سید محمدحسین طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 5.115.124.130 (بحث) به آخرین تغییری که Farhangirani انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
ایشان -> او +-
خط ۲۸:
 
== خانواده ==
وی از دودمان [[سادات طباطبایی]] [[آذربایجان]] است و با [[سید علی قاضی]] و [[سید محمدعلی قاضی طباطبایی]] خویشاوندی دارد. همسر اول علامه، قمرالسادات مهدوی طباطبایی از بستگان ایشاناو بود که در سال ۱۳۴۳ شمسی درگذشت و پس از ۲ سال، وی با همسر دوم خود، [[منصوره روزبه]] خواهر [[رضا روزبه]] ازدواج کرد.<ref>[http://porseman.net/defaulte.aspx?namayesh=1273 گفتگو با همسر علامه طباطبایی]</ref> وی از نوادگان [[عبدالوهاب تبریزی]] که نسب وی هم به [[حسن مثنی]] پسر امام [[حسن مجتبی]] می‌رسد.
 
== زندگی‌نامه ==
خط ۴۲:
خود دربارهٔ دوران تحصیلش نوشته‌است: {{گفتاورد|«در اوایل تحصیل که به [[صرف]] و [[نحو]] اشتغال داشتم، علاقهٔ زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به‌طوری‌که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می‌پنداشتم{{کذا}}. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم. بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر خودکشی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلاً روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم»|<ref>روزنامه همشهری؛ ۲۵ آبان ۱۳۸۴؛ خردنامه؛ صفحهٔ ۱</ref>}}
 
سید محمد حسین به مدت شش سال (۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ خ) پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می‌شد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر [[میرزا علینقی خطاط]] به یادگیری فنون [[خوشنویسی]] پرداخت. چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشاناو پاسخ گوید به همین دلیل به [[مدرسه طالبیه تبریز]] وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ هـ. ش مشغول فراگیری دانش‌های مختلف اسلامی شد.
 
=== تحصیل در نجف اشرف ===
او بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرش به نجف می‌رود و ده سال در نجف به تحصیل علوم دینی می‌پردازد.
طباطبایی علوم ریاضی را در نجف نزد [[سید ابوالقاسم خوانساری (میرصغیر)|سید ابوالقاسم موسوی خوانساری]] نوه [[سید ابوالقاسم خوانساری (میرکبیر)]] فراگرفت. او دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون [[محمد حسین نائینی]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی]] خواند و مدت درس‌های فقه و اصول ایشاناو در مجموع ده سال بود.
 
استاد او در فلسفه حکیم متأله، [[سید حسین بادکوبه‌ای]] بود که سالیان دراز در نجف در کنار برادرش [[سید محمدحسن الهی طباطبایی]]، نزد او به درس و بحث مشغول بودند.
 
همچنین معارف الهیه، تفسیر قرآن به قرآن، حکمت و فلسفه، اخلاق و فقه الحدیث را نزد [[سید علی قاضی|سیدعلی قاضی طباطبایی]] آموخت و در [[عرفان]] تحت نظر و تعلیم و تربیت او رشد یافت.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = https://www.mashreghnews.ir/news/244448/ماجرای-رحلت-عارفانه-علامه-قاضی |عنوان = ماجرای رحلت عارفانه "علامه قاضی"| ناشر = [[مشرق نیوز]]|تاریخ = ۶ شهریور ۱۳۹۲|تاریخ بازدید = ۲ ژوئن ۲۰۱۸}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = https://hawzah.net/fa/Article/View/94809/نقش-آیت-الله-سید-علی-قاضی-(ره)-در-تربیت-علامه-طباطبایی-(ره)-وتاثیر-وی-در-تفکر-فلسفی-حوزه-علمیه-قم- |عنوان = قش آیت‌الله سید علی قاضی (ره) در تربیت علامه طباطبایی (ره) وتاثیر وی در تفکر فلسفی حوزه علمیه قم| ناشر = پایگاه اطلاع رسانی حوزه|تاریخ = ۶ مرداد ۱۳۹۵ |تاریخ بازدید = ۲ ژوئن ۲۰۱۸}}</ref> [[محمود امجد]] نقل می‌کند که «حال علامه، با شنیدن نام سید علی قاضی دگرگون می‌شد.<ref>{{یادکرد خبر|نام = |نام خانوادگی = |همکاران = |پیوند = https://www.farsnews.com/printable.php?nn=13950712000387 |عنوان = علامه طباطبایی و گذران معاش از راه کشاورزی|اثر = | ناشر = [[خبرگزاری فارس]]|صفحه = |تاریخ = ۱۲ مهر ۱۳۹۵ |بازیابی = ۲ ژوئن ۲۰۱۸}}</ref>»
 
