|توضیح تصویر= تندیس هادس،هیدیز، از جنس [[مرمر]]، تقلید رومی از یک مجسمه یونانی سدهٔ پنجم پیش از میلاد، روپوش سیاه از اضافات بعدی است
|bgcolor= gold
| fgcolor= black
خط ۱۷:
}}
'''هادسهیدیز''' {{به یونانی|Ἁιδης Ἁδης}} در [[اساطیر یونانی]]، فرمانروای مردگان و جهان زیرزمینی، پسر بزرگ تیتان [[کرونوس]] و [[رئا (اسطوره)|رئا]] است.
او، در قرعه‌کشی با برادرانش، بدترین سهم را برنده شد و آن جهان زیرین یا دنیای مردگان بود، در صورتی که برادرانش [[زئوس]] و [[پوزئیدون]] به ترتیب آسمان و دریا نصیبشان شد. از آنجایی که رعایای ''هادسهیدیز'' را مردگان تشکیل می‌دادند، او به کسانی که موجب افزایش جمعیت سرزمینش می‌شدند بسیار علاقه داشت. مانند [[الهه‌های انتقام|ارینی‌ها]] یا خشم و ناامیدی، که کارشان تعقیب گناهکاران و سوق دادن آن‌ها به سمت خودکشی بود.
''هادسهیدیز'' به دلیل حکومت بر زیرزمین، صاحب معادن زیرزمینی هم بود و خدای ثروت هم به‌شمار می‌رفت. او [[پرسفونه]]، دختر زئوس و [[دمتر]] را از دنیای آسمان ربوده و به جهان زیرین آورده بود و به همراه او بر دنیای زیر زمین فرمانروایی می‌کردند، اما زئوس به او فرمان داد تا پرسفونه را برای از بین بردن بی‌قراری مادر خود دمتر آزاد کند. دمتر چون از ماجرا آگاه می‌شود، به قدری خشمگین شده که جلوجلوی رویش غلات را می‌گیرد. پس خشکسالی جهان را فرا می‌گیرد. ''هادسهیدیز'' ناگزیر به بازگرداندن دختر رضایت می‌دهد، اما قبل از اینکه آنجا را ترک کند، ''هادسهیدیز'' به او چند دانه انار می‌خوراند. پرسفونه نمی‌داند که این عمل باعث می‌شود که او برای ابد در جهان زیرزمینی بماند. اما زئوس از در مصالحه برمی‌آید: پرسفونه دو سوم هر سال (بهار و تابستان) را پیش مادرش در المپ و یک سوم سال (زمستان) را با ''هادسهیدیز'' به سر می‌برد. ''هادسهیدیز'' به عنوان پادشاه جهان مردگان به‌شمار می‌رفت، و در کنار [[تاناتوس]] ایزد مرگ نیز بود. او بر روی تختی ساخته شده از درخت آبنوس می‌نشست و یک عصای سلطنتی با خود حمل می‌کرد. ''هادسهیدیز'' همچنین دارای یک کلاه خود بود که [[سیکلوپ]]ها به او داده بودند و می‌توانست به وسیلهٔ آن ناپدید شود. او سگی سه‌سر به نام [[سربروس]] داشت که نگهبان در ورودی دنیای زیرزمینی بود، او اجازه ورود به روح‌های جدید به دنیای مردگان را می‌داد اما به هیچ‌کس اجازه خروج نمی‌داد.
