شیخیه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش جزیی.ویراستاری برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۴۴:
=== بابیه ===
طرفداران باب پس از مرگ سید کاظم رشتی،
== عقاید ==
«عقاید شیخیه در اصول و فروع دین و همه احکام شرع مبین برگرفته از کتاب خدا ([[قرآن]]) و سنت [[محمد]] و اخبار و احادیث ائمه است، و بطور خلاصه شیخیه [[شیعه|شیعیانی]] هستند که در جزئی و کلی سعی در تبعیت امامان داشته و جز فرمایش آنها که مسلماً مأخوذ از کتاب خدا ([[قرآن]]) و سنت [[محمد]] است به چیزی از یافتههای عقول ناقصه و قیاسها و سلیقههای شخصیه اشخاص عادی در دین خدا اعتماد نمینمایند، و در بیان فضائل محمد و آل محمد نیزسعی داشته و میگویند که نباید تصور شود که معارف [[اسلام]] منحصر به همین احکام ظاهری عبادات و معاملات است، و آن عده از قشریین را که فقط به همین ظاهر اسلام اکتفا کردهاند مقصر میدانند؛ و همچنین معتقدند که عقاید آن عده از [[تصوف|صوفی مذهبان]] که دین را صرفاً امور باطنی میدانند و ظواهر عبادات را ترک کردهاند ناقص است و انسان را به ترقی و تعالی که مقصود از آفرینش اوست نمیرساند، بلکه دین حق آن است که همه ظواهر را بپذیریم و بآنها عمل نمائیم در عین اینکه سعی میکنیم اصل و باطن و حقایق آن مطالب را هم بقدر استعداد فراگیریم و
شیخیه [[اصول دین]] را منحصر در چهار اصل [[توحید (اسلام)|توحید،]] [[نبوت]]، [[امامت]] و [[تولی (اسلام)|تولی]] و [[تبری (اسلام)|تبری]] یا به عبارت دیگر معرفت مجتهد جامعالشرایط میدانند<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=منصف|تاریخ=2000-01-01|نشانی=http://m-kermani.ir/2017/02/18/رکن-رابع-چیست/|عنوان=رکن رابع چیست|بازبینی=2017-02-18}}</ref>
* به اعتقاد شیخیه، رکن چهارم دین عبارت است از شناختن پیشوایان شیعه و اخوت و مسئله ولایت و
* شیخیه معاد و عدل را از اصول دین میدانند ولی معتقدند اعتقاد به خدا و رسول ضرورتاً مستلزم اعتقاد به قرآن و از جمله تعلیمات آن عدل و معاد است. عدل یکی از [[صفات ثبوتی]] خداوند است، اگر آن را اصل اصیل بشماریم چرا سایر صفات ثبوتی از قبیل علم، قدرت، حکمت و غیره را از اصول دین نشماریم و اصلادرشمردن اصول دین بین علما اختلاف بوده چون هیچ تقسیمبندی صریحی از ائمه در
* شیخیه میگویند [[معاد جسمانی]] وجود دارد اما بعد از انحلال جسم، عنصری که باقی میماند جسم لطیفی است که به اصطلاح ایشان جسم هورقلیایی است. هورقلیا که ظاهراً کلمه سریانی است، همان قالب مثالی میباشد که از اصطلاحات فلسفی [[شیخ احمد احسایی]] است. وی میگوید: آدمی را دو جسم است، یکی مرکب از عناصر زمانی که به منزله ی اعراض جسم حقیقی است و آن مانند جامهای است که انسان آن را میپوشد و از تن بیرون میآورد و آنچه پس از مرگ
* شیخیه [[معراج]] جسمانی پیامبر را میپذیرند ولی میگویند که معراج اگر چه جسمانی است ولی با جسم عرضی نیست و این تصور که پیغمبر مثل سفینهها و موشکها از زمین
* یکی از اختلافات شیخیه با دیگر شیعیان نحوه نماز خواندن در مزار ائمهاست. شیخیه در هنگام نماز در [[حرم پیغمبر]] و امامان از لحاظ ادب و احترام طوری میایستند که قبر میان ایشان و [[قبله]] واقع شود؛ و استدلال به حدیث (الامام لا یتقدم و لا یساوی) بر این طریقه خود میکنند و در احترام به ائمه زنده و مرده ایشان بسیار اهتمام میورزند.
مخالفان ایشان معتقدند شیخیه دربارهٔ مقام ائمه راه [[غلو]] پیمودهاند و برای آنها مقام خدایی قائل شدهاند زیرا قبر امام را قبله قرار میدهند در حالی که این مطلب از جهت احترام به ائمه و استناد به احادیث واقع شدهاست. گاه شیخیه شیعیان مخالف خود را «بالاسریه» و خود را «پشتسری» میخوانند. البته شیخیه برای عقاید خود نسبت به امامان به زیارات رسیده از اهل بیت خصوصاً [[زیارت جامعه کبیره]] استناد میکنند.<ref>[http://alabrar.info/ مکتب شیخی - شیخیه]، الابرار</ref>
|