اخلاق پزشکی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) جز ابزار پیوندساز: افزودن پیوند اتانازی به متن |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱:
'''اخلاق پزشکی''' {{به انگلیسی|Medical ethics}} سیستمی از اصول و قواعد اخلاقی است که ارزشها و
== تاریخچه ==
از نظر تاریخی، اخلاق پزشکی [[جهان غرب]] دستورالعملهایی در خصوص تعهد پزشکان در طول تاریخ و در دوران باستان، از جمله [[سوگندنامه بقراط]] و آموزشها و تعالیم مسیحیت و یهودیت را دنبال کند. اولین [[اصول اخلاق]] پزشکی فرمول کومیتیس آرشیاتوروم در قرن پنجم و در سلطنت اُستروژوتیس شاه تئودوریس به چاپ رسیدهاست. در [[قرون وسطی]] و اوایل عصر جدید، این حوزه مدیون پزشک مسلمان اسحاق بن علی رهاوی (نویسنده کتاب اعمال و رفتار یک پزشک؛ اولین کتاب اختصاصی اخلاق پزشکی) و محمدبن [[زکریای رازی]] (در غرب به رازی شهرت یافته) همینطور اندیشمندان یهود از قبیل [[موسی بن میمون]]، متفکرین [[کلیسای کاتولیک]]، مانند [[تامس آکویناس]] و تحلیلهای مورد گرایانه از الهیات اخلاقی کاتولیک، بودهاست. این سنت فکری در اخلاق پزشکی کاتولیک، [[اخلاق اسلامی|اسلامی]] و یهود ادامه پیدا کردهاست.
در
در سال ۱۸۱۵ قانون داروسازان و داروفروشان توسط مجلس انگلستان تأیید و تصویب شد. این قانون دوره کارآموزی اجباری و تعیین صلاحیت رسمی را برای داروسازان تحت مجوز انجمن داروسازان تعیین کردهاست. این مرحله آغاز مقررات حرفه پزشکی در [[کشور انگلستان]] بودهاست.
در سال ۱۸۴۷ انجمن پزشکی آمریکا اولین کد اخلاقی آن را پذیرفت و بخش عمدهای از آن را بر اساس فعالیتها و تحقیقات پرسیوال پایهگذاری کرد. در شرایطی که رویکرد سکولار عمدتاً از اصول اخلاق پزشکی کاتولیک وام گرفتهاست، در [[قرن بیستم]] یک نگاه متمایز لیبرال پروتستانی، توسط اندیشمندانی مثل جوزف فلچر مطرح شدهاست. اکثر مباحث مربوط به اصول اخلاق پزشکی در دهه ۱۹۶۰و۱۹۷۰ بر اساس نظریههای آزادی خواهانه و عدالتگرایانه، تغییر و تحول چشمگیر و عمدهای پیدا کردند و بطور عمدهای به شکل اصول [[اخلاق زیستی]] [[تغییر شکل]] یافتند.
خط ۳۷:
* احترام گذاشتن به افراد یعنی بیمار حق دارد که با حفظ شأن و احترام تحت درمان قرار گیرد.
* راستگویی و صداقت و مفهوم رضایت آگاهانه از زمان مطرح شدن رویدادهای تاریخی محاکمه پزشکان و آزمایش سیفلیس تاسکیگی اهمیت زیادی پیدا کردهاست.
