احمد صدر حاج‌سیدجوادی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تمیزکاری کوچک (جزئی)
خواهش می‌کنم فقط کُپی-پِیست نکنید، خواهش می‌کنم کمی ویرایش کنید
خط ۳:
{{Infobox Officeholder
| name =
| birth_name = احمد صدر حاج سید جوادیحاج‌سیدجوادی
| image = Ahmad Sayyed Javadi.jpg
| caption =
خط ۱۲:
| predecessor1 = [[اسدالله مبشری]]
| successor1 = [[محمدرضا مهدوی کنی]]
| office2 = [[وزارت کشور (ایران)|وزیر کشور ایران]]
| primeminister2 = [[مهدی بازرگان]]
| term_start2 = ۱۳۵۷
خط ۱۸:
| predecessor2 = [[شاپور بختیار]]
| successor2 = [[هاشم صباغیان]]
| office3 = نماینده [[دوره اولنخست [[مجلس شورای اسلامی]]
| constituency3 = قزوین
| term_start3 =
خط ۲۵:
| successor3 =
| birth_date = ۳ خرداد ۱۲۹۶{{سخ}}[[محرم (ماه)|محرم]] ۱۳۳۵ قمری
| birth_place = [[قزوین]]، [[ایران]]
| death_date = ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ ({{سن|۱۲۹۶|۳|۳|۱۳۹۲|۱|۱۱|از تاریخ=خورشیدی}})
| death_place = [[تهران]]، ایران
| nationality = {{پرچم|ایران}}
| residence =
| alma_mater =
| party = [[نهضت آزادی ایران]]
| cabinet = [[دولت موقت ایران]]
| otherparty =
| spouse =
| children =
| occupation =، [[سیاستمدار]]
| profession =
| religion = [[اسلام]]، [[شیعه]]
|signature =
|awards =
|website =
|footnotes = دادستان تهران در نخستدوره وزیرینخست‌وزیری [[علی امینی|امینی]]
}}
'''احمد صدر حاج‌سیدجوادی''' (زاده ۳ خرداد ۱۲۹۶ - درگذشته ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ از اعضای [[نهضت مقاومت ملی ایران]]، از نخستین عضوهای [[نهضت آزادی ایران]] و عضو [[شورای انقلاب اسلامی ایران]]، [[وزارت کشور (ایران)|وزیر کشور]]، [[وزارت دادگستری|وزیر دادگستری]] و [[نماینده مجلس]] مردم [[قزوین]]<ref>{{یادکرد وب
| نشانی = http://www.noormags.ir/view/Search/ViewResult.aspx?txt=فهیمه+محبی&ArticleId=14637&num=8
| عنوان = مشکل عمده دائرةالمعارفها
خط ۶۱:
| نشانی بایگانی =
| تاریخ بایگانی =
| نقل قول =}}</ref> در [[اولین دوره نخست مجلس شورای اسلامی]] و به مدت ۳۰ سال سرپرستیسرپرست [[دائرةالمعارف تشیع]] را عهده‌دار بوده‌استبود.
 
وی در پیش از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] [[وکالت]] تعدادی از مخالفان [[حکومتدودمان پهلوی]] از جمله [[علی شریعتی]]، [[سید علی خامنه‌ای]]، [[حسینعلی منتظری]] را بر عهده داشت. همچنین او بارها پیش و پس از انقلاب بازداشت و محاکمه شده‌است.
 
او فارغ‌التحصیل رشتهٔ [[حقوق]] و دارای مدرک دکترای[[دکترا]] [[علوم سیاسی]] استبود. سیداحمدصدرحاج سیدجوادی در بامداد یک شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ در [[بیمارستان آبان شهر]] تهران در ۹۶ سالگی چشم از جهان فروبستدرگذشت.
 
