احمد صدر حاج‌سیدجوادی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: پیوندبیرونی به ویکی‌پدیای فارسی ویرایشگر دیداری
خط ۶۵:
وی پیش از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] [[وکالت]] تعدادی از مخالفان [[دودمان پهلوی]] از جمله [[علی شریعتی]]، [[سید علی خامنه‌ای]]، [[حسینعلی منتظری]] را بر عهده داشت. همچنین او بارها پیش و پس از انقلاب بازداشت و محاکمه شده‌است.
 
او فارغ‌التحصیل رشتهٔ [[حقوق]] و دارای مدرک [[دکترا]] [[علوم سیاسی]] بود. سیداحمدصدرسیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی در بامداد یک شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ در [[بیمارستان آبان]] تهران در ۹۶ سالگی درگذشت.
 
== خانواده ==
خط ۸۴:
 
=== مبارزه با فساد اداری ===
در [[اردیبهشت]] ۱۳۴۰ با تشکیل دولت [[علی امینی]] و وزارت [[نورالدین الموتی]] به دادستانی عمومی شهرستان تهران منصوب شد. در دوران یک سال و نیمه سمت دادستانی، بیشتر پرونده‌های اتهامی طرفداران دربار و افراد در رأس هیئت حاکمه، به ویژه مسائل مالی آن‌ها مورد پیگبری سیدجوادی قرار گرفتند. با پیگیری‌های او، اتهامات متخلفان، ثابت و منجر به صدور ادعانامه از طرف دادستان شد. نمونه این پرونده‌ها ساختمات [[مجلس سنای ایران]] بود که با وجود میانجی‌گری [[حسن ارسنجانی]] به جایی نرسید و ۳۵ میلیون تومان اختلاس متهمان به وسیله بازپرس پرونده (کریمی‌پور) ثابت شد. اما بیشتر پرونده‌ها با استعفای دولت و برکناری الموتی و صدرسیدجوادی در مراحل معوق و بعد بلا اثر باقی‌ماندند.
 
پرونده مهم دیگری، به توقیف [[سرلشکر آزموده]] (دادستان دادگاه دکتر مصدق) و ایجاد شور و هیجان و خوشحالی شدیدی بین مردم انجامید. به دنبال این توقیف، محمد مصدق عکس امضا شده خود را برای صدرسیدجوادی فرستاد و از او سپاسگزاری کرد.
 
=== بازنشستگی پیش از موعد ===
[[لطف‌الله میثمی]] در خاطرات خود نوشته بود که: «صدر حاج‌سیدجوادی (دادستان تهران) یکی از آدم‌های بسیار خطرناک است و باید با او برخورد جدی کرد».<ref>(خاطرات میثمی ج ا/ ۷۹)- نشر صمدیه</ref> گلستانیان وزیر دادگستری پیشین نیز در خاطرات خود از سیدجوادی نوسته که در سفر به استان خراسان برای رسیدگی به یک پرونده آستان قدس رضوی حضور داشته است. همچنین در جریان توقیف بسیاری از مبارزان و طرفداران مصدق، به غیرقانونی بودن بازداشت‌ها اعتراض می‌کرد و آزادی آن‌ها را خواستار می‌شد. او در [[زندان شهربانی]] با رادنیا و آسایش از مبارزان علیه دربار ملاقات نمود که بلافاصله به دربار از طرف سازمان امنیت گزارش شد. کلیه این اقدامات به جایی رسید که خشم دربار و شاه را برانگیخته بود و بلافاصله پس از سقوط دولت علی امینی و کناره‌گیری مرحوم الموتی، صدرسیدجوادی نیز از کار برکنار شد. او در ادامه، ناچار به بازنشستگی پیش از موعد شد. اما باز هم به علل مخالفت سازمان امنیت و دستگاه‌های حاکم، صدور پروانه وکالت او بیش از یک سال و نیم طول کشید تا اینکه [[اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران|کانون وکلا]] پروانه وکالت او را صادر نمود.
 