ارزشها و معیارهایی همچون موارد فوق پاسخگوی این که چگونه باید در یک موقعیت خاص اقدام مناسب انجام داد، نیستند بلکه قالبی مفید برای درک تعارضات فراهم میکنند. زمانی که ارزشهای اخلاقی در تضاد و تناقض باشند ممکن است یک چالش اخلاقی یا بحران بوجود بیاید. گاهی اوقات هیچ راه حل مناسبی برای مشکل در اصول اخلاق پزشکی وجود ندارد و گاهی معیارها و ارزشهای جامعه پزشکی (یعنی بیمارستان و کارکنان آن) با ارزشهای تک تک بیماران، خانوادهها، یا یک جامعه غیر پزشکی بزرگتر در تعارض است. این
=== خودمختاری و استقلال فردی ===
اصل خودمختاری حقوق افراد را برای انجام تصمیمگیری فردی تعیین میکند. این مسئله در محترم شمردن تکتک افراد جامعه و امکان تصمیمگیریهای آگاهانه در مورد موضوعات شخصی توسط خود این افراد برمیگردد. خود مختاری اهمیت بسیار زیادی دارد، ارزشهای اجتماعی تغییر کردهاند تا بتوانند کیفیت و چگونگی مسائل پزشکی را برحسب نتایج و بازدهها مشخص کنند، آنچه برای بیماران از شاغلین حوزه پزشکی مهمتر است. اهمیت رو به رشد خودمختاری را میتوان به عنوان یک واکنش اجتماعی به سنت پدرسالارانه در درون نظام سلامت برداشت نمود. برخی پرسیدهاند که آیا روند واکنش شدید به پدرسالاری افراطی تاریخی، در جهت خودمختاری بیمار، مانع از بهره صحیح از فرایند پدرسالاری ملایم به ضرر بیماران نشدهاست. احترام به خودمختاری اساس رضایت آگاهانه و دستورالعمل مراقبتهای پیشرفتهاست.
خود مختاری شاخص عمومی سلامت است. مشخصه بسیاری از بیماریها کاهش و فقدان خودمختاری به شیوههای گوناگون است. این مسئله باعث میشود خودمختاری هم نشانه رفاه و آسایش فردی و هم رفاه و آسایش شغلی باشد. این مقوله دارای نکات ضمنی برای ملاحظه و بررسی اصول اخلاق پزشکیست: " اینکه آیا هدف درمان و مراقبت بهداشتی خوب انجام دادن کاری و سود بردن فردیست؟ "و یا اینکه" هدف درمان و مراقبت بهداشتی خوب انجام دادن کاری برای دیگران و نفع جمعیست ؟" بنا به تعریف اصول اخلاقی یعنی تلاش برای پیدا کردن یک تعادل و موازنه سودبخش بین فعالیتهای افراد و تأثیر آن بر روی یک جمع گروهی.
با در نظر گرفتن خودمختاری به عنوان یک شاخص سنجش، بهرهمندی از دیدگاههای اخلاقی و پزشکی بطور همزمان سلامت را مدنظر دارند. اغلب از روانشناسان و روانپزشکان بالینی خواسته میشود تا ظرفیت بیمار را برای انجام تصمیمگیریهای مربوط به مرگ و زندگی در پایان زندگی شان ارزیابی کنند. افراد مبتلا به مشکلات روانی مثل توهم و جنون یا افسردگی بالینی ممکن است ظرفیت انجام تصمیمگیریهای پایان حیات را نداشته باشند؛ بنابراین برای این افراد ممکن است تقاضای اجتناب از درمان بخاطر شرایطشان، در نظر گرفته نشود. مگر اینکه در شرایط مواجهه با یک دستورالعمل
=== سودرسانی ===
خط ۴۸:
=== عدم ضرررسانی ===
مفهوم عدم ضرررسانی به معنای وارد نکردن آسیب و صدمه پیش از هر کاری یا اصطلاح لاتین آن به صورت Primum non nocere است. بسیاری افراد اینطور فکر میکنند که این مسئله باید دقت نظراصلی و اولیه در فرایند درمان باشد و مهمترین مسئله این است که به بیمارتان صدمه نزنید و بهترین فعالیت را برای آنها انجام دهید. این امر تا حدودی به این برمیگردد که شاغلین مشتاق این حوزه تمایل دارند تا از درمانهایی استفاده کنند که معتقدند به خوبی عمل میکنند، بدون آنکه در ابتدای امر آن را به درستی و کفایت