زخرف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش جناب (بحث) به آخرین تغییری که HaDi انجام داده بود واگردانده شد
Aghdassi (بحث | مشارکت‌ها)
وصف مترفین
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱:
{{سوره||نام =  زخرف |کتابت = ۴۳|جزء = ۲۵|آیه = ۸۹|محل نزول = مکه|شماره نزول = ۶۳|بعدی =  [[دخان]] |قبلی =  [[شوری (سوره)|شوری]] |کلمه = ۸۲۵|حرف = ۳۷۰۳}}
'''سوره زُخْرُف''' [[سوره]] ۴۳ از [[قرآن]] است، ۸۹ [[آیه]] دارد و [[سوره مکی|سوره‌ای مکی]] است. همانند سوره‌های مکی، مباحث این سوره پیرامون اعتقادات اساسی مسلمانان مانند [[توحید (اسلام)|توحید]]، [[معاد]]، [[نبوت]]، و داستان پیامبران، به ویژه [[ابراهیم]]، [[موسی]]، و [[عیسی]] است. این سوره به انتقاد از ارزش‌های حاکم بر افکار افراد بی‌ایمان می‌پردازد و نام آن نیز از آیهٔ ۳۵ آن گرفته شده‌است که در مورد ارزش‌های مادی و زُخْرُف ([[طلا]] و مانند آن) سخن می‌گوید.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|نام=ناصر|پیوند نویسنده = ناصر مکارم شیرازی|نام خانوادگی۲=جمعی از نویسندگان|نام۲=|کتاب=تفسیر نمونه|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|جلد=۲۱|صفحه=ص ۳–۴|سال=۱۳۷۴|پیوند=http://www.ghadeer.org/qoran/t_nemona/j21/tna21001.htm|پی‌نوشت = سوره زخرف، مقدمه|زبان=فارسی}}</ref>در این سوره افراد بی ایمان، که فقط و فقط به قدرت و ثروت مادی فکر می کنند را مترفین نامیده  شده است و در آیات متعددی از این سوره، چنین طرز تفکری باز شده است. در آیه ۲۳ چنین آمده است.وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ.
 
مترف کسی است که از نعمتهای فراوان برخوردار است وبه آنها می نازد، به دیگران فخر میفروشد و از داشتن و برخوردار بودن این نعمت ها احساس توانایی و قدرت می کند.
 
از آیات بعدی این سوره مبارکه می توان فهمید یکی از ریشه های غلط فکر کردن و نپذیرفتن حقایق و انکار کردن آن، اندیشه و احساسی است که از مترف بودن حاصل می شود. در این سوره می فرماید  وقتی هشدار رسولان برای مردمی که مترف شده بودند آمد، آنها نپدیرفتند و استدلالشان این بود که ما  گذشتگانمان را بر چیز درستی یافتیم که به آنها اقتدا می کنیم. قرآن نمیگوید این استدلال همه کافران و همه کسانیکه پیامبران را نپدیرفتند، بوده است بلکه می گوید فقط استدلال مترف هایشان اینچنین بوده است.
 
در ادامه سوره وقتی در باره نپدیرفتن دعوت ابراهیم صحبت می کند  باز این استدلال را می بیینیم که چون از نعمت و امکانات خوبی برخوردار بودن نسب سحر به پیامبر شان دادند.
 
در ادامه  فلسفه برخورداری از امکانات مادی و تفاوت انسانها در مال و ثروت را بیان می فرماید و آن اینکه، این تفاوت تنها به خاطر حرکت و انگیزه مردم در تعاملات اجتماعی و اقتصادی است. اما مترف ها فکر می کنند که هر کس بیشتر داشته باشد و هر جامعه و قریه ای که بیشتر برخوردار باشد بزرگتر و عظیم تر است و مسیر و راه او درست تر است. تعجب می کنند که چرا  خدا از دو قریه (جامعه) بزرگ آن زمان پیامبر خود را انتخاب نکرد.
 
از مجموعه آیات می توان فهمید که قرآن به ثروتمندان و کسانیکه از امکانات و رفاه مادی برخوردارند، مترفین نمی گویند. بلکه از نظر قرآن، مترف یک ایدئولوژی و طرز فکر است که میزان درستی  و حقیقت را به قدرت و ثروت نسبت می دهد. گروهی که قویتر و قدرتمند تر است، راه درست را رفته است که صاحب قدرت شده است و گروهی که فقیر مانده است راه و روشش او غلط بوده است که در فقر بسر می برد.
 
نطر می رسد  در قرآن این لغت به صورت جمع، نه مفرد بکار رفته است. زیرا دلالت بر یک طرز فکر جمعی و یک مکتب فکری دارد. در این مکتب فکری:
 
قدرتمند شدن و ثروتمند شدن نشانه انتخاب راه درست زندگی است. در این مکتب فکری قدرتمند شدن و ثروتمند شدن  با راه درست زندگی رابطه یک طرفه ندارد. بلکه رابطه دو طرفه دارد. یعنی شرط لازم و کافی برای راه درست، زندگی ثروت و قدرت است.اگر گروهی قدرتمند و تروتمند بودند، راه درست زندگی را رفته است. و اگر گروهی راه درست زندگی را رفته باشد پس حتما قدرتمند و ثروتمند است.
 
در همین سوره که نامش زخرف است خداوند کریم می گوید اگر قرار بر این نبود که وحدت جامعه اساس و اصل باشد. حتی به مردمی  هم که حقیقت را کتمان می کردند تا سقف خانه هایشان طلا و نقره می دادیم.
 
به نطر می رسد ریشه بسیاری از انحرافات فکری در جوامع امروز بشری همین طرز فکر مترفین است. آثارمنفی این طرز فکرفقط در اقتصاد دیده نمی شود، بلکه در اخلاق واحساسات زیبای انسانی نیز اثر منفی دارد.
 
== منابع ==