== کنش سیاسی ==
 
=== آغازنهضت آزادی ایران ===
کُنِش سیاسی صدرسیدجوادی از هنگام ورود به تهران و آشنایی با [[سید رضا زنجانی]] و در دوران [[فهرست نخست‌وزیران ایران|نخست‌وزیری]] [[محمد مصدق]] آغاز شد. پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] و حکومت علی مصدق و تشکیل نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری سید رضا زنجانی به آن نهضت پیوست و کمیته ادارات آن نهضت را با عضویت نیکومنش، اقلیدی، ذوالنصر و [[امیرحسین پولادی]] تشکیل داد. او در مبارزاتی مانند حضور در اجتماعات و تظاهرات و اعتصابات، همکاری در نشریه «راه مصدق»، پخش اعلامیه، و تهیه نوشته‌های سیاسی با کمک برادرش علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی مشارکت پیوسته داشت.
 
=== جبهه ملی دوم ایران ===
در اوایل سال [[۱۳۴۰ (خورشیدی)]] با کناره‌گیری [[سید محمود طالقانی]]، [[مهدی بازرگان]]، و [[یدالله سحابی]] از [[جبهه ملی ایران]]، به خاطر اختلاف نظرهایشان، [[جبهه ملی ایران (دوم)|جبهه ملی دوم ایران]] تشکیل شد. در جبهه ملی دوم، به دلیل در نظر گرفتن ملاحظات مذهبی، بحث پیدایش نهضت‌آزادی ایران مطرح شد.{{مدرک}}
[[پرونده:Sahabi Bazargan Haj-seyed-javadi.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|احمد صدر حاج سید جوادی به همراه برخی دیگر از اعضای [[نهضت آزادی ایران]]: [[یدالله سحابی]]، و [[مهدی بازرگان]] (۱۳۵۷)]]
 
== وکالت ==
 
=== دفاع از روحانیون ===
در ۱۳۴۶ (خورشیدی) در مبارزات روحانیان که در دهه ۱۳۴۰ (خورشیدی) آغاز شده بود [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] برای تعیین وکیل جهت هر یک از زندانی‌ها یا تبعیدی‌ها، تنها و مرتباً به صدرسیدجوادی مراجعه می‌نمود. صدرسیدجوادی با همکاری دیگر وکلای دادگستری مانند [[اسدالله مبشری]]، [[نورعلی تابنده]] (بعداً در [[تصوف]] ملقب به «مجذوبعلی شاه»)، [[عبدالکریم لاهیجی]]، [[هدایت‌الله متین دفتری]]، [[حسن نزیه]]، [[منوچهر مسعودی]] به دفاع از روحانیون در دادگاه می‌پرداخت. از جمله افرادی که وکالتشان با خود صدرسیدجوادی بود [[سید علی خامنه‌ای]] (صدر اصرار داشت [[سید محمد خامنه‌ای]] که وکیل شده بهتر است در دفاع برادرش شرکت کند اما هاشمی با مشورت از طرف خامنه‌ای نپذیرفت)، [[محمدرضا مهدوی کنی]]، [[صادق خلخالی]]، فرزندان [[سید عبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[علی مشکینی]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[احمدی فروشانی]] (در اصفهان) و [[سید عبدالحسین دستغیب]] در (شیراز) بودند.
[[پرونده:Ahmad Sayyed Javadi meeting with Mohammad Kazem Shariatmadari - 1979.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|احمد صدر حاج‌سیدجوادی در دیدار با [[سید محمدکاظم شریعتمداری]] (بهمن ۱۳۵۷)]]
در هنگام دفاع صدرسیدجوادی از سید علی خامنه‌ای، علی تهرانی، و عبدالله نوری، ۱۰ تا ۱۵ نفر از وابستگان به سازمان امنیت جلوی دادگستری مشهد جمع شده و شعار مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر صدر حاج‌سیدجوادی می‌دادند. پاسبانهنگامی مأمورکه پاسبان جلوی درب دادگستری مطلع شدهشد که آن‌ها قصد کتکحمله کاریبه مفصلسیدجوادی در هنگام خروج از آنجادادگاه را داشتنددارند مراتب را به تیمورتاش (رئیس دادگاه جنائی محل محاکمه) اطلاع داد و. تیمورتاش با عجله جلسه را (با رضایت صدر) تجدید کرد و صدرسیدجوادی را با دو مأمور از درب پشت دادگستری به خارج از دادگستری فرستاده و بهسوار تاکسی رسانیدندشد.
 
اغلببیشتر هماهنگیهماهنگی‌ها برای مصاحبه با خبرنگاران خارجی با مطلعین از مسائل سیاسی در تهران توسط صدرسیدجوادی صورت می‌گرفت. این مصاحبه‌ها در منزلخانه خود او یا محل‌های دیگر صورت می‌گرفت و در روزنامه‌های خارجی منعکس می‌شدمی‌شدند. در یک مورد، یکی از روزنامه‌نگاران که می‌خواست با یکی[[حسن لاهوتی اشکوری]] از شکنجه‌شده‌ها در زندان ملاقات کنند، کهکنند. [[حسن لاهوتی اشکوری|حسن لاهوتی]] به اتفاقهمراه هاشمی رفسنجانی در ماشین[[آزادراه صدر۲ ملاقات(ایران)|بزرگراه کرد؛تهران وکرج]] در طولخودروی راهسیدجوادی اتوبانبا کرجخبرنگار موضوعملاقات شکنجه‌هاکردند. ازدر طرفهنگام سؤالمصاحبه، می‌شدسیدجوادی، وبرگردان صحبت‌های لاهوتی جواب می‌داد و توسط صدر به [[زبان فرانسهفرانسوی]] ترجمه می‌شدبود. لاهوتی در پاسخهایپاسخ‌های خود گفت: "من و پسرم در زندان بودیم و بازجویان برای آنکه از لاهوتی و پسرش حقایق و واقعیت را کشف کنند پسر را آورده و [[شلاق]] به دست لاهوتی دادند که فرزندش را شلاق بزند. لاهوتی با کراهاکراه تمام اولیننخستین ضربه را که زده و پسرش گفته‌است پدر آهسته بزن لاهوتی گفت اگر آن موقع کاردی در دسترسم بود خود را می‌زدم و از این عذاب روحی خلاص می‌شدم". در اینجا خبرنگار مزبورکه حیرت کرده بود واز سیدجوادی می‌گفتپرسید: "شما اشتباه ترجمه نمی‌کنی؟" گفتم: "نه عین اظهار خود ایشان است". این مصاحبه در لوموند[[لو موند]] منتشر شد و انعکاس عجیبی داشت.{{مدرک}}
در هنگام دفاع صدر از سید علی خامنه‌ای، علی تهرانی، و عبدالله نوری، ۱۰ تا ۱۵ نفر از وابستگان به سازمان امنیت جلوی دادگستری مشهد جمع شده و شعار مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر صدر حاج‌سیدجوادی می‌دادند. پاسبان مأمور جلوی درب دادگستری مطلع شده که آن‌ها قصد کتک کاری مفصل هنگام خروج از آنجا را داشتند مراتب را به تیمورتاش (رئیس دادگاه جنائی محل محاکمه) اطلاع داد و تیمورتاش با عجله جلسه را (با رضایت صدر) تجدید کرد و صدر را با دو مأمور از درب پشت دادگستری به خارج و به تاکسی رسانیدند.
 
خانه سیدجوادی محل تجمع بیشتر روحانیان بود. به ویژه در روزهای سوگواری یا به بهانه آن، جلسات بسیار گفتگو و تصمیم‌گیری درباره مسائل مختلف در او خانه تشکیل می‌شد.
صدر جزو مؤسسین [[انجمن طرفداران حقوق بشر]] و نیز [[دفاع از زندانیان سیاسی]] بود که در [[جمعیت طرفداران حقوق بشر]] دایره حقوقی آن‌ها اداره می‌کرد و از دستگاه‌ها به خاطر زندانی شدن افراد سؤالات متعددی می‌نمود و بازداشت و محاکمه آن‌ها را تعقیب می‌کرد و نیز از طرف این جمعیت هنگام حمله و هجوم اراذلی و اوباشی یا مأموران [[سازمان امنیت]] در شهرستان‌ها به نمایندگی از آن جمعیت به چند شهرستان سفر کرد. (با همراهی افراد دیگر از نمایندگان نویسندگان یا کانون وکلا یا جمعیت‌های دیگر) که از آن جمله بود سفر به مشهد سفر به قزوین و به نجف آباد که در نجف آباد به اتفاق دو نفر نماینده دیگر جمعیت‌ها و [[وزارت دادگستری]] و یک خارجی و چند نفر دیگر مواجه با برخورد شهربانی و جلب صدر و دکتر متین به اداره شهربانی و تحت نظر بودن سه ساعت در آنجا که نتیجه با تلفن [[وزارت دادگستری]] از مرکز آزادی یافته و به تهران مراجعت کردند (آذر ۵۷) و گزارش برای آگاهی مردم دادند.
 