== خانواده ==
== کودکی و تحصیل ==
احمد صدر حاج‌سیدجوادی فرزند سید علی (صدر المعالی) بود. [[نیاکان|نیای]] پدری او «حسین مجتهد خیابانی» (حاج‌سیدجوادی) از [[روحانی (عنوان)|روحانیون]] پرآوازه قزوین بود. بر پایه جزوه شجره طیبه، نوشته [[سید حسن حاج‌سید‌جوادی]]، نیای او تا سی و چند نسل قبلی به [[زید بن علی]] می‌رسید. پدر او سید حسین از شاگردان ویژه ملا محمدکاظم خراسانی ([[آخوند خراسانی]]) در [[نجف]] بود. او پس از پایان [[درس خارج]] از حوزه به قزوین بازگشت و یکی از مراجع تقلید آن شهر شد.
فرزند سید علی (صدر المعالی) فرزند حاج سید حسین مجتهد خیابانی (حاج سید جوادی) که طبق جزوه شجره طیبه تألیف [[سید حسن حاجی سید جوادی]] (دبیر) تا سی و چند نسل قبلی به [[زید بن علی|زید بن علی بن حسین]] پیوند یافته‌است. در محرم سال ۱۳۳۵ قمری برابر با ۱۲۹۶ در [[قزوین]] در خانه جد خود- جنب اداره شهربانی- زاده شد. حاج سید حسین از شاگردان خاص [[ملا محمدکاظم خراسانی]] (آخوند خراسانی) در [[نجف اشرف]] بوده که پس از اتمام تحصیلات خارج حوزوی به [[قزوین]] مراجعت و مرجع عالم بود. جد اعلای آن‌ها میر اولیا و فرزندش میر ابراهیمی اوایل پادشاهی [[صفویان|صفوی]] از [[تبریز]] به [[قزوین]] مهاجرت و در آنجا سکونت کرده و قضاوت اهالی به آن‌ها محول گردیده بود که همچنان تا اواخر قاجار ادامه یافت. یکی از فرزندان میر ابراهیمی، حاج سید عبدالجواد بوده که حاج سید جوادی از نام او نشأت گرفته‌است. همه اجداد این خانواده از عالمان دین بوده و اعضاء آن‌ها تاکنون علاوه بر [[قزوین]] در [[مصر]] و [[هند]] و [[شیراز]] و [[مشهد]] و غیره پراکنده‌اند. آرامگاه میر اولیا و میر ابراهیمی در آرامگاهی در میدان جنوب [[امامزاده شاهزاده حسین|شهزاده حسین]] قرار دارد که ساختمان مزبور به علت قدمت اثر (از زمان [[صفویان|صفوی]]) همچنان تنها ساختمان باقی‌مانده در آن میدان است. آرامگاه سید عبدالجواد و فرزند او میر حسین (سید بحرالعلوم از استاد به فضل و دانش و تقوی یاد می‌کند) در شمال شهزاده حسین در مقبره‌ای وسیع قرار دارد که غالب این خانواده در آنجا مدفون هستند.
سید احمد سال‌های مدرسه ابتدایی و سه ساله متوسطه را در [[مدرسه امید]] قزوین- جنب شهربانی- و دوره دبیرستان پهلوی به پایان برده و به موازات آن دروس مقدمات حوزوی را در [[مدرسه التفاتیه]] [[قزوین]] فرا گرفت. او به علت فقدان دوره دوم دبیرستان به تهران عزیمت نمود و در [[دبیرستان ثروت]] رشته علمی به دریافت دیپلم علمی و سال بعد به دریافت دیپلم ادبی توفیق یافت. دوره چهارساله دانشکده حقوق رشته [[قضایی]] و [[سیاسی]] را در [[دانشگاه تهران]] سپری کرد و با گرفتن دو لیسانس و سپس گذرانیدن دوره دانشکده افسری (صنف توپخانه) تهران برای انجام [[خدمت وظیفه]] به دریافت درجه ستوان دومی احتیاط نائل شد.
 
نیای بزرگ آن‌ها «میر اولیا» و فرزندش «میر ابراهیمی» اوایل پادشاهی [[صفویان]] از [[تبریز]] به قزوین کوچ کرد و قضاوت اهالی قزوین را به عهده گرفت که همچنان تا اواخر دودمان [[قاجاریان]] ادامه یافت. یکی از فرزندان «میر ابراهیمی»، «حاج سید عبدالجواد» بود که نام خانوداگی «حاج سید جوادی» از او گرفته شده است. همه نیاکان خانواده سید جوادی از عالمان دین [[اسلام]] بودند.
== خدمات اداری ==
او در [[اسفند]] ۱۳۲۲ وارد خدمت قضایی [[دادگستری]] شد و در ابتدا به دادیاری دادسرای شهرستان [[رشت]] و بعد بازپرسی آن منصوب شد. در این دوره [[گیلان]] به خاطر درگیری‌های بسیار زیاد [[حزب توده]] پرتلاطم بود. او به علت بازداشت توده‌ای‌ها و رسیدگی به پرونده آن‌ها به دادگستری [[اراک]] منتقل و در آنجا سمت ریاست شعبه ۲ دادگاه‌های عمومی شهرستان را یافت (۱۳۲۵ شمسی) و چندی بعد با سمت دادستانی شهرستان ساوه (۱۳۲۶ شمسی) به [[ساوه]] رفت و سپس به سمت ریاست [[دادگستری]] آن شهرستان منصوب شد (۲۸–۱۳۲۷). در اوایل سال ۱۳۲۸ شمسی با سمت ابتدا دادیاری دادسرای تهران و سپس بازپرسی دادسرا به تهران منتقل شد.
حاج‌سیدجوادی در سمت بازپرسی دیوان، در غالب استان‌های کشور (تبریز- اصفهان- سیستان) مأموریت رسیدگی به جرائم کارکنان دولت و شهرداری‌ها و غیره را به علاوه سمت بازرسی کل کشور داشته‌است. (۱۳۲۹- ۱۳۴۰)
مخصوصاً در استان [[خراسان]] حدود ۱۰ ماه توقف (هنگامی بود که در هر استان یک بازپرس دیوان و بازرسی کل کشور توقف) داشته و به شکایات واصله و اتهامات منتسبه بالاخص در آستان قدس رضوی رسیدگی می‌کرده‌است.
 
