مهاجرت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ویرایش و تصحیح (جزئی) |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۲۱:
== آمارهای جهانی مهاجرت ==
منظور از مهاجر در آمارها افرادی هستند که از یک کشور به کشور دیگری برای همیشه منتقل میشوند. برای مثال، مهاجران نسل اول، مهاجرت کردهاند. در موارد غیر رسمی، اصطلاحاتی مانند، «مهاجر»، یا «خارجی» اغلب برای نشان دادن ویژگیهای نژادی و قومی
برطبق «گزارش منشیگری عمومی سازمان مهاجرت بینالمللی و توسعه» بیشتر مهاجران بینالمللی در کشورهای توسعه یافته دارای درآمد بالا یعنی در حدود ۹۱ میلیون در سال ۲۰۰۵ میباشند. کشورهایی که درآمد کم یا کمتر از حد متوسط را دارند، دارای ۵۱ میلیون مهاجر بینالمللی میباشند. تعداد کل مهاجران بینالمللی در ایالات متحده آمریکا در بیشترین حد آن، یعنی ۳۹ میلیون نفر است. بالاترین درصد مهاجران در نیروی کار و کارگران در [[کشورهای حوزه خلیج فارس]] محاسبه شده که ۹۰٪ در [[امارات متحده عربی]]، ۸۶٪ در [[قطر]]، ۸۲٪ در [[کویت]]، که این جریان مهاجرت فقط از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند نمیباشد: در حدود یک سوم مهاجران بینالمللی از یک کشور توسعه یافته به کشور دیگری مهاجرت میکنند. در اروپا، فقط [[لوکزامبورگ]] این میزان را با ۴۵٪ نیروی کار خارجی دارد. در کشور [[سویس]]، ۲۲٪ از نیروی کار از خارجیان تشکیل میشود، اما در کشورهای دیگر اروپایی، کمتر از ۱۰٪ خارجی هستند (کلمه خارجی معادل کلمه مهاجر نیست). در ۴۱ کشور، بیش از یک پنجم جمعیت از مهاجران خارجی تشکیل شدهاست.
خط ۷۳:
== علل مهاجرت ==
مهاجرت به کشورهای دیگر بعضی
برای بعضی از مهاجران، آموزش یک عامل جذب و کشش اولیه (توجه کنید که دانشجویان با ویزای محدود]اغلب بهعنوان مهاجر ان تعریف نمیشوند. مهاجران) بازنشسته از کشورهای ثروتمند به کشورهای با هزینههای پایین با آب وهوای بهتر ومناسب تر، نیز نوع جدیدی از مهاجرت بینالمللی است. یک مثال از مهاجرت به شهروندان بازنشسته بریتانیایی| انگلیسی به اسپانیا است. بعضی از مهاجران علائق خود را به اقامت در کشوری با دلایل مربوط به فرهنگ یا بهداشت تعیین میکنند، که افراد جوان از کشورهای توسعه یافته و پیشرفته برای ابراز علایق و عقاید خود و بیان آنها در مقابل موسسات یا بخاطر احتیاجات و نیازهای خود مستقیماً به محیطهای فرهنگی دیگر مهاجرت میکنند.
خط ۱۰۱:
دو بحث ومورد ارائه شده دربارهٔ حمایت از مهاجرت موارد اقتصادی هستند که معمولاً مربوط به تأمین نیروی کار، ومورد بحث فرهنگی تقاضا برای ارزشگذاری به ترکیب فرهنگی است. چهار موضوع و مفهوم ضد مهاجرت ساده هستند. و واهمه از خارجیان موارد اقتصادی (هزینههای مهاجرت و رقابت نیروی کار در بازار) موارد محیطی (مشکلات رشد جمعیت) و (مخصوصا در اروپا) مشکلات هویت ملی و طبیعت ملیت-کشور به نوبه خود میباشند.
حمایت برای مرزهای ۱۰۰٪ باز فقط مخصوص عده بسیار کمی است. بعضی از بازارهای آزاد آزادی و
حمایت خیلی محدود برای مهاجرت افزایش یافته نیروی کار از طرف اقتصاد دانان و بعضی از علائق اقتصادی در کشورهای پیشرفته ارائه میشود. اگرچه اتحادیههای چند ملیتی به حرکتها و نقل مکانهای زیاد برای تأمین کادر حرفهای نیاز دارند، ولی آنها ضرورتاً استفادهکننده اصلی از نیروی کار مهاجران نیستند.
