسیده‌اند که نئاندرتال‌ها و انسان‌های مدرن تا صد هزار سال پیش آمیزشی گهگاهی داشته‌اند و تولید مثل کرده‌اند. جزئیات بیشتر این پژوهش در مجله ی cell منتشر شده استشده‌است. انسان امروزی یا هوموساپین (Homo sapiens) اکنون تنها فرمانروای [[کره زمین|زمین]] است اما همیشه این‌طور نبوده‌است. هزاران سال پیش، گونه‌های دیگری از موجودات دوپای سخنگو که خفتان‌هایی از پوست جانوران به تن می‌کردند، روی زمین حاکم بودند. چند صدهزار سال پیشتر از ما یکی از این موجودات در اروپا ظاهر و خیلی سریع در [[خاورمیانه]] تا [[آسیای میانه]] پراکنده شد.{{مدرک}} ما بقایای این مردمان درشت هیکل و قوی بنیه را از اواسط قرن نوزدهم شناخته‌ایم و طی این مدت، به تدریج دانش بیشتری دربارهٔ آن‌ها به دست آورده‌ایم؛ دانشی که با پرسش‌های بسیار بزرگی همراه‌است. یکی از مهمترین این پرسش‌ها مربوط به ناپدیدشدن آن‌ها از روی زمین است. آن‌ها مغزهایی به بزرگی ما داشتند، قدرت بدنی بسیار بیشتری نسبت به ما داشتند، سخن می‌گفتند و آن طور که امروز می‌دانیم، حتی آن قدر قریحهٔ هنری داشتند که خود را بیارایند. مهمترین غذای آن‌ها، گوشت شکارهایی بود که در همه جای زمین صدها برابر فراوان‌تر از امروز وجود داشتند. کل سرزمین سردسیر و [[یخبندان]] اروپا پر بود از موجوداتی که امروز فقط در صحراهای گرم و سوزان آفریقا (؟!) وجود دارند: [[فیل]]‌ها، [[کرگدن]]‌ها، [[گوزن]]‌ها، [[زرافه]]‌ها، گله‌های بزرگ گاوهای کوهان دار و [[خر وحشی آفریقایی|خر وحشی]] به علاوه حیواناتی شکارچی مثل [[شیر (گربه سان)|شیر]]، [[پلنگ]]، [[کفتار]]، [[خرس]]، [[گرگ]] و البته همین مردمان نخستین. آن‌ها در واقع جوامعی نسبتاً پیچیده داشتند و صدها هزار سال در بیشتر [[اوراسیا]] از زندگی به همین شکل لذت بردند؛ اما حدود ۴۵۰۰۰ سال پیش از آسیا ناپدید شدند.{{مدرک}} حدود ۳۸۰۰۰ سال پیش، موقعیت آن‌ها در اروپا نیز رو به افول گذاشت و ۲۸۰۰۰ سال پیش، آخرین جمعیت‌های آن‌ها برای همیشه ناپدید شدند. این مردمان را به افتخار نخستین جایی که بقایای آن‌ها پیدا شد، یعنی دره نئاندر در [[آلمان]]، مردمان نئاندرتال می‌نامیم. اکنون ما در پی فهمیدن راز انقراض نئاندرتال‌ها هستیم.
 
== دلیل انقراض نئاندرتال‌ها ==
خط ۹۸:
 
=== نظریهٔ جنگ‌های خون آلود ===
{{جعبه نقل قول|{{شد}} '''نقاط قوت:''' چندین اثر استخوانی از نئاندرتال‌ها نشان دهندهٔ جنگ و{{سخ}}درگیری و همنوع خواری میان آن‌ها و انسان‌ها بوده‌است.{{سخ}}{{نشد}} '''نقاط ضعف:''' به نظر می‌رسد شواهد کافی برای این که بگوییم انسان‌ها{{سخ}}در تمام اوراسیا به دنبال گوشت نئاندرتال بوده‌اند{{سخ}}وجود ندارد. همزیستی نسبتاً مسالمت آمیزمسالمت‌آمیز آن‌ها در بسیاری مناطق{{سخ}}و حتی آمیزش میان آن‌ها احتمالاً بسیار فراوان‌تر از جنگ‌های{{سخ}}خونین بوده‌است؛ بنابراین نمی‌توان نئاندرتال‌ها را موجوداتی دانست{{سخ}}که مظلومانه به دست ما خورده شده‌اند.}}
 
تاکنون شواهد کافی برای اثبات نبرد میان نئاندرتال‌ها و انسان‌ها کشف شده‌است. نیزه‌ای که در سینه یک نئاندرتال رفته و موجب مرگش شده، ساخت دست انسان است. به علاوه هیکل درشت نئاندرتال‌ها مانع می‌شد بتوانند به خوبی انسان‌ها نیزه پرت کنند، همان‌طور که امروز هم قهرمانان پرتاب نیزه، همان سیاهپوست‌های لاغر و کشیدهٔ آفریقایی هستند، نه مردان قوی هیکلی که پس از چند هزارسال ظاهری همچون نئاندرتال‌ها پیدا کرده‌اند. شواهد دیگری هم وجود دارد که نشان می‌دهد انسان‌ها گوشت نئاندرتال‌ها را می‌خورده‌اند؛ مثلاً استخوان آرواره یک نئاندرتال که در یکی از غارهای محل سکونت انسان‌ها کشف شده، نشان می‌دهد انسان‌ها کله پاچهٔ نئاندرتال را با لذت می‌خورده‌اند. حتی آثار گاز زدن و کندن گوشت روی این استخوان آرواره به خوبی مشهود است. البته خود نئاندرتال‌ها هم کمابیش از همنوعان خود تغذیه می‌کردند، اما این رفتار میان آن‌ها بسیار کمتر ازانسان‌ها رخ می‌داد.
خط ۱۲۴:
 
==مقایسه مغز نئاندرتال‌ها و انسان‌ها==
با بازسازی دیجیتالی مغز نئادرتالها مشخص شد که تفاوتی آشکار در شکل مغز آنهاآن‌ها با انسانهای امروزی وجود دارد. درواقعدر واقع ناحیه «[[مخچه]]» انسانهای امروزی به طوربه‌طور چشمگیری بزرگتر از نئاندرتالهاست. «[[مخچه]]» مسئول درک گفتار و تولید سخن، حافظه و انعطافپذیری شناختی است. بااینحال بازسازیها نشان داد که نئاندرتالها دارای حداقل یک مزیت بزرگ نسبت به انسانهای امروزی بوده‌اند، مرکز پردازش تصویری مغز آنها، که به نام «لوب آوندی» شناخته می‌شود، بزرگتر از همتایان انسانی بوده استبوده‌است.<ref>[https://www.nature.com/articles/s41598-018-24331-0 Reconstructing the Neanderthal brain using computational anatomy] Springer Nature</ref>
 
== نئاندرتالهای زاگرس ==