[[پرونده:Tomori pál.jpg|راست|بندانگشتی|200x200پیکسل|پال توموری، یکی از فرماندهان نبرد موهاچ]]
بیستم ژوئیه، لایوش با [[لشکر|لشکری]] کوچک به آهستگی از [[بودا (بوداپست)|بودا]] به سمت [[تلنا|تولنا]] حرکت کرد، آهسته به این دلیل که باقی نفرات نیز برسند، در [[ازد (مجارستان)|اِرد]] و تولنا نیز توقفی طولانی داشت. ار آنجا قصد داشت به جنوب، به [[موهاچ]] برود. ارتش سلیمان به فرماندهی [[ابراهیم پاشای پارگایی|ابراهیم پاشا]] با حدود ۵۰٬۰۰۰ نیرو به سمت شمال در حرکت بودند. در مسیرشان، پِتِرواراد (اکنون [[صربستان]]) را با تلفات کمی تصرف کردند. پال توموری، [[اسقف اعظم]] [[کالوچا]] و یکی از فرماندهان ارتش مجارستان با خبر گرفتن از حرکت شاه، از [[دانوب]] عبور کرد و به سوی او روانه شد. آنها میخواستند محل تلاقی [[دانوب]] و [[دراوا]]، در نزدیکی [[اوسییک]] را که محلی [[راهبرد|استراتژیک]] بود حفظ کنند ولی دیگر دیر شده بود و ارتش سلیمان به فرماندهی [[ابراهیم پاشای پارگایی|ابراهیم پاشا]] از دراوا رد شده و به سمت موهاچ در حرکت بود. در نهایت توموری موفق شد با چند زد و خورد کوچک و بزرگ به لشکر اصلی در موهاچ بپیوندد. [[یانوش یکم|یانوش ساپویایی]] دهم اوت در [[توردا]] در [[ترانسیلوانیا]] خیمه زده بود و گفته میشود که با خبرهای ضد و نقیضی که دریافت کرد، حتی اگر هم به اردوی شاه حرکت کردهبود، زمان لازم برای رسیدن به نبرد را نمیداشت. برادر کوچک او جرج ساپویایی به جایش در کنار توموری قرارگرفت. آخر حساب، تعداد نفرات لایوش در موهاچ به حدود ۲۵٬۰۰۰ نفر میرسید، که گفته میشود باید حداقل ۶۰٬۰۰۰ نفر میبود تا بتواند مقابل ارتش عثمانی مقاومت کند. در ۲۹ام اوت، بعد ازظهر دو لشکر رو به روی هم قرار گرفته بودند. سپاه لایوش در دو صف خط کشیدند، در پشت [[سوارهنظام سنگین|سوار نظام سنگین]] به همراه حدود ده تا دوازده هزار [[پیادهنظام|پیاده]] در جلو به فرماندهی پال توموری و جرج ساپویایی در راست و چپ. لایوش هم به همراه هزار نفر از نزدیکانش فرماندهی لشکر سواره را بر عهده داشت. گاشپار راشکایی و گروهی سواره مسئول حفظ جان پادشاه بودند. برای جبران برتری ارتش عثمانی به لحاظ نفرات، ارتش مجار صفی طولانی تشکیل داد. در شروع نبرد توموی، راشکایی را از جناح راست به طرف بالی، [[بیگ|بیگِ]] [[رومایلی]] فرستاد و شاه در پشت ماند. این سرآغاز جنگ موفقیتآمیز بود و به سپاه رومایلیایی خسارت سنگینی وارد شد. به نظر میرسید که سپاه مجار در حال پیشروی است. اما سپاه آناتولی از پشت وارد شد و با حمله از جانب چپ جلوی پیشروی آنها را گرفت. در این هنگام جناح چپ ارتش مجار به میانهٔ نبردگاه در تیررس سپاه [[ینیچری]] و [[توپ (جنگافزار)|توپها]] رسید و صدمۀصدمهٔ سنگینی دید. نبرد در روبروی توپها به درازا کشید و [[پیادهنظام]] از جمله نیروهای خارجی هیچ امکانی برای فرار نداشتند و تا آخرین لحظه جنگیدند. در نبرد، هفت اسقف از جمله پال توموری و ۲۸ فرماندهٔ دیگر کشته شدند. لایوش نیز در باران فرار کرد و گفته میشود که در نهری فروافتاد و غرق شد. پس از پیروزی در نبرد، سلیمان پیش بهسوی [[بودا (بوداپست)|بودا]] گذاشت که ساکنانِ آن و ملکه