قاجاریان موفق شدند بر آشوب قرن هجده با ایجاد امنیت نسبی و کنترل بر ایالات فائق ایند. دو مجموعه موقت و ثابت، اداره ایالتی را تشکیل مداد. فرماندار کل و وزیر که از تهران تعیین میشد و شاه و دولت مرکزی را نمایندگی میکرد و اغلب موقتی بود دیگری مسئولین محلی که عمدتاً وراثتی و دائم بودند و خانها و حاکمان و نایب الحکومهها و کلانتران را شامل میشد.<ref name="EIr19" />
آغا محمد خانآغامحمدخان و فتحعلیشاهفتحعلیشاه سنت سلجوقی گماردن شاهزادگان با نسب شاهی بر حکومت ایالات را زنده کردند، ولی آنان از گماردن حکام شاهزاده بر ایالت مرزی حساس گیلان در هراس بودند. نتیجتاً برای گیلان مجموعاً به مدت سی و هفت سال در نیمه واپسین حکومت [[فتحعلیشاهفتحعلیشاه]] حاکم شاهزاده تعیین شد. در اولین و آخرین دهه حکومت [[ناصرالدین شاه]]، و در نخستین سالهای حکومت [[مظفرالدین شاه]] در قرن نوزدهم گیلان توسط سی حاکم و شماری وزیر اداره شد: پنج حاکم حدود ده سال حکومت کردند، شش حاکم حد. د پنج سال حکومت کردند، و باقی بیست حاکم یک یا دو سال حکومت کردند. نقش اصلی حکام و وزرایشان، جدا از اجرای قانون، جمعآوری مالیات تعیین شده از رعایا با کمک خانها و کلانترها و انتقال آن به خزانه سلطنتی بود. فروش حکومت ایالات، که در دوره ناصر الدین شاه رواج یافت این مسئولیت را بیشتر کرد. بیشتر جکام میخواستند تا جای ممکن مالیات بیشتری به دست آورند. با در نظر گرفتن این که بیشتر حکام برای یک یا دو سال در صدر بودند و باید از تجار قرض میکردند تا حکومت شان را بخرند، مجبور بودند مالیا اضافی وضع کنند تا قرض شان را بدهند. مالیاتهای سنگین باعث بروز یک سری قیامها در گیلان شد.<ref name="EIr19" />
در میان حکام سرشناس گیلان در این دوره، [[میرزا موسی منجمباشی|میرزا موسی خان منجم آبادی]] بود که بین ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵ بر گیلان حکم راند. او در مه ۱۸۰۵ موفق شد جلوی پیشروی دستهای از قشون روسی به سمت رشت را بگیرد. پس از او [[خسرو خان گرجی]] حکومت کرد، یک سیاستمدار سرشناس قاجار و یک چهره محبوب و قدرتمند که بازار رشت و راههای ایالتی را بهبود داد و از دهقانان و صنعتگران حمایت کرد؛ ولی افراد سرشناس و زمینداران که منافع شان با شیوه حکومتداری او به خطر افتاده بود شورشی علیه او ترتیب دادند که موجب برکناری او در ژونیه ۱۸۱۹ شد. در این زمان [[فتحعلی شاه]] [[محمدرضا میرزا]] را به عنوان حاکم و [[آقا بزرگ منجم باشیمنجمباشی]] را به عنوان وزیر منصوب کرد. او در ۱۸۳۰ با حاکم دیگری به نام [[یحیی میرزا]] به وزارت [[منوچهر خان معتمدالدوله]] جایگزین شد. ابتدای حکمرانی آنها مصادف با یک [[طاعون]] شدید شد که نصف جمعیت رشت که در آن زمان ۴۰ هزار بود را قربانی کرد.<ref name="EIr19" />
مالیاتهای زیاد خیزشهای مردمی دیگری را هم موجب شد. مثلاً در ۱۸۵۱، ۱۸۶۹ ۱۸۶۱ و ۱۸۷۴ که توسط قوای دولتی سرکوب شد. در ۱۸۵۱ شورشیهاشورشیها خانه حاکم، [[عیسی خانعیسیخان والی]] عموی شاه، را به یغما بردند. در ۱۸۵۳ او با برادرش [[امیر اصلان خان عمیدالملک]] جایگزین شد که تا ۱۸۵۷ حکومت کرد. در ژوئیه ۱۸۶۱ شورش شدید در رشت شکل گرفت که بیش از ۴۰۰ کشته برجای گذاشت. شورش از جنگ سالیانه [[حیدری نعمتی]] در جریان عزاداری شهادت [[امام حسین]] آغاز شد. خانههای بسیاری آتش گرفت و زنانی مورد تعدی قرار گرفتند. در اوت، [[محمود قراگوزلو|محمودخان قراگوزلو ناصرالملک]] به حکومت منصوب شد. در فوریه ۱۸۷۰ [[ناصر الدینناصرالدین شاه]] از گیلان بازدید کرد و سعی کرد با کاهش مالیات اوضاع را بهبود دهد، او همچنین امور گیلان را به وزیر امور خارجه، [[سعید مؤتمنالملک|میرزا سعید خان]] محول کرد که دستیارانش را به عنوان قائم مقام حاکم به ایالت فرستاد. آنها فقط دو سال خدمت کردند. در ۱۸۷۲، شورش شدید دیگری در [[طالش دولاب]] شکل گرفت و یکی دیگر در انزلی در ۱۸۷۲. در ۱۸۷۵، ناصر الدین شاه سر راه اروپا به گیلان وارد شد و امور گیلان را به [[یحیی خان معتمد الملک]] واگذار کرد. در ۱۸۷۹ [[کامران میرزا]] پسر محبوب ناصر الدین شاه که امور گیلان به او محول شده بود، [[عبدالله خانعبداللهخان والی]] را به حکومت گیلان منصوب کرد. اعمال مالیات شدید منجر به شورشهای جدید شد و برادرش [[فضلالله خان]] حاکم لاهیجان توسط توده انبوه مردم خشمگین کشته شد.<ref name="EIr19" />
در باقیمانده این قرن گیلان توسط حدود ده نفر اداره شد که جز [[فتحعلی میرزا مؤیدالسلطنه]] بیش از یک یا دو سال باقی نماندند. در ۱۸۹۲ [[وبا]] ۱۲۰۰۰ کشته برجای گذاشت، احداث راه قزوین رشت توسط روسها در ۱۸۹۵ شروع شد و شورش دهقانان علیه یک مقاطعه کار راه که جلوی استفاده مردم از راه بدون پرداخت عوارض را میگرفت اتفاق افتاد.<ref name="EIr19" />