رامین جهانبگلو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: جهانبگو⟸جهانبگلو، مشفول⟸مشغول، معلج⟸معالج، کولتور⟸کالچر |
|||
خط ۳۵:
== زندگینامه و تحصیلات ==
رامین جهانبگلو زاده ۱۳۳۵ در [[تهران]] است. او فرزند [[امیرحسین جهانبگلو]]، پژوهشگر فلسفه، تاریخ و اقتصاد است. رامین جهانبگلو مدرک دکترای خود را از [[دانشگاه سوربن]] فرانسه، کشوری که ۲۰ سال از عمر خود را در آنجا گذرانده بود، دریافت کرد.<ref>{{cite news| url=http://www.nytimes.com/2007/12/27/books/27jaha.html?_r=2&ref=world&oref=slogin&oref=slogin | work=The New York Times | title=An Iranian in India, Encouraging Dialogue | first=Somini | last=Sengupta | date=December 27, 2007 | accessdate=May 22, 2010}}</ref> بعدها در سال ۱۹۹۹ مدرک [[پسادکتری]] خود را در زمینه مطالعات خاورمیانه از [[دانشگاه هاروارد]] کسب نمود.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://jahanbegloo.com/biography.html |عنوان = بیوگرافی رامین جهانبگلو | ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۴ تیر ۱۳۹۰}}</ref> او با آذین
== فعالیتها ==
فعالیتهای آموزشی وی در سال ۱۹۹۳ در [[انجمن حکمت و فلسفه]] در تهران آغاز شد. او در سالهای اخیر به عنوان محقق [[انجمن ایرانشناسی فرانسه]] در تهران مشغول به کار بودهاست. وی استادیار رشتهٔ [[فلسفه سیاسی]] [[دانشگاه تورنتو]] نیز بوده و هماکنون سرپرست گروه اندیشهٔ معاصر در دفتر پژوهشهای فرهنگی است. {{مدرک}}
رامین جهانبگلو هماکنون در [[تورونتو]] [[کانادا]] در [[انجمن فلسفی آگورا]]
== دستگیری ==
خط ۶۹:
== جایزه صلح سازمان ملل ==
در شامگاه سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۸ در [[بارسلون]] [[اسپانیا]] جایزه صلح سال ۲۰۰۹ سازمان ملل، به جهانبگلو تقدیم شد.
== آثار ==
خط ۱۰۸:
* دانشگاه همیشه در مرکز جامعه مدنی و در کنار و برابر نهاد مدرن دولت و از نهادهای کلیدی گستره همگانی میباشد. چرا که با برخورد اندیشههای مختلف در این فضا پیشرفت عقلانیت و رشد انتقاد هم بیشتر شدهاست.<ref>[http://khabar.gooya.com/culture/archives/003617.php سایت گویانیوز، ۱۳۸۲]</ref>
* هر ملتی برای اندیشیدن حافظه تاریخی خود دارای استراتژی حافظه سازی خاص خود است که بهطور معمول حفظ بخشی از حقایق تاریخی را تبدیل به شواهد سیاسی میکند و بخشی را در تاریکی تاریخ مدفون میکند.<ref>[http://news.gooya.com/politics/archives/2011/07/124819.php سایت گویانیوز، ۱۳۹۰]</ref>
* بحث «کالچر» (فرهنگ) و «سیویلیزیشن» (تمدن) از هم کاملاً جدا است. در خاطره ملی ما ایرانیها گاهی این دو مفهوم یکی میشود. یعنی ما وقتی از تمدن و فرهنگ ایران صحبت میکنیم هر دو را یکسان میبینیم. دلیلش هم این است که به نظر من پشت آن یک کار فلسفی نیست. یک برخورد خیلی احساسی محض است. به هر حال مهم این است که ما این دو تا را بتوانیم از هم جدا کنیم و به این پرسش پاسخ بدهیم که وقتی داریم دربارهٔ تمدن صحبت میکنیم با ارجاع دادن به نوروتلیاس، هگل و کانت داریم از چه موضوعی صحبت میکنیم و تمدن ایرانی یعنی چه و وقتی از فرهنگ یا
* چرا باید روشنفکران ما جهانی شوند؟ من اعتقاد دارم که ما نه تنها باید گلوبال شویم بلکه باید لوکال هم شویم. یعنی «گلوکال» شویم. خودشناسی و جهانی شدن باید با هم باشد. اگر از من سووال کنید که جهانی شدن یعنی چه میگویم جهانی شدن یعنی این که فکر و اندیشه خودمان را به خطر بیاندازیم. روشنفکری که میخواهد جهانی شود نمیآید فکر و اندیشه خودش را مومیایی کند و در یک محفظه غیرقابل نقد قرار دهد. چگونه خودمان را به خطر میاندازیم؟ وقتی با جهان غیر خودمان با جهان دیگری برخورد میکنیم.<ref name=ToolAutoGenRef1 />
|