[[سید احمد قاضی]] از قول او نقل می‌کند که: پس از ورودم به [[نجف]] به بارگاه [[امیرالمؤمنین]] رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن آقای قاضی نزدم آمد و گفت: «شما به حضرت علی علیه السلام عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده‌اند. از این پس، هفته‌ای دو جلسه با هم خواهیم داشت.» و در همان جلسه گفت: «اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.»
 
=== بازگشت به تبریز ===
علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بودند به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیشان در تبریز بدست می‌آمد مجبور به مراجعت به ایران می‌شود و مدت ده سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می‌شوند.<ref name="کشاورزی">{{یادکرد خبر|نام = |نام خانوادگی = |همکاران = |پیوند = https://www.isna.ir/news/8908-16082/ستارگان-آسمان-تشيع-علامه-محمدحسين-طباطبايي-عالم-فرزانه-و |عنوان = /ستارگان آسمان تشيع/ علامه محمدحسين طباطبايي؛ عالم فرزانه و مفسر بزرگ |اثر = | ناشر = [[ایسنا]]|صفحه = |تاریخ = ۲۳ آبان ۱۳۸۹|بازیابی = ۲ ژوئن ۲۰۱۸}}</ref>
فرزند ایشانفرزندش مهندس [[سید عبدالباقی طباطبائی]] می‌گوید:
خوب به یاد دارم که، پدرم دائماً و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کار کردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برفهای موسمی در حالی که، چتر به دست گرفته یا پوستین بدوش داشتند امری عادی تلقی می‌گردید، در مدت ده سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و بدنبال فعالیت‌های مستمر ایشان قناتها لایروبی و باغهای مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود.
طبقه زیر این اتاق‌ها انبار آب شرب منزل بود که در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم.
سطر ۲۱۴ ⟵ ۲۱۲:
# [[علی الهامی کلوانق]]
# [[ابراهیم انصاری خوئینی زنجانی]] {{Colend}}
همچنین بسیاری از [[روشنفکران]] در جلسات مباحثه از ایشان بهره گرفتند. از آن جمله می‌توان به جلسات مباحثه با [[هانری کربن]] اشاره کرد، که دکتر سید [[حسین نصر]] و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند یا جلساتی که در [[تهران]] برگزار می‌شد و افرادی نظیر [[داریوش شایگان]] در آن حاضر بودند..
 
همچنین بسیاری از [[روشنفکران]] در جلسات مباحثهمباحث ازمهم ایشان بهره گرفتند. از آن جملهاو می‌توان به جلسات مباحثه با [[هانری کربن]] اشاره کرد، که دکتر سید [[حسین نصر]] و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند یا جلساتی که در [[تهران]] برگزار می‌شد و افرادی نظیر [[داریوش شایگان]] در آن حاضر بودند..
علامه طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات می‌گوید: بنا به گفته کربن تاکنون [[مستشرقان]]، اطلاعات مربوط به [[اسلام]] را از اهل [[تسنن]] اخذ می‌کردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایسته‌است، به دنیای [[غرب]] معرفی نشده‌است. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کرده‌اند. آنچه پس از پژوهش‌های علمی بدان رسیده‌ام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد باید نگاه کرد. از این رو کوشیده‌ام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقه‌مندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشن‌تر شوم.<ref>بازخوانی دوستی علمی علامه طباطبایی (ره) و هانری کربن، پرسمان، آبان ۱۳۸۲، شماره ۱۴</ref>
 
علامه طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات می‌گوید: بنا به گفته کربن تاکنون [[مستشرقان]]، اطلاعات مربوط به [[اسلام]] را از اهل [[تسنن]] اخذ می‌کردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایسته‌است، به دنیای [[غرب]] معرفی نشده‌است. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کرده‌اند. آنچه پس از پژوهش‌های علمی بدان رسیده‌ام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد باید نگاه کرد. از این رو کوشیده‌ام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقه‌مندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشن‌تر شوم.<ref>بازخوانی دوستی علمی علامه طباطبایی (ره) و هانری کربن، پرسمان، آبان ۱۳۸۲، شماره ۱۴</ref>
 
== نمونه اشعار ==