آقامحمدخان قاجار: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲۶:
''[[ناپلئون بناپارت]]'' در فوریه سال ۱۸۰۵ نامهای به فتحعلیشاه مینویسد و در آن نامه از آقا محمد خان قاجار تمجید میکند.
امپراتور وقت فرانسه در توصیف جنگها و آشوبهای داخلی ایران پس از نادر شاه تا زمان سلطنت قاجارها مینویسد: «پیشینیان تو لابد از یک قرن به این طرف لایق حکمرانی چنین ملّتی نبودهاند که گذاشتهاند از نفاق خانگی آزار ببینند و از بین بروند». وی در توصیف آقا محمد خان قاجار عموی فتحعلی شاه و بنیانگذار سلسله قاجاریه مینویسد: «تنها محمد شاه (آقامحمدخان قاجار) عموی تو در نظر من شاهانه زندگی کرده و خسروانه اندیشیدهاست، قسمت اعظم ایران را به تصرف خویش درآورده و سپس آن توانایی شاهانه را که از فتوح خویش به دست آورده بود برای تو گذاشتهاست».<ref>دکتر خان بابا بیانی، تاریخ دیپلماسی ایران- سیاست ناپلئون در ایران، (تهران: شرکت کتاب، سال 1317)، ص 28</ref><ref>مأموریت گاردان در ایران، تألیف دکتر آلفرد دوگاردان فرانسوی، ترجمه عباس اقبال</ref><ref>ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم، انتشارات زریاب</ref>
''فرد ریچاردز'': در این صفحات خونین تاریخ، بیهوده است اگر در جستجوی نشانههایی از پیشرفت و ترقی یا ذکری از هنر دوران صلح و صفا باشیم. در سراسر ایران گاوآهن فدای شمشیر شده بود.
هنگامیکه آغامحمدخان قاجار در مشرق زمین، نام خود را با حروف خونین در صفحه تاریخ مینگاشت، منظومهای از اسامی پرشکوه و جلال کسانیکه به کارهای هنری مسالمتآمیز سرگرم بودند، در آسمان مغرب زمین میدرخشید. در آن زمان افرادی میزیستند که زندگی خود را وقف پیشرفت و ترقی کردهاند بودند:[[بتهوون]]، [[شوبرت]]، [[گوته]]، [[چارلز لمب]]، [[کارلایل]]، [[جرج واشنگتن]]، [[فارادی]]، [[تورنر]]، ... و از این قبیل مردم بودند.
|