'''ژرژ آلبر موریس ویکتور باتای''' {{به فرانسوی|Georges Albert Maurice Victor Bataille}} (زاده ۱۰ سپتامبر ۱۸۹۷ - درگذشته ۸ ژوئیه ۱۹۶۲) از فیلسوفان [[فرانسه|فرانسویای]] است که پیشگام و الهامبخش بسیاری از فیلسوفان پساساختارگرا و پسامدرن فرانسوی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم شد.
وی مارکسیست ضد استالینیسم بود (دستکم در سال ۱۹۳۱-۳۴۱۹۳۱–۳۴) و مدتی همکاری فکری با سوررئالیستها داشت و بعدتر از آنها گسست و راهش را جدا کرد، و طیف علایق و توجهاتاش فلسفه، اقتصاد، نظریهٔ ادبی، رماننویسی، زیباییشناسی و سیاست را در بر میگیرد. موضوع محوری کار او انهدام سوژه، مرگ خود، نابودی اگو، یا براندازی هرگونه تصوری در باب تمامیت، کلیت، یا انسجام در «من» است. متون او قطعهوار، هزارتوگون، شدتمند، هذیانی، رازآلود، غیرتعقلگرا، و در عین حال دشوار هستند. بسیاری فلسفه او را پاسخی در برابر فاشیسم زمانه اش تلقی میکنند: تلاش برای نابودی هرگونه سلسله مراتب بالا به پایین، قطع هرگونه سر، پیشوا، رهبر، رئیس، قانون، یا ایده مسلط هنجارگذار همچون خدا، و ساخت فضایی مشترک میان بیسرها، یا «دوست» ها. انتشار مکاتبات جالب توجه میان کالج سوشیولوژی در فرانسه، که زیر نظر باتای، [[لشک کولاکوفسکی|کولاکوفسکی]]، لیریس، مسون، و دوستانشان فعالیت میکرد، و [[مکتب فرانکفورت|فرانکفورت اسکول]] در آلمان، که زیر نظر [[تئودور آدورنو|آدورنو]]، [[ماکس هورکهایمر|هورکهایمر]]، و [[والتر بنیامین|بنیامین]] فعالیت داشت، نشانگر نقاط نزدیکی و دوری دو اندیشه انتقادی معاصر در رویارویی با یورش فاشیسم به پهنه میدان اجتماعی نیروهاست.
باتای در اواخر دهه 1920۱۹۲۰ و اوایل دهه 1930۱۹۳۰ ماتریالیسم پایه را به عنوان تلاشی برای شکستن مادی گرایی جریان یافت. او برای مفهوم یک ماده پایه فعال استدلال می کندمیکند که باعث مخالفت با بالا و پایین و بی ثباتبیثبات شدن همه پایه ها میپایهها شودمیشود. به یک معنا، این مفهوم شبیه مورمون بی نظیر اسپینوزا از ماده ای است که ذهن و ماده ای را که توسط رنه دکارت در نظر گرفته شده است ،شدهاست، در بر می گیرد؛میگیرد؛ با این حال، آن را از تعریف دقیق جلوگیری می کندمیکند و در حوزه تجربه به جای عقلانیت، باقی می ماندمیماند. ماتریالیسم پایه تأثیر مهمی بر دفاعی سازی دریدا داشت، و هر دو اندیشمند تلاش می کردندمیکردند تا مخالفت هایمخالفتهای فلسفی را با استفاده از "«اصطلاح سوم"» ناممکن کنند. مفهوم ماتریالیسم بتایل نیز ممکن است به عنوان پیش بینی کردن مفهوم لوئی آلتوسر از ماتریالیسم عرفانی یا «ماتریالیسم روابط» را ببیند، که بر روی استعاره هایاستعارههای مشابه اتمی متمرکز است تا جهان را که در آن علیت و واقعیت به نفع امکانات بی حد و حصر عمل رها شده اند، .شدهاند،