سلمان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏ایمان به اسلام: افزودن مطلب
برچسب‌ها: افزودن القاب ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خنثی‌سازی چهار ویرایش اخیر.
خط ۳۰:
 
او پسر یکی از [[دهقان (زمین‌دار)|دهقان]]ان [[زرتشت]]ی ایران بود،<ref name="EI" />
اما در دین خود باقی نماند و سال‌ها در پی حقیقت ادیان به سرزمین‌های گوناگون سفر کرد که در همین سفرها در سرزمین‌های اسلامی به بردگی درآمد و سپس با کمک محمد آزاد گشت.<ref name="EI" /> سلمان فارسی حکیمی که خرد و دانش‌های ایرانیان و مسیحیان را می‌دانست از مشاوران محمد، از جمله طراح اصلی حفر [[خندق]] در [[جنگ خندق]] بوده‌است. وی در جنگ‌های قادسیه و نهاوند نیز حضور یافت و پس از فتح تیسفون به عنوان نخستین حاکم این شهر درآمد. او در سال‌های پایانی زندگی خود [[استاندار]] ([[والی]]) [[مدائن]] گردید.او همچنین ثابت کرد که خیانت به وطن و کشور نیز می تواند افتخار آفرین باشد و هزار و چهارصد سال است که نوادگان سلمان و محمد بر تمدن با شکوه پارسی چنگ انداخته اند و مردم ایران به دلیل کاستی در معلومات همچنان تن به این بردگی می دهند. <ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5659/5789/58305/سلمان-فارسیفرزند-اسلام(قسمت-دوّم) زندگی سلمان پس از رحلت رسول خدا(ص)]</ref>
 
== زادگاه و کودکی ==
خط ۵۸:
 
== ایمان به اسلام ==
سلمان در [[مدینه]] با حضرت محمد آشنا شد و به اسلام ایمان آورد.<ref name="EI" /> در سفینة البحار آمده‌است هنگامی که [[سلمان فارسی|سلمان]] به [[مدینه]] هجرت کرد با دعوت محمد با [[دین اسلام]] آشنا شد و [[مسلمان]] شد و محمد با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند. پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را (به مبلغ چهل نهال [[خرما]] و چهل وقیه -هر وقیه معادل چهل درهم)- به [[یهودی]] بپردازد و آزاد شود.<ref>سفینة البحار، ج ۱، ص ۶۴۶.</ref> که معتقد است آشنایی وی بعد از پیامبری محمد است اما اشاره‌ای به سال آن نکرده‌است
 
== جنگ خندق ==
در [[جنگ خندق]]، که در سال ۵ هجری رخ داد و به پیشنهاد سلمان، پیرامون شهر [[خندق]] کندند. ''واژهٔ خندق عربی شدهٔ واژهٔ پارسی میانه کَندَگ و به معنی کَنده است. در زبان‌های کهن ایرانی چون اوستایی و فارسی باستان، ریشهٔ «کن» به معنی «کندن» امروزی به کار می‌رفته‌است و «فرکنتن» یعنی آغاز به ساختن ساختمان یا شهر. ''
هر گروهی می‌خواست سلمان با آن‌ها باشد؛ [[مهاجران]] می‌گفتند: سلمان از ما است و [[انصار]] می‌گفتند: سلمان از ما است. در نهایت [[حضرت محمد]] گفت «سلمان از ما [[اهل بیت]] است.»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/7897/101576/چرا-رسول-خدا(ص)-درباره-سلمان-فارسی-فرمودند-سلمان-منّا-اهل-البیت چرا رسول خدا(ص) درباره سلمان فارسی فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت»؟]</ref>
 
== پس از درگذشت حضرت محمد ==
[[ماسینیون]] در کتاب «[[سلمان پاک]]» می‌نویسد: سلمان در تأسف از انتخاب عجولانه [[ابوبکر]] در [[سقیفه]] با یک نوع محافظه‌کاری و توداری خاص در برابر شهود به فارسی گفته‌است: «کردید و نکردید» و این عبارت بسیار غامضی است. آیا ترکیب اصلی این عبارت به فارسی بوده‌است؟ [[مدائنی]] و [[بلاذری]] آن را به این صورت نشر داده‌اند: «کرداد و ناکرداد» (به [[فارسی میانه]]). باید گفت که این عبارت گرچه دلالت بر این ندارد که سلمان در سال ۱۱ هجری بعد از مرگ [[محمد]] با سر تراشیدن و کشیدن شمشیر به عقیده [[امامیه]] علناً مخالفت خود را ابراز کرده باشد ولی بر خلاف گفته [[جوزف هوروویتس]] نشانهٔ آن است که یک قرن و نیم قبل از [[یعقوبی]] روایات [[عراقی]] تأیید می‌کنند که سلمان مسئله امامت به حق را هنگام انتخاب [[ابوبکر]] مطرح کرده‌است؛ اما شاید در مجلسی خصوصی.<ref>کتاب [[سلمان پاک]] نوشته: [[لویی ماسینیون]]، ص ۷۷.</ref>