ابوسعید گورکان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تصحیح
تصحیح
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پادشاهی|پدر=[[میرزا سلطان محمد پسر میران‌شاه تیموری]]|مادر=شاه اسلام آغا|نام کامل=سلطان ابوسعید پسر محمد پسر میران‌شاه پسر تیمور گورکانی|تصویر=Sultan Abu Said Mirza.jpg|زیرنویس تصویر=نگاره‌ای از سلطان ابوسعید میرزا|دوران=سمرقند:[[۸۳۰ (خورشیدی)]] تا [[۸۴۸ (خورشیدی)]]
هرات:[[۸۳۸ (خورشیدی)]] تا [[۸۴۸ (خورشیدی)]]|تاجگذاری=[[سمرقند]]: [[۸۳۰ (خورشیدی)]]
[[هرات]]: [[۸۳۸ (خورشیدی)]]|پیش از=[[سلطان احمد میرزا]] و [[یادگار محمد میرزا]]|پس از=[[عبدالله میرزا تیموری|عبدالله میرزا]] و [[ابراهیم میرزا]]|فرزندان=*[[سلطان احمد میرزا]]
*[[سلطان محمود میرزا]]
*[[عمر شیخ میرزای دوم]]
*سلطان محمد میرزا
*سلطان مراد میرزا
خط ۴۱:
در میان کشمکش‌های خاندان تیموری برای تصاحب قدرت، سلطان ابوسعید در ۸۶۳ ه‍.ق. پس از غلبه بر لشکریان مشترک علاءالدوله و [[ابراهیم سلطان]] و سنجر میرزا (نوهٔ [[عمرشیخ]]) توانست مستقلاً بر خراسان حکومت کند و با مرگِ این مدعیانِ حکومت، سلطان ابوسعید از این رقیبان آسوده‌خاطر شد و تا مدت‌ها از بازماندگان خاندان تیموری، کسی قدرت مقابله با او را نداشت<ref>دولتشاه سمرقندی، ص ۴۷۵-۴۷۶</ref>.
 
با کشته شدن [[جهانشاه]] به دست سپاهیان [[اوزون حسن|اوزون حسن آق‌قویونلو]]، اقتدار سلطان ابوسعید با خطری جدّی مواجه شد. اوزون حسن، [[یادگار محمد میرزا|یادگارمحمد]] (نوهٔ [[بایسنقر میرزا]]) را اسماً در آذربایجان بر تخت نشانده بود و خود به نام او حکومت می‌کرد. سلطان ابوسعید در ۸۷۲ ه‍.ق. با لشکریان بسیار و امید دریافت کمک از [[شروانشاهان|شروانشاه]] (فرخ یسار)، به آذربایجان لشکر کشید، سپاهیان وی به سبب سرمای زودرس دچار بی‌آذوقگی گردیدند و پراکنده شدند و به سبب این خیانت، ابوسعید اسیر اوزون حسن گردید و در ۸۷۳ ه‍.ق. کشته شد<ref>اسفزاری، بخش ۲، ص ۲۹۱ ۲۹۸</ref><ref>عبدالرزاق سمرقندی، ج ۲، جزء ۲، ص ۱۳۳۵، ۱۳۳۹، ۱۳۴۹، ۱۳۵۲-۱۳۵۳</ref><ref>کنتارینی، ص ۳۹</ref>. لشکرکشی به آذربایجان را تنها اشتباه او می‌دانند.
 
با مرگ سلطان ابوسعید و پایان حکومت هجده‌سالهٔ او و نیز با قدرت گرفتن اوزون حسن در غرب ایران و عراق عجم، خاندان تیموری با سرعت بیشتری رو به زوال رفت. از سلطان ابوسعید ده پسر باقی ماند اما هیچ‌کدام اقتدار او را نداشتند<ref>والهٔ اصفهانی، ص ۶۴۱-۶۴۲</ref>.