الموت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
وگ - با منبع ویرایش کنید
Ian Harte (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲:
== نام ==
[[پرونده:Lambsar Fortress 1.jpg|بندانگشتی|آثار باقی‌مانده از [[دژ لمبسر]] در [[الموت غربی]]]]
این منطقه چنانچه [[حمدالله مستوفی]] در [[نزهةالقلوب]] نوشته تا قرن هفتم هجری با عنوان رودبار معرفی می‌شد تا این که با آمدن [[حسن صباح]] به آن جا و رواج فرقه [[اسماعیلیه]] و فعالیت خداوندان[[خداوند الموت،الموت]]، نوشته شد رودبارالموترودبار الموت و خوانده شد الموت.
 
الموت کلمه‌ای است مرکب از دو واژه «آله» و «اموت». نویسنده [[برهان قاطع]] این کلمه را به فتح الف و لام بر وزن «جبروت» می‌داند و می‌نویسد:
خط ۵۰:
 
عده‌ای هم اشاره به این می‌کنند که بن مایه کلمه الموت، ارموت، ارمود، امروت، اربو و امبرود (نوعی گلابی) است و از آنجا که در [[زبان تاتی ایران|زبان تاتی]] گاهی «ر» به «ل» تبدیل می‌شود مثل «برگ» (بلگ)، پس الموت همان ارموت است که «ر» به «ل» تبدیل شده‌است.
محققان بر این نکته متفق‌القولند که الموت نام مصطلح منطقه کوهستانی شمال قزوین و جایی است که خداوندانخداوند الموت، قلعه‌های تاریخی این منطقه را مقر و پایگاه تبلیغ آیین اسماعیلیه قرار داده بودند.
این منطقه در طول تاریخ از «رودبار» به «رودبار و الموت» تغییر کلمه پیدا کرده‌است، پس از مدتی «رودبار الموت» به بخشی گفته شد که قلعه حسن صباح (در گازرخان) در آن قرار دارد و «رودبار محمدزمان خانی» یا «خشکه رودبار» به منطقه‌ای که قلعه لمسر (لمبه سر یا لمه در یا لمبسر) در آن جاست اما در آخرین تقسیمات کشوری منطقه‌ای که قلعهٔ گازرخان (قلعه نظامی حسن صباح) در آن است رودبار الموت شرقی و منطقه‌ای که قلعه لمبسر (قلعه سیاسی و زندان حسن صباح) در آن است رودبار الموت غربی خوانده می‌شود.<ref>اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران، تهران: ۱۳۸۷ خ.</ref>
 
خط ۵۷:
* [[بخش رودبار الموت شرقی]] به مرکزیت [[معلم‌کلایه]]
* [[بخش رودبار الموت غربی]] به مرکزیت [[رازمیان]]
رودبار [[الموت شرقی]] از شمال به دهستان‌های دو هزار و سه هزار [[تنکابن]]، از شرق به [[شاه البرز|قله شاه البرز]] و [[طالقان]]، از جنوب به [[زیاران]] و [[آبیک]] و از غرب به رودبار [[الموت غربی]] محدود می‌شود. رودبار [[الموت غربی]] نیز از شمال به مرز استانهایاستان های [[مازندران]] و [[گیلان]] از شرق به الموت شرقی و از جنوب به [[شهرستان قزوین]] محدود می‌شود.
* از روستاهای توریستی، معروف و بزرگ الموت می‌توان به روستای [[گازرخان]] محل [[قلعه الموت|دژ حسن صباح ]]، هیر،[[هیر (قزوین)|هیر]]، روستای وشته،[[وشته (قزوین)|وشته]]، روستای زرآباد،[[زرآباد (قزوین)|زرآباد]]، روستای اندج،[[اندج]]، روستای [[کوچنان]]، روستای یوج، کُمنی و ویار و … را نام برد.
 
== مردم ==
خط ۶۷:
به‌طور مثال تات‌های [[آذربایجان شرقی]] به زبان [[تالشی]]<ref>[http://www.iranvillage.ir/modules.php?name=Forums&file=printview&t=1614&start=0&sid=83f86f797b5e077c78ce4dcbc7983a5e اطلس زبان تاتی، روستاهای ایران]</ref>، تات‌های قفقاز به زبان [[پارسی]]<ref>کتاب «دستور زبان لهجه‌های تاتی جنوبی»، احسان یارشاطر، لاهه - پاریس ١٩٦٩</ref><ref>Gernot Windfuhr, "Persian Grammer: history and state of its study", Walter de Gruyter, 1979. pg 4:""Tat- Persian spoken in the East Caucasus""</ref> و زبان تاتی، رودبار، الموت و [[طالقان]]، بسیاری از زبان‌های شمالی مانند تاتی است.<ref name="ReferenceA"/><ref name="الموت"/><ref>[https://www.dropbox.com/s/s8fjgyyc3i7h1d7/Dr.Yarshater-Southern%20Tati.pdf?dl=0 کتاب «دستور زبان گویش‌های تاتی جنوبی»، پروفسور احسان یارشاطر، لاهه - پاریس ١٩٦٩]</ref><ref>مقاله «بررسی گویش رودبار»، پرویز البرزی ورکی، ۱۳۷۰، دانشگاه تهران</ref>
در اکثر نقاط استان [[استان قزوین|قزوین]]، [[رودبار]]، [[طارم]]، [[بخش شاهرود]]، [[قوچان]]، [[ساوجبلاغ]]، برخی نقاط استان [[مرکزی]]، و برخی نقاط [[آذربایجان شرقی]] مردم زبان خود را تاتی می‌نامند و همچنین می‌توان در روستاهای دیگری نیز در کشور پاره‌ای از جمعیت آنان را مشاهده کرد، که البته [[زبان تاتی ایران|زبان تاتی]] در این نقاط یکسان نیست و ممکن است کاملاً متفاوت باشد.
 
در [[قفقاز]] گروهی از مردم را تات می‌خوانند که زبانشان [[پارسی]] است. زبان این تیره [[اقوام ایرانی‌تبار|ایرانی]] «[[زبان تاتی قفقاز|تاتی]]» است که همراه با [[فارسی دری]] و [[تاجیکی]] پاره‌ای از [[زبان‌های ایرانی غربی|زبانهای ایرانی جنوب غربی]] و گویشی از [[فارسی]] بشمار می‌رود.<ref>H. Pilkington,"Islam in Post-Soviet Russia", Psychology Press, Nov 27, 2002. [https://books.google.com/books?id=mAfS-PFRLYkC&pg=PA27 p. 27]: