دین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ویرایش 2A01:5EC0:2024:5D1E:A5F8:108C:DBA7:7F66 (بحث) به آخرین تغییری که Mpj7 انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
خط ۷:
'''دین'''، که به آن '''آیین'''، و '''کیش''' نیز گفته می‌شود؛ در ''لغت'' به معنای راه و روش تعبیر شده<ref>[http://www.vajehyab.com/moein/دین-1 واژه یاب-واژه دین]</ref> که بر این اساس می‌توان آن را به راه و روشی که افراد انسان برای زندگی خود اختیار می‌کنند تعبیر نمود.
 
همچنین دین در ''اصطلاح'' یک [[جهان بینی]] و مجموعه‌ای از [[باور]]ها است که می‌کوشد توضیحی برای یک رشته از پرسش‌ها که در طول زندگی بشر برای او مطرح می‌شود مانند چگونگی پدید آمدن اشیا و جانداران و کیفیت آغاز و پایان احتمالی چیزها، و چگونگی زیستن ارائه دهد.{{مدرک}}
 
نوکیش (تغییر دین داده) کسی است که دین و آیین خویش را بنابر احساس، جستجو و پژوهش به دین و آیینی نو برمی‌گرداند؛ و در بیشتر کشورهای جهان آسان، قابل احترام و پذیرفتنی است؛ و این پذیرش یکی از بن‌مایه‌های آزادی در زمینه اندیشه و دموکرسی است.{{مدرک}}
نوکیشی در فرهنگ ایرانیویرایش
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ در موزه بریتانیا.{{مدرک}}
 
در فرهنگ و آیین ایرانی، هر کس می‌تواند دین خود را برگزیند و نیایشگاه خودش را داشته باشد. زرتشت یکی از بزرگان ایران می‌گوید: «ای خداوند خرد هنگامیکه در روز ازل جسم و جان آفریدی و از منش خویش نیروی اندیشیدن و خرد بخشیدی. زمانی که به تن خاکی روان دمیدی و به انسان نیروی کار کردن و سخن گفتن و رهبری کردن عنایت فرمودی خواستی تا هر کس به دلخواه و با کمال آزادی راه و کیش خود را برگزیند.» (هات ۳۱ بند ۱۱). و در یکی از
 
== ریشه‌شناسی واژهٔ دین ==
خط ۳۷:
 
در زبان عبری، معادل دقیقی برای "religion" وجود ندارد، و یهودیت بین هویت‌های دینی، ملی، نژادی، یا قومی تمایزی قائل نمی‌شود. یکی از مفاهیم اصلی آن، "halakha" است که گاهی "شرع" ترجمه می‌شود، که راهنمای انجام تکلیف دینی و اعتقاد و اکثر جنبه‌های زندگی روزمره می‌باشد.
استفاده از اصطلاحات دیگر مانند اطاعت از خدا یا اسلام نیز بر مبنای تاریخچه‌ها و واژگان خاصی می‌باشد. در واقع دین برنامه زندگی است.{{مدرک}}
 
== رابطه دین و عقل ==
می‌توان گفت در بعضی از ادیان بزرگان و عالمان آن دین سعی می‌کنند که بخش‌هایی از دستورات و عقاید دینی را بوسیله [[استدلال]] و [[برهان]] عقلی توجیه کنند و از این نظر قابل استناد به [[عقل]] بنظر برسند.{{مدرک}}
 
بعضی از ادیان نیز فراعقلی اند، یعنی بخش‌هایی از آن مستقل از عقل و بر مبنای [[عشق]] و [[عاطفه]] و [[احساسات]] و اعتقاداتی مبنی بر این امور اند و حتی گاهی بر پایه اعتقاداتی ناشی از تقلید از پدران قبیله و فامیل و اطرافیان است.{{مدرک}}
 
شمار دین‌ها در میان انسان‌ها بسیار زیاد است و این ادیان توضیحات بسیار متفاوت و گفتارهای پرشماری را در راه کوشش برای یافتن پاسخ به معماهای یاد شده مطرح می‌کنند.{{مدرک}}
 
در باور پیروان ادیان، موجود یا موجوداتی که فراتر از قوانین جاری [[طبیعت]] هستند این [[جهان]] را آفریده و بر آن فرمان‌روایی می‌کنند و انسان می‌تواند از راه [[عبادت]] و [[پرستش]] او/آنان از [[واکنش]] آن موجود یا آن چند موجود استفاده نماید و به درجه‌ای از حس [[امنیت]] و آرامش برسد.<ref name="Century 2009. p.218">The knowledgebook: everything you need to know to get by in the 21st Century. 2009. Washington, D.C. : National Geographic. p.218.</ref>
خط ۶۱:
از دین‌های بزرگ دیگر در جهان می‌توان از [[بوداگرایی]]، [[هندوگرایی]] و آیین [[کنفوسیوس|کنفوسیوسگرایی]] نام برد. ادیان لزوماً خدامحور نیستند ولی به نظر می‌رسد تمام ادیان معتقد به ماوراء طبیعت باشند.
 