اعضای خانواده سید جوادی علاوه بر قزوین در [[مصر]]، [[هند]]، [[شیراز]] و [[مشهد]] و دیگر شهرها نیز زندگی می‌کنند. آرامگاه «میر اولیا» و «میر ابراهیمی» در آرامگاهی در میدان جنوب [[شاهزاده حسین (قزوین)|شهزاده حسین]] قرار دارد که ساختمان آن به علت قدمت اثر (از زمان صفویان) همچنان تنها ساختمان باقی‌مانده در آن میدان است. آرامگاه «سید عبدالجواد» و فرزند او «میر حسین» در شمال شهزاده حسین در مقبره بزرگی قرار دارد که بیشتر درگذشتگان خانواده سیدجوادی در آنجا مدفون هستند.
== فعالیت سیاسی ==
فعالیت سیاسی صدر از هنگام ورود به [[تهران]] و آشنایی‌اش با [[سید رضا زنجانی]] و در دوران نخست‌وزیری [[محمد مصدق]] شروع شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد و حکومت علی مصدق و تشکیل نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری [[آیه الله زنجانی]] به آن نهضت پیوست و کمیته ادارات آن نهضت را با عضویت نیکومنش، اقلیدی، ذوالنصر و [[امیرحسین پولادی]] تشکیل داد و در فعالیت مبارزاتی از قبیل حضور در اجتماعات و تظاهرات و اعتصابات و همکاری در نشر [[راه مصدق]] و اعلامیه دیگر و پخش آن‌ها و تهیه متن‌های سیاسی با کمک برادرش [[علی‌اصغر حاج سید جوادی]] فعالیت مداوم داشت.
 
