ارنست پرون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۶:
 
== پرون در دربار رضا شاه ==
برخی از منابع مدعی هستند که [[رضاشاه]] از پرون نفرت خاصی داشته‌است.<ref name=autogenerated3>شکست شاهانه. صفحات ۲۱۲ تا ۲۱۹</ref> در این نکته اتفاق نظر وجود دارد که پرون در طول مدت حضور در دربار، از روابط با شاه برای توصیه‌هایی استفاده برده‌است. یکی از این استفاده‌ها، تشویق محمدرضای [[ولیعهد]] به تغییر نظر [[رضاشاه]] در مورد محل تبعید مصدق بوده‌است. در اوایل تابستان سال ۱۳۱۹، دکتر [[محمد مصدق]]، وزیر دربار و نماینده پیشین [[مجلس شورای ملی]]، به دستور رضاشاه دستگیر و از تهران به زندان کثیفی در [[بیرجند]] منتقل شد. از آنجا که سابقه چنین تبعیدهایی در دوره رضاشاه بخصوص در مورد [[نصرت الدوله]]، [[سیدحسن مدرس]] و [[عبدالحسین تیمورتاش]]، بوی خون می‌داد، بسیاری از افراد (از جمله [[اشرف پهلوی]] و [[فوزیه]]) واسطه شدند تا با میانجیگری مصدق را رها کنند؛ ولی همه ناکام ماندند. در این میان پرون که هم‌زمان در بیمارستانی تحت مدیریت پسر مصدق، درحالدر حال درمان بود، موفق شد محمدرضا را متقاعد کند تا راساً نسبت به انتقال مصدق و تحت نظر گرفتنش در یک محل امن (ملک شخصی مصدق در [[احمدآباد مصدق|احمدآباد]]) دستوری برخلاف دستور پدر پادشاهش صادر کند.<ref>فوزیه. خسرو معتضد. نشر البرز. تهران ۱۳۷۵ صفحات ۶۰۳ تا ۶۰۸</ref><ref>[http://www.aftab.ir/articles/politics/plitical_history/c1c1186235430p1.php وبگاه آفتاب]</ref>
 
== پرون و محمدرضا شاه پهلوی ==
[[ثریا اسفندیاری]] بختیاری همسر دوم شاه، چنین تصویری از سالهایسال‌های آخر اقامت پرون در دربار و کاخ شاه ارائه می‌دهد: «ارنست پرون زشت و نامطبوع است. چشمهایش نفرت‌انگیز است… [[همجنس‌گرایی|همجنس باز]] است… مزدور است… نادرست… ماکیاول صفت… شیطان صفت… رمال… غیبگو…» ثریا در این کتاب عنوان نمود که پرون و شاه هر روز صبح یکدیگر را در اتاق شاه ملاقات می‌کنند و پرون در این ملاقات‌ها به دسیسه چینی علیه دشمنانش می‌پردازد.<ref>کاخ تنهایی. ثریا اسفندیاری بختیاری. ترجمه نادعلی همدانی. ناشرمترجم. تهران ۱۳۷۱ صفحات ۱۴۳ و ۱۴۴</ref>
 
[[منوچهر فرمانفرمائیان]]، دوستی شاه و پرون را سطحی می‌دانست. او معتقد بود که شاه هیچگاه دوستان صمیمی نداشته و فاصله خود را با پرون نیز حفظ می‌کرده‌است.<ref name="autogenerated1">خون و نفت. منوچهر و رخسان فرمانفرمائیان. ترجمه مهدی حقیقت خواه. (ISBN 964-311-149-0) تهران. ققنوس ۱۳۷۷</ref>