=== دفاع از دانشجویان ===
اغلب هماهنگی برای مصاحبه با خبرنگاران خارجی با مطلعین از مسائل سیاسی در تهران توسط صدر صورت می‌گرفت. این مصاحبه‌ها در منزل خود او یا محل‌های دیگر صورت می‌گرفت و در روزنامه‌های خارجی منعکس می‌شد. یکی از روزنامه‌نگاران که می‌خواست با یکی از شکنجه‌شده‌ها در زندان ملاقات کنند، که [[حسن لاهوتی اشکوری|حسن لاهوتی]] به اتفاق هاشمی رفسنجانی در ماشین صدر ملاقات کرد؛ و در طول راه اتوبان کرج موضوع شکنجه‌ها از طرف سؤال می‌شد و لاهوتی جواب می‌داد و توسط صدر به زبان فرانسه ترجمه می‌شد. لاهوتی در پاسخهای خود گفت من و پسرم در زندان بودیم و بازجویان برای آنکه از لاهوتی و پسرش حقایق و واقعیت را کشف کنند پسر را آورده و شلاق به دست لاهوتی دادند که فرزندش را شلاق بزند. لاهوتی با کراه تمام اولین ضربه را که زده و پسرش گفته‌است پدر آهسته بزن لاهوتی گفت اگر آن موقع کاردی در دسترسم بود خود را می‌زدم و از این عذاب روحی خلاص می‌شدم. در اینجا خبرنگار مزبور حیرت کرده بود و می‌گفت شما اشتباه ترجمه نمی‌کنی؟ گفتم نه عین اظهار خود ایشان است. این مصاحبه در لوموند منتشر شد و انعکاس عجیبی داشت.{{مدرک}}
سیدجوادی در بیشتر محاکمه‌هایی که دانشجویان دانشگاه در دادگاه‌های جنایی تهران محاکمه می‌شدند به همراه وکلای دیگر شرکت می‌نمود.
 
== کنش سیاسی در هنگام انقلاب و پس از آن ==
منزل صدر محل تجمع بیشتر روحانیان مخصوصاً ایام سوگواری یا به بهانه آن و جلسات متعدد بحث و گفتگو در مسائل مختلف و برای تصمیم‌گیری در قضایای مهم در آن خانه تشکیل می‌شد؛ و نیز صدر در بیشتر محاکماتی که دانشجویان دانشگاه در دادگاه‌های جنایی تهران محاکمه می‌شدند به اتفاق وکلای دیگر شرکت می‌نمود.
در اواخر سال [[۱۳۵۶ (خورشیدی)]] و [[بهار]] و [[تابستان]] [[۱۳۵۷ (خورشیدی)]] با دوستان دیگرش مانند [[ناصر میناچی]]، [[عبدالکریم لاهیجی]] و [[فتح‌الله بنی‌صدر]] با تشکیل جلساتی در تهیه پیش نویسپیش‌نویس [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون‌اساسی نظام بعدی]] اقدام کردند. پیش نویسپیش‌نویس تدوین شده به دستور آیت‌الله[[سید روح‌الله خمینی]] به [[حسن حبیبی]] که او هم از [[فرانسه]] شروع به تدوین متن دیگری کرده بود، تحویل داده شد.
 
سیدجوادی در استقبال از سید روح‌الله خمینی هنگام بازگشت به تهران به همراه سید محمود طالقانی و مهدی بازرگان و یدالله سحابی حاضر بود و دیدارهایی با او در [[بنیاد فرهنگی رفاه|مدرسه رفاه]] صورت گرفت.
== کنش سیاسی در هنگام انقلاب و پس از آن ==
در اواخر سال ۱۳۵۶ و [[بهار]] و [[تابستان]] ۱۳۵۷ با دوستان دیگرش مانند [[ناصر میناچی]]، [[عبدالکریم لاهیجی]] و [[فتح‌الله بنی‌صدر]] با تشکیل جلساتی در تهیه پیش نویس قانون اساسی اقدام کردند. پیش نویس تدوین شده به دستور آیت‌الله خمینی به [[حسن حبیبی]] که او هم از [[فرانسه]] شروع به تدوین متن دیگری کرده بود، تحویل داده شد.
او در تشکیلات [[جمعیت دفاع از آزادی]] که به وسیله [[یدالله سحابی]] و [[مهدی بازرگان]] پایه‌گذاری شد، جزو مؤسسین و اعضاء اصلی بود و از اداره کنندگان کمیته حقوقی آن‌ها و تعقیب پرونده‌های زندانیان امنیتی بود. با صدور دستور تشکیل شورای انقلاب از طرف [[آیت الله خمینی]] صدر از اعضای آن شورا بود.
 
پس از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] او در تشکیلات جمعیت دفاع از آزادی که به وسیله یدالله سحابی و مهدی بازرگان پایه‌گذاری شد. همچنین جزء مؤسسین و اعضاء اصلی بود و از اداره کنندگان کمیته حقوقی آن‌ها و تعقیب پرونده‌های زندانیان امنیتی بود. با صدور دستور تشکیل [[شورای انقلاب اسلامی ایران]] از طرف سید روح‌الله خمینی، سیدجوادی از اعضای آن شورا شد.[[پرونده:Executive_committee_of_defence_of_freedom_and_human_rights-Iran.jpg|پیوند=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Executive_committee_of_defence_of_freedom_and_human_rights-Iran.jpg|بندانگشتی|جلسه کمیته اجرایی دفاع از آزادی و حقوق بشر به ریاست [[مهدی بازرگان]]{{سخ}}[[علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی]] در سمت راست و احمد صدر حاج‌سیدجوادی در سمت چپ مهدی بازرگان، [[عبدالکریم لاهیجی]] در سمت راست نگاره]]در دولت موقت ایران، ابتدا به عنوان وزیر کشور [[۱۳۵۷ (خورشیدی)]] و سپس به عنوان وزیر دادگستری فعالیت داشت. او در دوران تصدی وزارت کشور تلاش بسیاری برای برقراری نظم در شهرها و جلوگیری از آشوب و اخلال اوباش و تعیین [[استاندار]]ان و [[فرماندار]]ان و به جریان انداختن [[کلانتری]]‌ها و مراقبت از اقدامات [[ضد انقلاب]] انجام داد. همچنین از برگزارکنندگان [[همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران]] بود. برای انتخابات [[مجلس خبرگان رهبری]] و تسلیم [[پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی]] به [[مجلس شورای اسلامی|مجلس ایرن]] کارهای موثر کرد. او در تیر [[۱۳۵۸ (خورشیدی)]] با استعفای اسدالله مبشری به وزارت دادگستری منصوب شد که تا پایان کار دولت موقت ادامه داشت. در دادگستری هم برای تنظیم قوانین لزوم که قانون دادگاه‌های مدنی خاص از آن جمله بود همت گماشت.
او در کنش‌هایی که [[عباس امیرانتظام]] برای جلوگیری از هجوم ارتش به مردم انجام می‌داد، شرکت می‌کرد. همچنین در ملاقات با [[جواهر لعل نهرو]] [[نخست وزیر هند]] و دادن دسته گل توأم با نامه‌ای که [[علی‌اصغر حاج سید جوادی|علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی]] خطاب به او تهیه کرده بود، حاضر بود و همچنین در تهیه قالیچه هدیه به شهر قهرمان [[اسکندریه]] کنش داشت.
 