== کودکی و تحصیل ==
در اوایل سال ۱۳۴۰ با تشکیل کنگره [[جبهه ملی دوم]] و اختلاف نظر میان اعضاء استقلال فکری نمایان [[سید محمود علایی طالقانی|محمود طالقانی]] و [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] که منجر به کناره‌گیری آنان از کنگره [[جبهه ملی ایران]] شد و موضوع تجمع دوستان همفکر که علاوه بر فعالیت ملی میهن ملاحظات جنبه‌های مذهبی نیز ضروری و حتمی است مطرح و تشکیل جمعیت جدیدی ضروری و لازم (نهضت‌آزادی ایران) به نظر رسید.{{مدرک}} در [[اردیبهشت]] ماه سال ۱۳۴۰ با تشکیل حکومت [[علی امینی]] و وزارت [[نورالدین الموتی]] به [[دادستانی عمومی شهرستان تهران]] منصوب گردید. در طول سمت دادستانی که حدود یک سال و نیم طولانی بود غالب پرونده‌های اتهامی طرفداران دربار و افراد در رأس هیئت حاکمه مخصوصاً مسائل مالی آن‌ها نظیر پرونده ساختمان سنا که فروغی (هم بازی [[شاه]]) و کیانی رئیس [[شرکت سیوند]] و صفایی (که پسرخاله [[سرلشکر نصیری]] بود) همه از طرفداران دربار بودند و دریانی در تخلفات مالی و داوریان و غیر هم از احزاب به دستور صدر توقیف و پرونده‌ها مورد تعقیب قرار گرفتند که غالباً اتهامات آن‌ها ثابت و منجر به صدور ادعانامه از طرف دادستان گردید و مخصوصاً در پرونده ساختمان سنا (مجلس شورای بعدی کنونی) مأموریت و وساطت [[حسن ارسنجانی]] از طرف دربار به جایی نرسیده و ۳۵ میلیون تومان اختلاس متهمان به وسیله کریمی‌پور بازپرسی ثابت گردید ولی غالب پرونده‌ها با استعفای دولت و برکناری الموتی و صدر در مراحل معوق و بعد بلا اثر باقی‌ماند. پرونده مهم دیگری که اتمام [[سرلشکر آزموده]] و توقیف او (که دادستان دادگاه دکتر مصدق بود) و شور و هیجان و خوشحالی شدیدی بین مردم ایجاد کرده بود و مصدق عکس امضا شده خود را به نام صدر فرستادند و تشکر کردند و [[لطف‌الله میثمی]] در خاطرات خود نوشته‌است که: «صدر حاج سید جوادی (دادستان تهران) آزموده زیر این جز نوشته بود: یکی از آدم‌های بسیار خطرناک است و باید با او برخورد جدی کرد».<ref>(خاطرات میثمی ج ا/ ۷۹)- نشر صمدیه</ref> آقای [[گلستانیان]] وزیر دادگستری قبلی نیز در خاطرات خود نامی از صدر یاد کرده‌است که در سفر [[خراسان]] برای رسیدگی به یک پرونده [[آستان قدس رضوی]] آمده بود و با صدر در آنجا تماس داشته‌است؛ و همچنین در جریان توقیفات زیاد مبارزان و طرفداران مصدق در [[حکومت نظامی]] و [[دادرسی ارتش]] مراتب از طرف صدر و دادستان تهران مورد سؤال از آن دستگاه‌ها و اعتراض به غیرقانونی بودن بازداشت‌ها قرار می‌گرفت و آزادی آن‌ها را خواستار می‌شد. او در [[زندان شهربانی]] با رادنیا و آسایش از مبارزان علیه دربار ملاقات نمود که بلافاصله به دربار از طرف سازمان امنیت گزارش گردید کلیه این اقدامات به حدی رسید که خشم دربار و شاه را برانگیخته بود و بلافاصله پس از سقوط حکومت دکتر امینی و کناره‌گیری مرحوم الموتی صدر نیز منتظر خدمت و از کار برکنار شد. ادامه انتظار خدمت ناچار منجر به بازنشستگی پیش از موعد صدر گردید که باز هم به علل مخالفت سازمان امنیت و دستگاه‌های حاکم تقاضای صدور پروانه وکالت او بیش از یک سال و نیم طول کشید تا اینکه کانون وکلا آن پروانه را صادر نمود. (۱۳۴۶ شمسی) در مبارزات روحانیان که در دهه ۵۰ شروع شده بود [[هاشمی رفسنجانی]] برای تعیین وکیل جهت هر یک از زندانی‌ها یا تبعیدی‌ها، تنها و مرتباً به صدر مراجعه می‌نمود و صدر هم با وکلای دادگستری امثال [[اسدالله مبشری]]، [[نورعلی تابنده|نورعلی تابنده (بعداً در تصوف ملقب به مجذوبعلی شاه)]]، [[عبدالکریم لاهیجی]]، [[متین دفتری]]، [[حسن نزیه]]، [[منوچهر مسعودی]] و اعتصام هماهنگی می‌کرد و وکالتنامه‌های ارسالی از طرف رفسنجانی پس از امضاء وکلای تعیین به آن‌ها از طرف صدر تسلیم می‌گردید. از جمله افرادی که وکالتشان با خود صدر بود [[سید علی خامنه‌ای]] (صدر اصرار داشت سید محمد خامنه‌ای که وکیل شده بهتر است در دفاع برادرش شرکت کند اما هاشمی با مشورت از طرف خامنه‌ای نپذیرفت) [[مهدوی کنی]]، [[شیخ صادق خلخالی]]، فرزندان [[موسوی اردبیلی]] و [[علی مشکینی]]- ربانی شیرازی و عده‌ای دیگر و [[احمدی فروشانی]] در اصفهان و [[سید عبدالحسین دستغیب]] در شیراز که خود برای دفاع از آن‌ها به شیراز رفت و در محاکمه شرکت کرد.
سید احمد سال‌های مدرسه ابتدایی و سه ساله متوسطه[[دبستان]] را در [[مدرسه امید]] قزوین- جنب(کنار اداره [[شهربانی-]]) و دورهسه دبیرستانسال پهلوی[[آموزش بهمتوسطه]] پایانرا بردهدر و[[دبیرستان پهلوی قزوین]] به موازاتپایان آنبرد. همزمان، دروس مقدمات حوزوی را در [[مدرسه التفاتیه]] [[قزوین]] فرا گرفت. او به علت فقداننبود دوره دوم دبیرستان[[آموزش متوسطه]] به [[تهران]] عزیمتکوچ نمودکرد. واو در [[دبیرستان ثروت]] رشته علمی به دریافتعلمی، دیپلم علمی و سال بعدپس بهاز دریافتآن دیپلم ادبی توفیق یافتگرفت. دورهسید چهارسالهاحمد دانشکده حقوق رشتهدر [[قضایی]]دانشکده حقوق و [[علوم سیاسی دانشگاه تهران]] رادو درمدرک [[دانشگاه تهرانکارشناسی]] سپریدر کردرشته‌های وقضایی با(حقوق) گرفتنو دو[[علوم لیسانسسیاسی]] وگرفت. سپسپس گذرانیدناز گذراندن دوره دانشکده افسری (صنف [[توپخانه]]) در تهران برای انجام [[خدمت وظیفه عمومی]] به دریافت درجه [[ستوان]] دومی احتیاط نائل شدرسید.
 
== خدمات اداریقضایی ==
او در [[اسفند]] [[۱۳۲۲ (خورشیدی)]] وارد خدمت قضایی [[قوه قضائیه ایران|دادگستری ایران]] شد و. در ابتدا به دادیاری[[دادیار]] [[دادسرا|دادسرای]] [[شهرستان]] [[رشت]] و بعد بازپرسی[[بازپرس]] آن منصوب شد. در این دوره [[گیلان]] به خاطر درگیری‌های بسیار زیاد با [[حزب توده ایران]] پرتلاطم بود. اودر [[۱۳۲۵ (خورشیدی)]] به علت بازداشت توده‌ای‌ها و رسیدگی به پرونده آن‌ها به دادگستری [[اراک]] منتقلفرستاده شد و در آنجا سمت ریاست شعبه ۲ دادگاه‌های عمومی شهرستان را یافت.در (۱۳۲۵[[۱۳۲۶ شمسی(خورشیدی) و چندی]] بعد با سمت دادستانی شهرستان ساوه (۱۳۲۶ شمسی) به [[ساوه]] به ساوه رفت. ودر سپسسال [[۱۳۲۷ (خورشیدی)]] به سمت ریاست [[دادگستری]] آن شهرستان منصوب شد (۲۸–۱۳۲۷). در اوایل سال [[۱۳۲۸ شمسی(خورشیدی)]] با سمت ابتدا دادیاری دادسرای تهران و سپس بازپرسی دادسرا به تهران منتقلفرستاده شد.
 
