محله برو بیا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۵۱:
}}
 
'''محله برو بیا''' به نویسندگی [[بیژن بیرنگ]]، از مجموعه‌های تلویزیونی ساخته شده و موفق بعد از انقلاب است.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=ازدحام درکوچه خوشبختي (يادي از مجموعه‌هاي «محله برو بيا» «محله بهداشت» و «بازم مدرسه‌ام دير شد»)|نشانی=http://www1.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100817169439|وب‌گاه=www1.jamejamonline.ir|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=۲۴ تیر ۱۳۹۱}}</ref> هدف «محله برو بیا» آشنایی بچه ها با واژه «قانون» و کاربردش در زندگی روزمره بود. این مجموعه همچنین بچه ها را با اتفاقاتی که ممکن است در خارج از منزل با آن روبرو شوند آشنا می کرد و به آموزش علایم راهنمایی و رانندگی در قالب طنز می پرداخت. در ادامه مجموعه «محله بروبیا» مجموعه آموزشی دیگری با نام «[[محله بهداشت]]» ساخته شد. «محله بروبیا» بازیگران محدودی داشت که گاه در چند نقش ظاهر می شدند. گاهی در یک صحنه یک بازیگر دو نقش داشت. در چنین صحنه های بیژن بیرنگ خود به بازی آن نقش می پرداخت. او گاهی در این مجموعه در نقش زورو ظاهر می شد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=خاطره‌بازی از جنس «محله برو بیا» و «سلطان و شبان»|نشانی=https://www.isna.ir/news/96120703332/خاطره-بازی-از-جنس-محله-برو-بیا-و-سلطان-و-شبان|وب‌گاه=ایسنا|تاریخ=۷ اسفند ۱۳۹۶|کد زبان=fa|نویسنده=}}</ref> همچنین از حضور عروسک برای بعضی از شخصیت ها استفاده می شد. در مجموعه دوم «[[محله بهداشت]]» اما چند شخصیت دیگر به محله بروبیا اضافه شدند. از دیگر نکات قابل تأمل این مجموعه ها مجموعه سرودها و ترانه هایی بود که بچه ها در طول هر قسمت می خوانند و همچنین موسیقی هر دو مجموعه که شاعران و آهنگسازان باسوادی چون [[شکوه قاسم‌نیا|شکوه قاسم نیا]] (شاعر کودک)، [[مهرداد جهانفر]] (آهنگساز) و [[آندره آرزومانیان|آندره آرزومیان]] آهنگساز و نوازنده ایرانی به آن پرداخته بودند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=خاطره‌بازی از جنس «محله برو بیا» و «سلطان و شبان»|نشانی=https://www.isna.ir/news/96120703332/خاطره-بازی-از-جنس-محله-برو-بیا-و-سلطان-و-شبان|وب‌گاه=ایسنا|تاریخ=۷ اسفند ۱۳۹۶|کد زبان=fa|نویسنده=}}</ref>
 
== عوامل ==
خط ۶۰:
موسیقی: [[مهرداد جهانفر]]
 
کارگردان: [[حسین افصحی]]فردرو
 
کارگردان هنری: [[داریوش مؤدبیان|داریوش مودبیان]]
خط ۹۱:
قسمت هفتم: مأمورین قانون
 
قسمت هشتم: از این طرف، به آن طرف!
 
قسمت نهم:
خط ۱۰۱:
قسمت دوازدهم:
 