پیشتر از آنجا به [[براتیسلاوا|پوژونْی]] فرار کرده بودند. ترکان بودا را به آتش کشیدند و در ۱۲ نوامبر مجارستان را ترک کردند ولی پیش از آن نواحی [[ترانسدانوبیا|فرادانوب]] و [[مجارستان#جغرافیا|میان دانوب-تیسا]] را به نابودی کشاندند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Magyarország rövid története|نام خانوادگی=Bertényi Iván|نام=|ناشر=Maecenas Könyvkiadó|سال=1992|شابک=963-8543-52-3|مکان=Budapest|صفحات=178-179|نام خانوادگی۲=Gyapay Gábor|زبان=en}}</ref>
== پیامد ==
جدیترینجدیترین تأثیر سیاسی شکست در نبرد، تقسیم پادشاهی مجارستان به سه بخش بود که نه فقط به دوره حضور عثمانی محدود شد. شکلگیریشکلگیری یک سلسله جداگانه در [[ترانسیلوانی]]، که به یک حکومت خودمختار و متعهد به [[امپراتوری عثمانی]] تبدیل شد، پیامدهای پایداری برای آینده این منطقه داشت و خبر از روزی میدادمیداد که این منطقه دیگر بخشی از مجارستان نخواهد بود. [[دودمان هابسبورگ|هابسبورگهاهابسبورگها]] پس از بیرونکردنبیرونکردن ترکان عثمانی از اروپای مرکزی، ترانسیلوانی را به عنوان واحد اداری جداگانهایجداگانهای از امپراتوری خود حفظ کردند. اگرچه ترانسیلوانی در اواخر قرن نوزدهامنوزدهام با مجارستان دوباره یکپارچه شد ولی بعد از [[جنگ جهانی اول]] صلحآورانصلحآوران برای منزوی کردن مجارستان، این منطقه را جدا کرده و به متحد پیشین خود یعنی [[پادشاهی رومانی]] بخشیدند. در زمان زمامداری عثمانی نیز، تقسیم مجارستان عواقبی داشت که فراتر از تنها سه قلمرو اداری متمایز بود. اینمرزبندیهااینمرزبندیها منجر به تقسیم جامعه به دو اردوی غیر قابلغیرقابل انکار شد: یکی مخالفان با توسعه و نفوذ عثمانی بدون کمک خارجی بودند، که به این ترتیب آزادی کمی که ملت بهدستبهدست آوردهبود،آوردهبود، به خطر میافتاد؛میافتاد؛ در طرف دیگر ولی اشرافزادگاناشرافزادگان مجاری حضور داشتند، که به این نتیجه رسیدهبودندرسیدهبودند که مبارزه با ترکها نمی تواندنمیتواند بدون کمک خارجی از جمله قدرترین آنها، هاسبورگهاسبورگ انجام شود. در نهایت امر کمک از هابسبورگ محقق شد ولی منجر به از دست دادن بخشهایبخشهای زیادی از حاکمیت مجارستان شد که از اشغال بلند مدت عثمانی رهایی یافته بود. نزاع بین این دو اردو، طولانی، تلختلخ و توأمان با جنگ داخلی بودهاستبودهاست. این کشمکشهاکشمکشها با اصلاحات دینی در سراسر اروپا گسترش یافت و به جنگی مذهبی مبدل شد. حامیان "«ایده هابسبورگ"» تمایل به [[کلیسای کاتولیک]] داشتند، در حالی که مخالفان آنها، به ویژه در قرن هفدهم، عمدتاعمدتاً [[پروتستانتیسم|پروتستان]] بودند. عدم اطمینان و نفرت بین اعضای این دو گروه پس از پایان حکومت عثمانی برای مدت طولانی در تمامی [[حوضه پانونی]] ادامه پیداکرد.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=Geza Palffy|نام=|تاریخ=Spring-Fall 2001|عنوان=Hungary: 1001-2001 A Millennial Retrospection|زبان=en|ژورنال=Hungarian Studies Review|دوره=Hungary: 1001-2001|صفحات=12–11|پیوند=http://real-j.mtak.hu/5056/1/2001.pdf|تاریخ بازبینی=April 4, 2019|نام خانوادگی۲=Nádor Dreisziger|نام۲=}}</ref>