سعد بن ابی‌وقاص: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 25108454 توسط 89.196.131.81 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
←‏دوران خلافت علی و معاویه: ماجرای لعن نشدن حضرت امیر المومنین توسط سعد ابن ابی وقاص
خط ۳۲:
 
== دوران خلافت علی و معاویه ==
آخرین وقایع مهم زندگی سعد مربوط به زمان جنگهای [[علی]] و [[معاویه]] می‌گردد. وی موضع بی طرفی اتخاذ کرده بود و وقتی به وی گفته می‌شود که موضع خود را مشخص کند، می‌گفت که شمشیری به من بدهید تا مومن را از [[کافر]] تمیز دهم تا به شما بپیوندم. گاهی این بی طرفی مفهومی زاهدانه و تارک دنیا گونه پیدا می‌کرد. سعد با اینکه خدمات قابل توجهی در [[اسلام]] انجام داده بود، ادعای [[خلافت]] نکرد. روایات در مورد حضور یا عدم حضور وی در نشست حکمیت در [[اذرح]] گوناگون است. برخی روایات می‌گویند پس از قتل [[عثمان]]، سعد با [[علی]] بیعت نکرد و برخی نیز حاکی از آنند که پس از پایان جنگهای داخلی، وی با وجود اینکه پیشتر با [[معاویه]] بیعت نکرده بود، با وی بیعت نمود.<ref name="EI"/>وی با وجود خصومتی که با امیر المومنین داشت-بخاطر حسادت-در عمرش هرگز امیرالمونین را لعن نکرد و روزی که معاویه در مدینه به منبر رفت و قصد لعن بر امیر المونین را کرد از سعد ابا کرد و هنگامی که بعد از منبر دلیل این رفتار سعد را از او پرسید وی پاسخ داد که پیامبر در شان علی 3 چیز گفته که اگر صاحب شتران سرخ موی شوم حاضر نیستم آنهارا نادیده بگیرم(شتران سرخ مو کنایه از مال و ثروت است)
 
1-حدیث منزلت:وقتی لشکر برای جنگ تبوک بیرون رفت و منافقان به علی فشار آوردند نبی اکرم به وی گفت:تو نزد من به منزله هارونی نسبت به موسی فقط بعد از من پیامبری نیست
 
2-پیامبر در جریان مباهله علی را نفس خود معرفی کرد
 
3-در جنگ خیبر وقتی عمر و ابوبکر هر دو در پرچم داری شکست خوردند علی-که به درد چشم مبتلا شده بود-در بستر بود.پیامبر شب قبل فتح خیبر فرمود فردا علم را به دست کسی می دهم که خدا را دوست دارد و خدا هم او را دوست دارد
 
سعد سالهای پایانی عمر خود در قصرش در منطقه عقیق نزدیک [[مدینه]] زندگی می‌کرد و پس از مرگش توسط معاویه به [[مدینه]] آورده شد و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد و [[مروان بن حکم]] والی وقت [[مدینه]]، بر جنازه‌اش [[نماز]] خواند. تاریخ‌های متفاوتی از سال مرگ سعد گزارش شده (بین ۵۷-۵۰ هجری/۸-۶۷۰ میلادی) و سنش را در این هنگام بین ۷۰ تا ۸۰ گزارش کرده‌اند. [[دانشنامه اسلام]] معتقد است که در منابع در مورد سعد، بزرگنمایی شده و شان وی بالا برده شده و به جنبه‌های دینی، شرعی و سایر موارد زندگی اش به طور داستان گونه اشاره شده‌است.<ref name="EI"/>