بین سال‌های [[۱۳۲۹ (خورشیدی)]] تا [[۱۳۴۰ (خورشیدی)]] حاج‌سیدجوادی در سمت بازپرسی دیوان، در استان‌های [[استان آذربایجان شرقی|آذربایجان شرقی]]، [[استان اصفهان|اصفهان]]، و [[استان سیستان و بلوچستان|سیستان و بلوچستان]] مأموریت رسیدگی به جرائم کارکنان دولت و شهرداری‌ها و غیره را به علاوه سمت بازرسی کل کشور داشته‌است. هنگامی که در هر استان یک بازپرس دیوان و بازرس کل کشور توقف داشت، او در [[استان خراسان]] حدود ۱۰ ماه توقف کرد و به شکایات واصله و اتهامات منتسبه به ویژه در [[آستان قدس رضوی]] رسیدگی می‌کرد.
 
== فعالیتکنش سیاسی ==
فعالیتکُنِش سیاسی صدر از هنگام ورود به [[تهران]] و آشنایی‌اشآشنایی با [[سید رضا زنجانی]] و در دوران [[فهرست نخست‌وزیران ایران|نخست‌وزیری]] [[محمد مصدق]] شروعآغاز شد. پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] و حکومت علی مصدق و تشکیل نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری [[آیهسید اللهرضا زنجانی]] به آن نهضت پیوست و کمیته ادارات آن نهضت را با عضویت نیکومنش، اقلیدی، ذوالنصر و [[امیرحسین پولادی]] تشکیل داد و در فعالیتکنش مبارزاتی از قبیل حضور در اجتماعات و تظاهرات و اعتصابات و همکاری در نشر [[راه مصدق]] و اعلامیه دیگر و پخش آن‌ها و تهیه متن‌های سیاسی با کمک برادرش [[علی‌اصغر حاج سید جوادی]] فعالیتکنش مداوم داشت.
 