پس از سقوط [[دولت موقت]] در مقدمات تشکیل مجلس شورا دخالت داشت و. در نتیجه به نمایندگی مردم قزوین در مجلس اولنخست انتخاب شد. ودر مجلس نخست، همراه با سایر دوستان نهضتیخود در نهضت آزادی (بازرگانمهدی وبازرگان، یدالله سحابی وسحابی، [[ابراهیم یزدی]] و، [[هاشم صباغیان]] و غیرهمدیگران) همراه و هم‌رأی بود.
در استقبال از آیت‌الله خمینی هنگام مراجعتش به تهران به اتفاق [[سید محمود طالقانی]] و [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] حاضر بود و دیدارهایی با او در [[مدرسه رفاه]] توسط آن‌ها صورت گرفت و بالاخره به عضویت [[دولت موقت]] بازرگان، ابتدا به عنوان[[وزیر کشور]] (۱۳۵۷ (خورشیدی) و سپس به عنوان [[وزیر دادگستری]] عضویت داشت. او در دوران تصدی گری [[وزارت کشور]] تلاش بسیاری برای برقراری نظم شهرها و جلوگیری از آشوب و اخلال اوباش و تعیین [[استاندار]]ان و [[فرماندار]]ان و به کنش انداختن [[کلانتری]]‌ها و مراقبت از اقدامات ضد [[انقلاب]] انجام داد و سپس [[رفراندم]] تغییر [[رژیم]] که بیش از 98 درصد مردم در آن رأی دادند را برگزار کرد و در انتخابات [[مجلس خبرگان]] و پس از تسلیم [[پیش نویس قانون اساسی]] به مجلس، اقدامات مؤثری مبذول داشت. او در [[تیر (ماه)|تیر]] ماه ۱۳۵۸ یا [[استعفا]]ی [[اسدالله مبشری]] به [[وزارت دادگستری]] منصوب شد که تا آخر مأموریت [[دولت موقت]] ادامه داشت. در دادگستری هم برای تنظیم قوانین لزوم که قانون [[دادگاه‌های مدنی]] خاص از آن جمله بود همت گماشت.
[[پرونده:The First Friday Prayers in Tehran, leading by Ayotalloah Taleghani 2.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|نخستین [[نماز جمعه در ایران]] به امامت [[سید محمود طالقانی]] در کنار [[ابراهیم یزدی]]، [[صادق قطب‌زاده]]، [[هاشم صباغیان]] و احمد صدر حاج سید جوادی]]
 
پس از سقوط [[دولت موقت]] در مقدمات تشکیل مجلس شورا دخالت داشت و در نتیجه به نمایندگی مردم قزوین در مجلس اول انتخاب شد و همراه با سایر دوستان نهضتی (بازرگان و یدالله سحابی و [[ابراهیم یزدی]] و [[هاشم صباغیان]] و غیرهم) همراه و هم‌رأی بود.
 
== دیگر کنش‌ها ==
صدرحاج‌سیدجوادی با وجود داشتن پروانه وکالت در پرونده‌های عادی در را دخالت نکرد و تنها در پرونده‌هایی که علیه بازرگان یا به شکایت او تشکیل شده بود به عنوان وکیل مدافع حاضر شد و به همین صورت در پرونده مربوط به [[نهضت آزادی ایران]] و دبیر کل بعدی آن [[ابراهیم یزدی]] برای دفاع از حقوق آن‌ها شرکت نمود. او در سال‌های اخیر نیز عضو افتخاری [[شورای مرکزی نهضت آزادی ایران]] بود. صدرحاج‌سیدجوادی در ۱۸ فروردین در سن ۸۴ سالگی بازداشت شد و با سپردن وثیقه به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان بعد از یک هفته آزاد شد. او همراه با سایر متهمین نهضت برای محاکمه که به دادگاه احضار شد و پس از انجام محاکمه به اتفاقهمراه سایر اعضاء نهضت آزادی ایران به پرداخت جریمه نقدی (به علت رعایت دادگاه و کهولت سن) در حدود ۵۵ میلیون ریال محکوم شد. صدرحاج‌سیدجوادی در محاکمه انفرادی از خود دفاع نکرد ولی وکیل او [[محمدعلی دادخواه]] دفاع جداگانه‌ای از او انجام داد و همچنین صدرحاج‌سیدجوادی شخصاً حاضر به درخواست تجدید نظر در حکم بدوی نشد و دادخواه تقاضای تجدید نظر در حکم نمود.
یکی از اشتغالات روزمره صدرسیدجوادی از ۱۳۶۰ (خورشیدی (دی ماه آن سال) ابتدا تهیه مقدمات تدوین و سپس سرپرستی علمی [[دائرةالمعارف تشیع]] با استفاده از اعتبارات مالی [[ابوالفضل تولیت]] بود و از ۱۳۶۲ به علت استعفای دکتر محقق بنا به تصویب هیئت امناء عهده‌دار سمت سرپرستی دائرةالمعارف مزبور شد وی تا آخر عمر سرپرستی این اثر را بر عهده داشت. [[دائرةالمعارف تشیع]]، در سال ۱۳۸۲ کتاب سال شناخته شده و جایزه دریافت کرده‌است.
 
او در کنش‌هایی که [[عباس امیرانتظام]] برای جلوگیری از هجوم ارتش به مردم انجام می‌داد، شرکت می‌کرد. همچنین در ملاقات با [[جواهر لعل نهرو]] [[نخست وزیرنخست‌وزیر هند]] و دادن دسته گل توأم با نامه‌ای که [[علی‌اصغر حاج سید جوادی|علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی]] خطاب به او تهیه کرده بود، حاضر بود و همچنین در تهیه قالیچه هدیه به شهر قهرمان [[اسکندریه]] کنش داشت.
 
== کنش‌ها در نهضت آزادی ==
در اوایل سال ۱۳۴۰ اعضای طیف مذهبی نهضت مقاومت ملی به رهبری [[سید محمود طالقانی]] و [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] [[عطایی]] نیاز دیدند که تشکلی ایجاد کنند که علاوه بر عناصر ملی به مباحث مذهبی نیز توجه داشته باشد. صدرسیدجوادی از ابتدای مباحثات و نتیجه‌گیری و انتخاب نام [[نهضت آزادی ایران]] و عضویت در آن، با دوستان هم عقیده در دو جلسه شرکت داشته و جلسه دوم در منزلخانه او برگزار شده بود. در همین جلسه آیت‌الله طالقانی برای عضویت در این تشکیلات استخاره کرد و در نتیجه استخاره خوب آمد. صدرحاج‌سیدجوادی جزء مؤسسین نهضت محسوب بوده‌است، اما به لحاظ رعایت محذوریات شغلی که قانوناً قاضی دادگستری را ممنوع از شرکت در احزاب نموده بود، نام صدرسیدجوادی مختفی شد.{{مدرک}}
 
در دهه ۴۰ و بعد از بازداشت اعضای نهضت آزادی، صدرحاج‌سیدجوادی به همراه افرادی مانند [[گلپروران]] و [[پرویز یعقوبی]] و [[هاشم صباغیان]] (و ایام مختصری هم [[جلال الدین فارسی]] پس از آمدنش از خارج و یکی دو نفر دیگر) عضو هیئت اجرائیه موقت [[نهضت آزادی]] بود. صدرسیدجوادی در کنش‌های [[نهضت آزادی ایران]] پیوسته شرکت داشته و همیشه عضو شورای مرکزی نهضت بوده. او پس از بازداشت عزت‌الله سحابی که مأمور تماس با دوستان و نمایندگان نهضت در خارج از ایران بودند عهده‌دار برقراری این تماسها شد و در آمریکا با ابراهیم یزدی و همچنین تقی‌زاده در [[لندن]] و[[صادق قطب زاده]] و [[ابوالحسن بنی صدر|ابوالحسن بنی]] سیدجوادی در [[پاریس]] و [[صادق طباطبایی]] در [[آلمان]] مدتبا در تماس بود. خود او نیز در [[فروردین]] ۱۳۵۶ (خورشیدی مأموریت یافت که هنگام مسافرت به خارج با این افراد در تماس بوده و در هر محلی مشکلات مربوط به آن شهر یا کشور را بررسی و با دقت کامل رفع کند. در هنگام مسافرت او به [[آمریکا]]، مرگ [[علی شریعتی]] اتفاق افتاد که با کمک آقای [[ابراهیم یزدی]]، [[احسان شریعتی]] (فرزند شریعتی) را برای حمل جنازه از [[لندن]] به [[سوریه]] فرستاده و دیگر اقدام‌های لازم لزوم معمول داشت.
''احمد صدرحاج‌سیدجوادی'' در یازدهمین کنگره نهضت آزادی ایران به عضویت دائمی و افتخاری شورای مرکزی این حزب انتخاب شد و تا پایان عمر در کلیه جلسات حزبی حضوری پر رنگ و پیگیر داشتند.
وی پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۰ محل مراجعه خانواده‌های بازداشت شدگان نهضت آزادی بود و در سال ۱۳۸۱ دبیرکل نهضت آزادی به خاطر زحماتش از او تقدیر به عمل آورد.
سطر ۱۵۹ ⟵ ۱۶۵:
 
