سلطان ولد: تفاوت میان نسخه‌ها
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
دو منبع اضافه شد |
|||
خط ۲:
'''بهاءالدین محمد بن [[جلال‌الدین محمد]] بن بهاءالدین محمد''' معروف به '''سلطان وَلَد''' و متخلص به '''ولد''' (۲۵ ربیع‌الثانی ۶۲۳ ق. حدود ۶۰۵ ش. [[لارنده]] - ۷۱۲ ق. ۶۹۱ ش. [[قونیه]]) فرزند بزرگ [[مولوی|جلال‌الدین مولوی]] - شاعر و عارف نامدار - و جانشین و خلیفهٔ او در [[طریقه مولویه]] است.<ref>Franklin D. Lewis, Rumi: Past and Present, East and West: The Life, Teaching, and Poetry of Jalâl al-Din Rumi, rev. ed. (2008). pg 240: "Sultan Valad does not always display technical control of the meter of his verse, but he is a generally competent Persian poet</ref><ref name="EncyclopediaIslami">Schubert, Gudrun. "Sulṭān Walad , Bahāʾ al-Dīn Muḥammad-i Walad." Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007</ref>
مولانا سلطان ولد را بسیار دوست داشت؛ زیرا همین فرزند او بود که راه پدر را در پیش گرفت و بسیاری از آداب خانقاهی [[طریقت مولویه]] را گسترش داد.<ref>Annemarie Schimmel, "Mawlana Rumi: yesterday, today, tomorrow" in Amin Banani, Richard G. Hovannisian, Georges Sabagh, Poetry and Mysticism in Islam: The Heritage of Rumi, Columbia University Press, 1994. pg 16</ref>
== زندگی شخصی ==
مولوی نام سلطان ولد را از نام پدر خود یعنی سلطان العماء بهاءالدین برگزید. وی سلطان ولد و برادرش علاء‌الدین محمد را برای مطالعه علوم دینی به حلب و دمشق فرستاد. سلطان ولد عمیقا مورد اعتماد مولوی بود؛ پس از ناپدید‌شدن شمس تبریزی مولوی سلطان ولد را برای پیدا کردن او فرستاد.<ref name="EncyclopediaIslami" />
سلطان ولد در دوران حیات مولانا به خواست پدر با دختر صلاح الدین زرکوب به نام فاطمه خاتون ازدواج کرد.<ref name="EncyclopediaIslami" /> او در ایجاد [[طریقت مولویه]] و نشر افکار و آموزه‌های پدرش نقشی اساسی ایفا نمود.<ref>Annemarie Schimmel, "Mawlana Rumi: yesterday, today, tomorrow" in Amin Banani, Richard G. Hovannisian, Georges Sabagh, Poetry and Mysticism in Islam: The Heritage of Rumi, Columbia University Press, 1994. pg 16</ref>
سلطان ولد چهار پسر داشت به نام [[اولو عارف چلبی|عارف چلبی]]، عابد چلبی، زاهد چلبی، واجد چلبی و دو دختر که یکی عابده و دیگری عارفه نام داشت.
| |||