در اوایل سال ۱۳۴۰ با تشکیل کنگره [[جبهه ملی دوم]] و اختلاف نظر میان اعضاء استقلال فکری نمایان [[سید محمود علایی طالقانی|محمود طالقانی]] و [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] که منجر به کناره‌گیری آنان از کنگره [[جبهه ملی ایران]] شد و موضوع تجمع دوستان همفکر که علاوه بر فعالیتکنش ملی میهن ملاحظات جنبه‌های مذهبی نیز ضروری و حتمی است مطرح و تشکیل جمعیت جدیدی ضروری و لازم (نهضت‌آزادی ایران) به نظر رسید.{{مدرک}} در [[اردیبهشت]] ماه سال ۱۳۴۰ با تشکیل حکومت [[علی امینی]] و وزارت [[نورالدین الموتی]] به [[دادستانی عمومی شهرستان تهران]] منصوب گردید. در طول سمت دادستانی که حدود یک سال و نیم طولانی بود غالب پرونده‌های اتهامی طرفداران دربار و افراد در رأس هیئت حاکمه مخصوصاً مسائل مالی آن‌ها نظیر پرونده ساختمان سنا که فروغی (هم بازی [[شاه]]) و کیانی رئیس [[شرکت سیوند]] و صفایی (که پسرخاله [[سرلشکر نصیری]] بود) همه از طرفداران دربار بودند و دریانی در تخلفات مالی و داوریان و غیر هم از احزاب به دستور صدر توقیف و پرونده‌ها مورد تعقیب قرار گرفتند که غالباً اتهامات آن‌ها ثابت و منجر به صدور ادعانامه از طرف دادستان گردید و مخصوصاً در پرونده ساختمان سنا (مجلس شورای بعدی کنونی) مأموریت و وساطت [[حسن ارسنجانی]] از طرف دربار به جایی نرسیده و ۳۵ میلیون تومان اختلاس متهمان به وسیله کریمی‌پور بازپرسی ثابت گردید ولی غالب پرونده‌ها با استعفای دولت و برکناری الموتی و صدر در مراحل معوق و بعد بلا اثر باقی‌ماند. پرونده مهم دیگری که اتمام [[سرلشکر آزموده]] و توقیف او (که دادستان دادگاه دکتر مصدق بود) و شور و هیجان و خوشحالی شدیدی بین مردم ایجاد کرده بود و مصدق عکس امضا شده خود را به نام صدر فرستادند و تشکر کردند و [[لطف‌الله میثمی]] در خاطرات خود نوشته‌است که: «صدر حاج سید جوادی (دادستان تهران) آزموده زیر این جز نوشته بود: یکی از آدم‌های بسیار خطرناک است و باید با او برخورد جدی کرد».<ref>(خاطرات میثمی ج ا/ ۷۹)- نشر صمدیه</ref> آقای [[گلستانیان]] وزیر دادگستری قبلی نیز در خاطرات خود نامی از صدر یاد کرده‌است که در سفر [[خراسان]] برای رسیدگی به یک پرونده [[آستان قدس رضوی]] آمده بود و با صدر در آنجا تماس داشته‌است؛ و همچنین در جریان توقیفات زیاد مبارزان و طرفداران مصدق در [[حکومت نظامی]] و [[دادرسی ارتش]] مراتب از طرف صدر و دادستان تهران مورد سؤال از آن دستگاه‌ها و اعتراض به غیرقانونی بودن بازداشت‌ها قرار می‌گرفت و آزادی آن‌ها را خواستار می‌شد. او در [[زندان شهربانی]] با رادنیا و آسایش از مبارزان علیه دربار ملاقات نمود که بلافاصله به دربار از طرف سازمان امنیت گزارش گردید کلیه این اقدامات به حدی رسید که خشم دربار و شاه را برانگیخته بود و بلافاصله پس از سقوط حکومت دکتر امینی و کناره‌گیری مرحوم الموتی صدر نیز منتظر خدمت و از کار برکنار شد. ادامه انتظار خدمت ناچار منجر به بازنشستگی پیش از موعد صدر گردید که باز هم به علل مخالفت سازمان امنیت و دستگاه‌های حاکم تقاضای صدور پروانه وکالت او بیش از یک سال و نیم طول کشید تا اینکه کانون وکلا آن پروانه را صادر نمود. (۱۳۴۶ شمسی(خورشیدی) در مبارزات روحانیان که در دهه ۵۰ شروع شده بود [[هاشمی رفسنجانی]] برای تعیین وکیل جهت هر یک از زندانی‌ها یا تبعیدی‌ها، تنها و مرتباً به صدر مراجعه می‌نمود و صدر هم با وکلای دادگستری امثال [[اسدالله مبشری]]، [[نورعلی تابنده|نورعلی تابنده (بعداً در تصوف ملقب به مجذوبعلی شاه)]]، [[عبدالکریم لاهیجی]]، [[متین دفتری]]، [[حسن نزیه]]، [[منوچهر مسعودی]] و اعتصام هماهنگی می‌کرد و وکالتنامه‌های ارسالی از طرف رفسنجانی پس از امضاء وکلای تعیین به آن‌ها از طرف صدر تسلیم می‌گردید. از جمله افرادی که وکالتشان با خود صدر بود [[سید علی خامنه‌ای]] (صدر اصرار داشت سید محمد خامنه‌ای که وکیل شده بهتر است در دفاع برادرش شرکت کند اما هاشمی با مشورت از طرف خامنه‌ای نپذیرفت) [[مهدوی کنی]]، [[شیخ صادق خلخالی]]، فرزندان [[موسوی اردبیلی]] و [[علی مشکینی]]- ربانی شیرازی و عده‌ای دیگر و [[احمدی فروشانی]] در اصفهان و [[سید عبدالحسین دستغیب]] در شیراز که خود برای دفاع از آن‌ها به شیراز رفت و در محاکمه شرکت کرد.
 
صدر برای دفاع از [[سید علی خامنه‌ای]] و [[شیخ علی تهرانی]] و نوری که یک پرونده داشته دوبار با هواپیما به مشهد رفت و دفعه دوم هنگام محاکمه عده ۱۰ تا ۱۵ نفر از وابستگان به سازمان امنیت جلوی در دادگستری جمع شده و شعار مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر صدر حاج سید جوادی می‌دادند پاسبان مأمور جلوی درب دادگستری مطلع شده که آن‌ها قصد کتک کاری مفصل هنگام خروج از آنجا را داشتند مراتب را به تیمورتاش (رئیس دادگاه جنائی محل محاکمه) اطلاع داد و تیمورتاش با عجله جلسه را (با رضایت صدر) تجدید کرد و صدر را با دو مأمور از درب پشت دادگستری به خارج و به تاکسی رسانیدند.
سطر ۸۹ ⟵ ۹۵:
منزل صدر محل تجمع غالب روحانیان مخصوصاً ایام سوگواری یا به بهانه آن و جلسات متعدد بحث و گفتگو در مسائل مختلف و برای تصمیم‌گیری در قضایای مهم در آن خانه تشکیل می‌شد؛ و نیز صدر در غالب محاکماتی که دانشجویان دانشگاه در دادگاه‌های جنایی تهران محاکمه می‌شدند به اتفاق وکلای دیگر شرکت می‌نمود.
 