== بازیگران و شخصیت‌ها ==
<br />
{| class="wikitable"
! style="background:#E6E6FF;" | نام بازیگر
سطر ۱۰۸ ⟵ ۱۰۹:
|-
| rowspan="2" |[[فردوس کاویانی]]
|دانشمند یونانی
(پدر بزرگوار)
|پدر پسر باهوش یونانی که بیشتر مواقع نمی توانست پاسخ سوالات پسر باهوش اش را بدهد
|-
|سرکار
* |پاسبان راهنمایی و رانندگی که حسین آقا (بقال محله برو بیا) به او خانه اجاره داد. او تلاش می کرد با توضیح قانون آن را به بچه ها معرفی کند.
|
* پاسبان راهنمایی و رانندگی که حسین آقا (بقال محله برو بیا) به او خانه اجاره داد
* او تلاش می کرد با توضیح قانون آن را به بچه ها معرفی کند
|-
| rowspan="2" |[[محمود جعفری (بازیگر)|محمود جعفری]]
|زورو
*|زورو علاقه داشت دیگران فکر کنند او علیه زور و جرم و بی قانونی می جنگد و انسان ها را نجات می دهد. همیشه در زمان رخداد مشکلات وقتی کسی به او نیاز داشت فرار را بر قرار ترجیح میداد و به همین سبب کسی دوستش نمیداشت. هیچوقت دست راست اش را از چپ نیز تشخیص نداد.
|
* زورو علاقه داشت دیگران فکر کنند او علیه زور و جرم و بی قانونی می جنگد و انسان ها را نجات می دهد
* همیشه در زمان رخداد مشکلات وقتی کسی به او نیاز داشت فرار را بر قرار ترجیح میداد و به همین سبب کسی دوستش نمیداشت
* هیچوقت دست راست اش را از چپ نیز تشخیص نداد
|-
|مجتبی
|یکی از بچه های محله که دوچرخه داشت
|-
| rowspan="2" |[[رضا ژیان]]
|کیمیاگر اعظم
(اَبَوی جان)
|کیمیاگر اعظم که پسرش ( سَبَبی) او را « اَبَوی» خطاب می کرد و در جستجوی کشف فرمول طلا بود
|-
|آقای تابلوکار
(رجب آقا)
* |آقای تابلوکار، درخت کار قدیمی آقای شمعدانی، عقیده داشت که باید جای درخت تابلو کاشته شود. او علائم راهنمایی و رانندگی را به حسین آقا (بقال محله بروبیا) می‌فروخت.
|
* آقای تابلوکار، درخت کار قدیمی آقای شمعدانی، عقیده داشت که باید جای درخت تابلو کاشته شود
* او علائم راهنمایی و رانندگی را به حسین آقا (بقال محله بروبیا) می‌فروخت
|-
| rowspan="2" |[[حمید جبلی]]
|پسر کیمیاگر اعظم
(سَبَبی جان)
|پسر کیمیاگر اعظم که پدرش او را « سَبَبی» خطاب می‌کرد و در فراگیری علم کیمیاگری بسیار بی استعداد بود
|-
|؟
|یکی از بچه های محله برو بیا که یکی از دندان هایش افتاده بود
|-
| rowspan="2" |[[اکبر عبدی]]
|انسان اولیه
|انسان اولیه در جنگل زندگی می کرد و سعی می کرد قانون جنگل را توصیف کند. شیری در جنگل هر از گاهی در نزدیکی خانه اش نعره می‌ زد و او همیشه واهمه داشت که سرانجام طعمه شیر خواهد شد.
|
* انسان اولیه در جنگل زندگی می کرد و سعی می کرد قانون جنگل را توصیف کند
* شیری در جنگل هر از گاهی در نزدیکی خانه اش نعره می‌ زد
* او همیشه واهمه داشت که سرانجام طعمه شیر خواهد شد
|-
|حسن
سطر ۱۵۳ ⟵ ۱۴۸:
|-
| rowspan="2" |[[آتیلا پسیانی]]
|پسر باهوش یونانی
(پسر عزیزوار)
|او ابتدا سطح دانش بسیار اندکی نسبت به قانون داشت اما در طول برنامه تبدیل به پسری باهوش تر از پدرش شد
|-
سطر ۱۶۱ ⟵ ۱۵۷:
| rowspan="2" |[[فاطمه معتمدآریا|سیمین معتمدآریا]]
|کَلّه
*| rowspan="2" |شخصیت عروسکی ای که در فراگرفتن «قانون» مشکل داشت. او به دنبال برداشتن توپش به وسط خیابان رفته بود و بر اثر سانحه ای که در وسط خیابان برایش رخ داده بود پایش در طول برنامه شکسته بود.
| rowspan="2" |
 
* شخصیت عروسکی ای که در فراگرفتن «قانون» مشکل داشت
* او پسر حرف گوش نکنی بود، به «به زیر پا گذاشتن قانون» علاقه داشت و تمام تقصیرها را همیشه گردن همبازی هایش می انداخت.
* او به دنبال برداشتن توپش به وسط خیابان رفته بود و بر اثر سانحه ای که در وسط خیابان برایش رخ داده بود پایش در طول برنامه شکسته بود
* او پسر حرف گوش نکنی بود، به «به زیر پا گذاشتن قانون» علاقه داشت و تمام تقصیرها را همیشه گردن همبازی هایش می انداخت
|-
|صدای شخصیت «کَلّه»
|-
|[[فاطمه نقوی]]
|حُسنیه خانوم
|مادر «کَلّه»
|
|-
| rowspan="2" |[[کامبیز صمیمی‌مفخم|کامبیز صمیمی مفخم]]
|حسین آقا
*| rowspan="2" |حسین آقا بقال محله برو بیا بود و به خرید چیزهای عجیب بسیار علاقه داشت. او همیشه در تلاش بود تا به هر قیمتی اجناس مغازه اش را به ساکنین محله بفروشد.
| rowspan="2" |
* حسین آقا بقال محله برو بیا بود و به خرید چیزهای عجیب بسیار علاقه داشت
* همیشه در تلاش بود تا به هر قیمتی اجناس مغازه اش را به ساکنین محله بفروشد
|-
|نام صداگردان؟
|صدای شخصیت «حسین آقا»
|-
|حسین افصحی
|نام بازیگر؟
|توشیرو
|ژاپنیِ رزمی کار که تلاش می کرد به بچه ها نشان دهد هر قانونی همیشه قابل انجام و پیروی نیست
سطر ۱۹۱ ⟵ ۱۸۳:
|نام بازیگر؟
|بچه گم شده
|بچه گم شده با آبنبات قرمز چوبی
|-
|نام گوینده؟