ارزیابی کرده باشند و مطمئن شوند که صدمهای وارد نمیکند. اکثر آسیبهای اعمال شده در مورد بیماران در نتیجه بیان بعضی مطالب پیش میآید مثل اینکه " درمان و معالجه موفقیتآمیز بودهاست، اما بیمار فوت کردهاست ." نه تنها مهم است که صدمهای به بیمار وارد نشود و همه اقدامات به خوبی صورت گیرد، بلکه دانستن این مسئله هم مهم است که آیا درمان انتخابی شما ممکن است به یک بیمار صدمه بزند و چگونه؛ بنابراین یک پزشک نباید نسخههای دارویی را تجویز کند که میداند خطرناک هستند، او نباید داروهایی را تجویز کند یا درمانی انجام دهد پیش از اینکه بداند ضرری ندارد یا ضررش بسیار کم است و نفع بیمار را درک نموده و اینکه منافع حاصل از درمان بیش از خطرات آن است. با این حال، در عمل بسیاری از درمانها خطراتی را به دنبال دارند. در بعضی موارد و موقعیتها مثل شرایط خیلی ناامیدانه که کسب نتیجه بدون اقدام درمانی دشوار خواهد بود،
با توجه به شرایط توافق یا اجماع فرهنگی (در نظام اجتماعی، قانونی، سیاسی و مذهبی) تعریف قانونی عدم ضرررسانی متفاوت است. تخلف از اصل عدم ضرررسانی موضوع دادخواهی قصور و کوتاهی پزشکی است؛ بنابراین با توجه به دوره تاریخی و نوع ملتها، مقررات متفاوت است.
خط ۵۶:
== تعارضات بین خودمختاری، سودرسانی و عدم ضرررسانی ==
زمانی که بیماران با توصیههای کادر بهداشتی درمانی مخالفت میکنند خود مختاری و استقلال فردی با اصل سودرسانی تناقض پیدا میکند. زمانی که منافع بیمار با رفاه و آسایش بیمار تناقض داشته باشد جوامع گوناگون این تعارض را از طرق وسیعی مورد بررسی قرار میدهند. حوزه پزشکی غربی عموماً به آرزوها و تمایلات بیماری اشاره دارد که از نظر روانی صلاحیت لازم برای تصمیمگیری را داراست، حتی در مواردی که تیم پزشکی معتقدند او قادر نیست به نفع خودش فعالیتی انجام دهد. با این حال، بسیاری از جوامع دیگر سودرسانی را بر خودمختاری ارجح میدانند و مهمتر در نظر میگیرند. مثالهایی از این قبیل شامل زمانی است که بیمار بخاطر باورها و اعتقادات فرهنگی یا مذهبی از درمان اجتناب میکند. در مورد موضوع اتانازی، بیمار یا بستگان یک بیمار ممکن است بخواهند زندگی بیمار را به پایان برسانند. همچنین ممکن است بیمار یک درمان غیرضروری را تقاضا کند، مانند مورد اضطراب و افسردگی حاد یا [[عمل جراحی]] زیبایی؛ در این حالت ممکن است لازم باشد که پزشک تمایلات و خواستههای بیمار را بخاطر احتمال خطرات بالقوهٔ غیرضروری پزشکی در مقابل خودمختاری آگاهانه بیمار نسبت به موضوع متعادل کند. ممکن است پزشک خودمختاری را ترجیح دهد زیرا اجتناب از خواست بیمار به رابطه پزشک و بیمار صدمه خواهد زد.
در طول حل تعارض بین خودمختاری و سودرسانی ممکن است ظرفیت افراد برای تصمیمگیری آگاهانه مورد بحث قرار گیرد. نقش تصمیم گیرندههای پزشکی جانشین گسترش اصل خود مختاریست. به عبارت دیگر، ممکن است خودمختاری و سودرسانی/عدم ضرررسانی هم پوشانی داشته باشند. برای مثال ممکن است نقض خودمختاری فرد باعث کاهش اعتماد و اطمینان جوامع و گروهها به خدمات پزشکی شود و بعدها این افراد کمتر تمایل به جستجوی حمایت داشته باشند و این مسئله نیز به نوبه خود باعث عدم توانایی برای اِعمال اصل سودرسانی میشود. سودرسانی یک تعهد ارزشمند برای بعضی افرادست. کسانی که میخواهند سختیها را پشت سر گذاشته و تحت شرایط و
== [[اوتانازی]] ==
|