شاه اسماعیل یکم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۵:
شاه اسماعیل با برخورداری از نیروی [[قزلباش]] تصمیم گرفت که ایران را متحد سازد. ابتدا سلطان مراد حاکم [[عراق عجم]] -که پسر سلطان یعقوب آق‌قویونلو بود- را در نواحی مابین [[همدان]] و [[بیجار]] شکست داد و سلطان مراد به شیراز گریخت. شاه اسماعیل او را تعقیب نمود و او از ترس به بغداد گریخت و شاه اسماعیل بدون جنگ [[شیراز]] را تصرف نمود و از آنجا به [[قم]] رفت. سپس بر [[کیا حسین دوم چلاوی|حسین کیای چلاوی]] حاکم [[سمنان]] و [[فیروزکوه]] پس از جنگی سخت غلبه کرد؛ و نهایتاً [[یزد]] و [[ابرقو]] را که در اختیار [[محمدکره]] بود، تصرف کرد و از شهری به شهری رفت و حکام محلی را برانداخت یا تابع خود نمود. آنگاه در سال ۸۸۷ ه‍.خ (۹۱۴ قمری) عازم [[عراق عرب]] شد و [[بغداد]] و [[نجف]] را نیز فتح نمود. بدین ترتیب او در مدت هفت سال تمام [[ایران بزرگ]] به جز برخی نواحی نظیر [[خراسان]] و [[ارمنستان]] را تصرف نمود و حکومتی واحد و مستقل را در آن برقرار ساخت و به عنوان پادشاه ایران تاجگذاری نمود.
 
ه‌
== کشورداری ==
[[پرونده:Shah Ismail.JPG|بندانگشتی|چپ|نگاره‌
 
شیوه کشورداری شاه اسماعیل و ترویج مذهب شیعه احتمالاً مانع تجزیه ایران آشوب‌زده میان دو قدرت بزرگ [[عثمانی]] و خان‌های [[ازبک]] آسیای میانه شد. وی برای تعدیل سیاست‌های افراطی سران قزلباش، صوفیان و مریدان حیدری، علمای ایرانی و نیز جبل عامل، کوفه و بحرین را به تدوین کتاب‌های فقهی در زمینه شیعه دوازده امامی دعوت کرد<ref>ایران در روزگار شاه اسماعیل و شاه طهماسب، ص ۱۲۶</ref> محقق کرکی که در نشر [[فقه]] و اصول مذهب شیعه اثنی اشعری شخصیت مهمی محسوب می‌شد، از جمله آنان بود. از جمله اقدامات شاه صفوی برای تجلیل از امامان شیعه ضرب سکه با نام ائمه اثنی عشری،<ref>جهانگشای خاقان، ص ۱۴۹</ref> قرار دادن نام ۱۲ امام شیعه به عنوان سجع مهر شاهی<ref>، دربارهٔ مهرهای شاه اسماعیل اول، صص ۱۸۲–۱۸۵</ref>؛ تعمیر و توسعه آرامگاه امامان در شهرهای عراق و [[مشهد]] و نیز ایجاد ساختمان مقبره برای [[امامزاده|امام‌زاده‌ها]] در شهرهای ایران<ref>عالم آرای عباسی، صص ۱۲۷ -</ref> و طرح آب‌رسانی از فرات به نجف بود<ref>گلشن مراد، ص ۵۵۶</ref>