== فعالیتکنش سیاسی در هنگام انقلاب و پس از آن ==
در اواخر سال ۱۳۵۶ و [[بهار]] و [[تابستان]] ۱۳۵۷ با دوستان دیگرش مانند [[ناصر میناچی]]، [[عبدالکریم لاهیجی]] و [[فتح‌الله بنی‌صدر]] با تشکیل جلساتی در تهیه پیش نویس قانون اساسی اقدام کردند. پیش نویس تدوین شده به دستور آیت‌الله خمینی به [[حسن حبیبی]] که او هم از [[فرانسه]] شروع به تدوین متن دیگری کرده بود، تحویل داده شد.
او در تشکیلات [[جمعیت دفاع از آزادی]] که به وسیله [[یدالله سحابی]] و [[مهدی بازرگان]] پایه‌گذاری گردید، جزو مؤسسین و اعضاء اصلی بود و از اداره کنندگان کمیته حقوقی آن‌ها و تعقیب پرونده‌های زندانیان امنیتی بود. با صدور دستور تشکیل شورای انقلاب از طرف [[آیت الله خمینی]] صدر از اعضای آن شورا بود.
 
او در فعالیت‌هاییکنش‌هایی که [[عباس امیرانتظام]] برای جلوگیری از هجوم ارتش به مردم انجام می‌داد، شرکت می‌کرد. همچنین در ملاقات با [[جواهر لعل نهرو]] [[نخست وزیر هند]] و دادن دسته گل توأم با نامه‌ای که [[علی‌اصغر حاج سید جوادی]] خطاب به او تهیه کرده بود، حاضر بود و همچنین در تهیه قالیچه هدیه به شهر قهرمان [[اسکندریه]] فعالیتکنش داشت.
 
در استقبال از آیت‌الله خمینی هنگام مراجعتش به تهران به اتفاق [[سید محمود طالقانی]] و [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] حاضر بود و دیدارهایی با او در [[مدرسه رفاه]] توسط آن‌ها صورت گرفت و بالاخره به عضویت [[دولت موقت]] بازرگان، ابتدا به عنوان[[وزیر کشور]] (۱۳۵۷ شمسی(خورشیدی) و سپس به عنوان [[وزیر دادگستری]] عضویت داشت. او در دوران تصدی گری [[وزارت کشور]] تلاش بسیاری برای برقراری نظم شهرها و جلوگیری از آشوب و اخلال اوباش و تعیین [[استاندار]]ان و [[فرماندار]]ان و به فعالیتکنش انداختن [[کلانتری]]‌ها و مراقبت از اقدامات ضد [[انقلاب]] انجام داد و سپس [[رفراندم]] تغییر [[رژیم]] که بیش از 98 درصد مردم در آن رأی دادند را برگزار کرد و در انتخابات [[مجلس خبرگان]] و پس از تسلیم [[پیش نویس قانون اساسی]] به مجلس، اقدامات مؤثری مبذول داشت. او در [[تیر (ماه)|تیر]] ماه ۱۳۵۸ یا [[استعفا]]ی [[اسدالله مبشری]] به [[وزارت دادگستری]] منصوب گردید که تا آخر مأموریت [[دولت موقت]] ادامه داشت. در دادگستری هم برای تنظیم قوانین لزوم که قانون [[دادگاه‌های مدنی]] خاص از آن جمله بود همت گماشت.
 
پس از سقوط [[دولت موقت]] در مقدمات تشکیل مجلس شورا دخالت داشت و در نتیجه به نمایندگی مردم قزوین در مجلس اول انتخاب گردید و همراه با سایر دوستان نهضتی (بازرگان و یدالله سحابی و [[ابراهیم یزدی]] و [[هاشم صباغیان]] و غیرهم) همراه و هم‌رأی بود.
 
== دیگر فعالیت‌هاکنش‌ها ==
صدرحاج‌سیدجوادی با وجود داشتن پروانه وکالت در پرونده‌های عادی در را دخالت نکرد و تنها در پرونده‌هایی که علیه بازرگان یا به شکایت او تشکیل شده بود به عنوان وکیل مدافع حاضر شد و به همین صورت در پرونده مربوط به [[نهضت آزادی ایران]] و دبیر کل بعدی آن [[ابراهیم یزدی]] برای دفاع از حقوق آن‌ها شرکت نمود. او در سال‌های اخیر نیز عضو افتخاری [[شورای مرکزی نهضت آزادی ایران]] بود. صدرحاج سیدجوادی در ۱۸ فروردین در سن ۸۴ سالگی بازداشت شد و با سپردن وثیقه به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان بعد از یک هفته آزاد شد. او همراه با سایر متهمین نهضت برای محاکمه که به دادگاه احضار شد و پس از انجام محاکمه به اتفاق سایر اعضاء نهضت آزادی ایران به پرداخت جریمه نقدی (به علت رعایت دادگاه و کهولت سن) در حدود ۵۵ میلیون ریال محکوم گردید. صدرحاج سیدجوادی در محاکمه انفرادی از خود دفاع نکرد ولی وکیل او [[محمدعلی دادخواه]] دفاع جداگانه‌ای از او انجام داد و همچنین صدرحاج سیدجوادی شخصاً حاضر به درخواست تجدید نظر در حکم بدوی نشد و دادخواه تقاضای تجدید نظر در حکم نمود.
یکی از اشتغالات روزمره صدر از ۱۳۶۰ شمسی(خورشیدی (دی ماه آن سال) ابتدا تهیه مقدمات تدوین و سپس سرپرستی علمی [[دائرةالمعارف تشیع]] با استفاده از اعتبارات مالی [[ابوالفضل تولیت]] بود و از ۱۳۶۲ به علت استعفای دکتر محقق بنا به تصویب هیئت امناء عهده‌دار سمت سرپرستی دائرةالمعارف مزبور گردید وی تا آخر عمر سرپرستی این اثر را بر عهده داشت. [[دائرةالمعارف تشیع]]، در سال ۱۳۸۲ کتاب سال شناخته شده و جایزه دریافت کرده‌است.
 