== مرگ ==
احمدصدرحاج‌سیدجوادی،احمد صدرحاج‌سیدجوادی، روز سه شنبه ششم فروردین ۱۳۹۲ در پی وخامت وضعیت گوارشی به [[بخش مراقبت‌های ویژه]] [[بیمارستان آبان]] منتقل شد و صبح روز یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ سایت «[[میزان خبر]]»، نزدیک به [[نهضت آزادی]]، از درگذشت دکترسید احمدصدرحاج‌سیدجوادیاحمد صدرحاج‌سیدجوادی خبر داد. شخصیت‌ها، احزاب و گروه‌های سیاسی و اجتماعی بسیاری در پیام‌های جداگانه مرگ وی را تسلیت گفتند، از جمله این شخصیت‌ها و گروه‌ها می‌توان به [[سید محمد خاتمی]]، [[یوسف صانعی]]،[[ بیات زنجانی]]، اعضا و علاقه‌مندان [[نهضت آزادی]] در خارج از کشور، [[حزب مجاهدین انقلاب اسلامی]] (شاخه خارج از کشور)، [[جبهه ملی ایران]]، خانواده‌های قربانیان [[قتل‌های زنجیره‌ای ایران]]، و [[حزب توده ایران]] اشاره کرد.
 
رسانه‌های فارسی زبان داخل و خارج از ایران به‌طور گسترده مرگ او را پوشش دادند و با تهیه گزارش و انجام مصاحبه به این موضوع پرداختند. پیکر سیداحمدصدرحاج‌سیدجوادیسیداحمد صدرحاج‌سیدجوادی روز ۱۲ فروردین ۱۳۹۲ با حضور ده‌ها تن از چهره‌های شناخته شده، کنشگران سیاسی و مردم از جلوی بیمارستان آبان [[خاک‌سپاری|تشییع]] شد و در [[مقبره خانوادگی]] آنها در [[قزوین]] به خاک سپرده شد.
 
از جمله شرکت کنندگان در این مراسم می‌توان به [[ابراهیم یزدی]]، [[عبدالله نوری]]، [[حسین انصاری راد]]، [[محمد توسلی]]، [[غلامعباس توسلی]]، [[داوود هرمیداس باوند]]، [[عباس امیرانتظام]]، [[حبیب‌الله پیمان]]، [[لطف‌الله میثمی]]، [[محمد ملکی]]، [[عماد الدین باقی]]، [[مرتضی الویری]]، [[طاهری نجف آبادی]]، [[شکوری راد]]، [[کیانوش راد]]، [[سارا شریعتی]] و [[احسان شریعتی]]، [[محمود یگانلی]]، [[سعید شریعتی]] و اعضای شاخه‌های [[اصفهان]]، [[آذربایجان]] و [[زنجان]] نهضت آزادی، نیروهای ملی-مذهبی و اعضای [[جبهه ملی ایران]] اشاره کرد.
 
همچنین بعد از ممانعت نهادهای امنیتی از برگزاری مراسم بزرگداشت سیداحمدصدرحاج‌سیدجوادیسیداحمد صدرحاج‌سیدجوادی در [[حسینیه ارشاد]] و مساجد عمومی شهر تهران، این مراسم در منزلخانه ایشان و با حضور چهره‌های سیاسی برگزار شد.
 
در این مراسم چهره‌هایی نظیر [[ابراهیم یزدی]]، [[حسین شاه‌حسینی]]، حسین انصاری راد، [[عبدالله نوری]]، محمد توسلی، [[هاشم صباغیان]]، [[غلامعباس توسلی]]، [[عباس امیرانتظام]]، [[عباس شیبانی]]، [[غلامحسین کرباسچی]]، [[محمدرضا عارف]]، [[محمدرضا خاتمی]]، [[محمد ملکی]]، [[محمدبسته نگار]]، [[حبیب‌الله پیمان]]، [[سید حسین موسویان]]، [[ادیب برومند]] ،[[بهرام نمازی]]، حسین شاه اویسی، [[خسرو سیف]]، [[محمد نوری زاد]]، [[محمدجواد مظفر]]، [[سعید لیلاز]]، خانواده [[علی شریعتی]] و جمعی دیگر از روزنامه‌نگاران، کنشگران ملی-مذهبی و اعضای احزاب ملی حضور داشتند.