دین‌های کهن فراوان دیگری نیز وجود دارد مانند [[زرتشتی‌گری]]، [[آیین مانی|مانی‌گری]]، [[مهرپرستی]] و جز اینها.{{مدرک}}
 
== تعریف دین ==
خط ۷۷:
 
به نظر می‌رسد اکثر ادیان دنیا به منزلهٔ نهضت‌های تجدید حیات ظهور کرده‌اند، همان‌طور که بینش پیامبر صاحب کرامت، تصورات افراد را تحریک می‌کند؛ افرادیکه به دنبال پاسخ جامع تری برای مشکلات خود هستند بیش از آنکه احساس کنند اعتقادات روزانه این مشکلات را بوجود آورده‌اند. افراد صاحب کرامت در اکثر
زمان‌ها و مناطق دنیا ظهور یافته‌اند. به نظر می‌رسد کلید دستیابی به موفقیت بلند مدت - و اکثر نهضت‌ها با تأثیری تقریباً بلند مدت همراه هستند- ارتباط نسبی با پیامبرانی دارند که با ترتیب حیرت‌انگیز ظهور می‌کنند، ولی بیشتر با افزایش گروهی از حامیانی مرتبط است که می‌توانند نهضتی را رسمیت بخشند.{{مدرک}}
 
== اساطیر خاستگاه ادیان مختلف ==
برای آشنایی با دین باید ابتدا با مفهوم اسطوره آشنا شد زیرا چنانچه که می‌دانیم بسیاری از داستان‌هایی که در دین عنوان می‌شوند مثل؛ آفرینش اولین انسان، مرگ و … ریشه در تاریخ و اساطیر یک قوم دارند.{{مدرک}}
 
اسطوره کلمه‌ای معرب است که از واژه یونانی هیستوریا (historia) به معنای"جستجو، آگاهی و داستان" گرفته شده‌است. برای بیان مفهوم اسطوره، در زبان‌های اروپایی از واژه "myth" به معنای افسانه و قصد و شرح و خبر استفاده شده‌است. اسطوره را باید داستان و سرگذشتی مربوط به فراسوی جهان مادی و ملموس دانست؛ که معمولاً اصل آن معلوم نیست. در اسطوره وقایع دوران اولیه آفرینش نقل می‌شود. به عبارت دیگر سخن از آنست که چگونه هر چیزی پدید می‌آید و به هستی خود ادامه می‌دهد؟ این دقیقاً یک سؤال فلسفی است اما اسطوره‌ها و افسانه‌ها به این سؤال از طریق تخیلات پاسخ می‌دهند نه از روی منطق.
خط ۹۲:
* اسطوره<ref>شناخت اسطوره‌های ملل</ref> واکنشی است از ناتوانی انسان در مقابله با درماندگی‌ها و ضعف او دربرآوردن آرزوها و همچنین ترس از حوادث است. انسان‌ها همواره در مقابل بسیاری از پدیده‌های طبیعی ضعیف بوده‌اند (به خصوص درگذشته) بنابراین تنها راهی که همیشه آنان را امیدوار نگاه می‌داشته ساختن اسطوره‌ها و خدایان و متوسل شدن به نیروی آنان بوده‌است. البته دربرخی از جوامع تعداد انگشت شماری از افراد به جای اکتفا به نیروی اساطیر و خدایان موهوم از نیروی تفکر خود استفاده کردند و به چاره اندیشی منطقی پیرامون پدیده‌ها پرداختند و علم را پایه‌ریزی کرند، اگر بشر امروزه بدین سطح از تمدن و تکنولوژی رسیده‌است نتیجه شک کردن همین تعداد انگشت شمار (در ادوار مختلف تاریخی) در بنیان‌های فکری جامعه و تلاش برای تغییر نگرش خود نسبت به محیط پیرامون بوده‌است.
* اسطوره داستان و تجسمی از احساسات آدمیان است. تکرار این داستان‌ها که در قالب آداب و رسوم سنتی و مراسم‌های آیینی برگزار می‌شود به آدمیان واقعیت و حقانیت می‌بخشد؛ و در نهایت به او توهم بهترین موجود هستی بودن را می‌دهد.
* اسطوره نشانه‌ای از عدم آگاهی بشر است. در گذشته انسان به پیروی از تخیل و کنجکاوی خود برای رویدادها علت و انگیزه می تراشیدو به این ترتیب، تخیل را با واقعیت‌ها پیوند می‌داد در واقع تمامی اساطیر، افسانه‌ها و ادیان بر پایه همین تخیلات زاده شدند. در یک‌کلام اسطوره تلاشی برای بیان واقعیت‌های پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیده‌هایی که به علتشان واقف نبوده، به تعبیرات فراطبیعی روی آورده و این دقیقاً زمانی است که هنوز دانش بشری توجیه‌کننده حوادث پیرامونی اش نیست.{{مدرک}}
 
== نهضت‌های دینی ==
در قرن ۱۹ و ۲۰، تحقیق دانشگاهی در مورد دین‌شناسی تطبیقی، اعتقاد دینی را به مقوله‌های فلسفی به نام "ادیان دنیاً تقسیم کرد. با این وجود، تحقیق اخیر تأکید دارد که تمامی ادیان لزوماً با اصول متناقضی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و اینکه انتساب تحقیق به فلسفهٔ خاص، یا حتی نهضت دینی معین به جای ماهیت فرهنگی، سیاسی، یا اجتماعی محدود می‌باشد. پژوهش روان‌شناسی فعلی دربارهٔ ماهیت دینداری نشان می‌دهد که بهتر است دین را پدیدهٔ ثابتی ذکر کرد که بایستی متمایز از هنجارهای فرهنگی (یعنی "ادیان") باشد؛ لذا فهرستی از نهضت‌های دینی که در این بخش مطرح گردید، تلاش برای مختصرسازی مهمترین اثرات منطقه‌ای و فلسفی در جوامع محلی است، ولی به هیچ وجه توصیف کاملی از تمامی جوامع دینی نمی‌باشد و مهمترین اصول دینداری فردی را توضیح نمی‌دهد.{{مدرک}}
 
== نقد دین ==
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/دین»