این نوع از مهاجرت با مخالفت بازار کار روبهرو میشود، گروههای محافظتی|محافظت کنندگان و اغلب از ناسیونالیسم اقتصادی بحث میکند. بخش اصلی بحث و جدل آنها این است که کارهای یک ملت «مایملک» آن ملت هستند و اجازه دادن به خارجیان برای گرفتن آنها از دست دادن این مایملک محسوب میشود. آنها همچنین از این نوع مهاجرت بهعنوان شکلی از تأمین اجتماعی اشتراکی انتقاد میکنند، که تجارت بهطور غیر مستقیم توسط دولت برای توسعه و تشویق مهاجرت استفاده میشود.<ref>[https://archive.is/20130428110034/www.vdare.com/misc/050127_burns_welfare.htm VDARE.com: A Progressive Indictment: Immigration Policy and Corporate Welfare, by Randall Burns<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> مقدار بیشتر انتقادها در این مورد است که به کارگران مهاجر همیشه کمتر از کارگران غیرمهاجر در همان کارها حقوق پرداخت میشود، و مهاجرت باعث افت حقوقها و دستمزدها میشود- بهطور نمونه مهاجران همیشه بهصورت [[اتحادیهای|دارای اتحادیه]] نمیباشند. برای بعضی افراد
بحث و جدلهای مخالف ارزش مهاجرت – برای مثال ظرفیت مدارس برای جمعیت اضافی- در ایالات متحده آمریکا و کانادا که بیشترین معیار مهاجرت به نسبت جمعیت را دارد، خیلی مشهود است: بخش [[مشکلات مهاجرت به کانادا]] را ببینید.
مخالفتهای غیر اقتصادی و مالی علیه مهاجرت بیشتر با [[ملیگرایی]] در اروپا، «حزب ناسیونالیست» که تقریباً معادل «حزب ضد مهاجرت» است، اعمال میشود. اگرچه بهطور سنتی، بحث و جدلهای اقتصادی در مشاجرات و گفتگوهای مربوط به مهاجرت در [[ایالات متحده آمریکا]] ابراز میشود، این مسئله در سالهای اخیر بیشتر شدت گرفتهاست که با تقاضاهای ملیگرایان و ناسیونالیستها برای [[نظامی شدن]] مرزهای ایالات متحده
بحث و مشاجرات اولیه دربارهٔ علل [[ملیگرایی]] در اروپا این است که مهاجران طبق تعریف ارائه شده [[گروه نژادی]] دیگر هستند به ملیت آن کشورها و ممالک تعلق ندارند. طبق این نظر بریتانیا، برای انگلیسیها، آلمان برای
یکی از برخوردهای کشورهای [[ملیگرا]] به مهاجرت انبوه، ایجاد [[جذب فرهنگی]] مهاجران به داخل جامعه ملی و اصلی، و ترکیب شدن در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در ایالات متحده آمریکا جذب فرهنگی بهطور سنتی بهعنوان فرایندی که میان اقلیتها اتفاق میافتد، مانند [[بوته ذوب]] ملاحظه میشود. در اروپا جایی که [[کشورهای ملیگرا]] رسوم و سنتهای واحد و متحد الشکل ملیگرایی را برطبق رویههای فرهنگی و زبانشناسی دارند، تنوع این رویهها بهعنوان تقویت و افزایش جذب فرهنگی مهاجران پیشنهاد شدهاست. معرفی
مخالفت [[محیطگرایان]] به مهاجرت مخصوص به ایالات متحده امریکست که تعداد بسیار زیادی مهاجر از کشورهای مختلف دارد. در مخافت با مهاجرت میان فعالان حفظ محیط زیست مخصوصاً در داخل [[کلوپ سیرا]] یک عنوان مخصوص و نمونهای است. بعضی مخالفتها دربارهٔ رشد جمعیت متشکل از مهاجران در ایالات متحده آمریکا بهعنوان [[قابلیت حفظ و کنترل|غیرقابل حفظ و کنترل]] و کاهش فداکاری و کمک مهاجرین میباشد. سایر طرفداران محیط زیست [[جمعیت بیش از حد]] را بهعنوان عاملی برای صدمه به محیط زیست و مشکل جهانی، تلقی میکنند که بایستی توسط روشهای دیگر مقابله شود. در اروپا، مهاجرت نقش مهمی در رشد جمعیت آنها که رو به کاهش است ایفا نمیکند. در [[جمهوری ایرلند]] تنها کشور اروپایی است که مهاجرت نقش مهمی در رشد جمعیت آنجا ایفا میکند.<ref>http://www.cso.ie/census/documents/2006_prelim_table07.pdf</ref>
مشاجرات و
== قوانین مهاجرت ==
خط ۱۲۶:
مواقعی که مهاجرت اجازه داده میشود عمدتاً انتخابی است. اصول و قواعد انتخابی بودن، مانند [[سیاست سفید استرالیا]] بهطور تدریجی از بین رفتهاست، اما اولویت به افراد تحصیل کرده، ماهر و ثروتمند داده میشود. افرادی که امتیازات کمتری دارند، شامل توده افراد فقیر در کشورهای کم درآمد میباشند که نمیتوانند از این فرصتهای مهاجرت استفاده کنند. این عدم واجدیت در برخورد با اصول و قواعد [[فرصتهای برابر]] مورد انتقاد قرار گرفتهاست، که (حداقل از لحاظ تئوری) در کشورها و ملتهای دموکراتیک صدق میکند. حقیقت اینست که در ورود برای افراد غیر ماهر بستهاست، در حالی که در همین حال در کشورهای خیلی توسعه یافته تقاضای بسیار زیادی برای نیروی کار غیر ماهر دارند، و عامل مهم و عمده [[مهاجرت غیرقانونی]] میباشد. طبیعت و وضعیت متضاد این سیاست – مخصوصاً مشکلات مهاجران غیرماهر هنگام استفاده از نیروی کار – همچنین در زمینههای اصول و قواعد مورد انتقاد قرار گرفتهاست.
== جستارهای وابسته ==
|