== فعالیت‌هاکنش‌ها در نهضت آزادی ==
در اوایل سال ۱۳۴۰ اعضای طیف مذهبی نهضت مقاومت ملی به رهبری [[سید محمود طالقانی]] و [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] [[عطایی]] نیاز دیدند که تشکلی ایجاد کنند که علاوه بر عناصر ملی به مباحث مذهبی نیز توجه داشته باشد. صدر از ابتدای مباحثات و نتیجه‌گیری و انتخاب نام [[نهضت آزادی ایران]] و عضویت در آن، با دوستان هم عقیده در دو جلسه شرکت داشته و جلسه دوم در منزل او برگزار شده بود. در همین جلسه آیت‌الله طالقانی برای عضویت در این تشکیلات استخاره کرد و در نتیجه استخاره خوب آمد. صدرحاج سیدجوادی جزء مؤسسین نهضت محسوب بوده‌است، اما به لحاظ رعایت محذوریات شغلی که قانوناً قاضی دادگستری را ممنوع از شرکت در احزاب نموده بود، نام صدر مختفی گردید.{{مدرک}}
 
در دهه ۴۰ و بعد از بازداشت اعضای نهضت آزادی، صدرحاج سیدجوادی به همراه افرادی مانند [[گلپروران]] و [[پرویز یعقوبی]] و [[هاشم صباغیان]] (و ایام مختصری هم [[جلال الدین فارسی]] پس از آمدنش از خارج و یکی دو نفر دیگر) عضو هیئت اجرائیه موقت [[نهضت آزادی]] بود. صدر در فعالیت‌هایکنش‌های [[نهضت آزادی ایران]] پیوسته شرکت داشته و همیشه عضو شورای مرکزی نهضت بوده. او پس از بازداشت عزت‌الله سحابی که مأمور تماس با دوستان و نمایندگان نهضت در خارج از ایران بودند عهده‌دار برقراری این تماسها گردید و در آمریکا با ابراهیم یزدی و همچنین تقی‌زاده در [[لندن]] و[[صادق قطب زاده]] و [[ابوالحسن بنی صدر]] در [[پاریس]] و [[صادق طباطبایی]] در [[آلمان]] مدتبا در تماس بود. خود او نیز در [[فروردین]] ۱۳۵۶ شمسی(خورشیدی مأموریت یافت که هنگام مسافرت به خارج با این افراد در تماس بوده و در هر محلی مشکلات مربوط به آن شهر یا کشور را بررسی و با دقت کامل رفع کند. در هنگام مسافرت او به [[آمریکا]]، مرگ [[علی شریعتی]] اتفاق افتاد که با کمک آقای [[ابراهیم یزدی]]، [[احسان شریعتی]] (فرزند شریعتی) را برای حمل جنازه از [[لندن]] به [[سوریه]] فرستاده و دیگر اقدام‌های لازم لزوم معمول داشت.
''احمد صدرحاج سیدجوادی'' در یازدهمین کنگره نهضت آزادی ایران به عضویت دائمی و افتخاری شورای مرکزی این حزب انتخاب شد و تا پایان عمر در کلیه جلسات حزبی حضوری پر رنگ و پیگیر داشتند.
وی پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۰ محل مراجعه خانواده‌های بازداشت شدگان نهضت آزادی بود و در سال ۱۳۸۱ دبیرکل نهضت آزادی به خاطر زحماتش از او تقدیر به عمل آورد.
سطر ۱۴۷ ⟵ ۱۵۳:
 
در این مراسم چهره‌هایی نظیر [[ابراهیم یزدی]]، [[حسین شاه‌حسینی]]، حسین انصاری راد، [[عبدالله نوری]]، محمد توسلی، [[هاشم صباغیان]]، [[غلامعباس توسلی]]، [[عباس امیرانتظام]]، [[عباس شیبانی]]، [[غلامحسین کرباسچی]]، [[محمدرضا عارف]]، [[محمدرضا خاتمی]]، [[محمد ملکی]]، [[محمدبسته نگار]]، [[حبیب‌الله پیمان]]، [[سید حسین موسویان]]، [[ادیب برومند]] ،[[بهرام نمازی]]، حسین شاه اویسی، [[خسرو سیف]]، [[محمد نوری زاد]]، [[محمدجواد مظفر]]، [[سعید لیلاز]]، خانواده [[علی شریعتی]] و جمعی دیگر از روزنامه‌نگاران، کنشگران ملی-مذهبی و اعضای احزاب ملی حضور داشتند.
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی]]
 
== پانویس ==