در دیدگاه شیعیان، عمر به خاطر اینکه با خلافت علی مخالفت کردهاست، به دیده نفرت نگریسته میشود. و برخی از آنها به مسائل مورد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت تبدیل شده است؛ از جمله سرپیچی از دستور پیامبر درباره حضور در جیش اسامه، ماجرای حدیث دوات، حضور در واقعه سقیفه، رفتار وی با اهل بیت(ع) به ویژه حضرت زهرا(س) و تغییر شیوه تقسیم بیت المال.اما اهل سنت وی را نه تنها به عنوان یک حاکم قدرتمند بلکه به خاطر تقوایش می ستایند. در احادیث اهل سنت، حدیثهایی از محمد و خود عمر و بعضاً به روایت عبدالله بن عمر آمده که میگویند عمر بر مسائل شرع اسلامی تسلط داشتهاست. در روایات سخنانی به عمر منسوب میشود که در قرون بعدی مورد بحث قرار گرفته و مثالی از مواردی است که ممکن است در قرون بعدی به وی نسبت داده شده باشد و میتوان آنها را درونی کردن هنجارها نامید. مانند مطالبی که در مورد نیت بیان کردهاست. البته نصیحتهایی که وی به مسلمانان میکرد حاکی از آنکه از الگوی زندگی خودش که همراه با ریاضت بود، پیروی کنند را احتمالاً نمیتوان انکار کرد. با وجود اینکه وی برخی لذایذ را بر خود حرام میکرد، فردی فعال و قوی دانسته شده و زندگی زاهدانه افراطی را تقبیح نموده به این علت که تنبلی و وابستگی انسان را به دنبال دارد. سخنانی از وی در منابع آمده که گفته مرگ را در حین کسب روزی حلال، بر جهاد در راه خدا ترجیح میدهد.<ref name="EI"/>
در دیدگاه اهل سنت در قرن امروزی، کماکان عمر به عنوان یک الگو و رهبر دمکرات مطرح است و هنوز در میان آنان به عنوان یک رهبر زاهد و با شکوه تلقی میگردد.<ref name="EI"/><ref>دکتر تیجانی در دو کتاب «اهل سنت واقعی» و «از آگاهان بپرسید» ابعادی از زندگی عمر را از منابع سنی مورد مطالعه قرار دادهاست</ref>