انسانگرایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز برخی واژه ها را به مترادفهای بهتر آن جاگزین ساختم و برخی اصلاحات در نقطه گذاری آوردم. برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۸:
در برخی از موارد انسانگرایی در برابر [[خداگرایی]] قرار داده شدهاست.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=اومانیسم&SSOReturnPage=Check&Rand=0| عنوان = اومانیسم | ناشر = وبگاه رشد | زبان = فارسی}}</ref> برای نمونه پروتاگوراس در رسالهٔ خویش «در باب خدایان» انسان را مقیاس همه چیز میداند و با این ادعا خدایان را انکار میکند و به همین دلیل از آتن تبعید میشود. [[سارتر]] در کتاب «[[اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر]]» (Existentialisme est un Humanism) [[کوگیتو]]ی دکارتی را تنها نقطهٔ تمایز [[اگزیستانسیالیسم]] از بقیهٔ فلسفهها و «تنها مبنای ممکن برای انسانگرایی» میداند.
برخی، از انسان گرایی، به عنوان ایمان به خدای حقیقی یعنی ایمان به خود انسان یاد میکنند. از نظر
== معرفی انسانگرایی از دیدگاه روانشناسی ==
خط ۱۶:
==پیشینه==
کلمه "انسان گرایی" (humanism) ازریشه لاتین کلمه humanitas مشتق
==تاریخچه==
در سال 1808 فردریک ایمانوئل نییتهامر کومیسیونر آموزشی باواریا برای اولین بار واژه " Humanismus" به معنی انسانگرایی را ابداع کرد و آن را به عنوان توصیفی برای ارائه برنامه درسی جدیدش در مدارس متوسطه آلمان در نظر گرفت.<ref>Niethammer's book was entitled ''Der Streit des Philanthropinismus und des Humanismus in der Theorie des Erziehungs-Unterrichts unsrer Zeit'' (''The Dispute between Philanthropinism and Humanism in the Educational Theory of our Time''), which directly echoes Aulus Gellius's distinction between "philanthropy" and humane learning. Neithammer and other distinguished members of the movement they called "Neo-Humanism" (who included [[Georg Wilhelm Friedrich Hegel]] and [[Friedrich Wilhelm Joseph Schelling]] and [[Johann Gottlieb Fichte]]), felt that the curriculum imposed under Napoleon's occupation of Germany had been excessively oriented toward the practical and vocational. They wished to encourage individuals to practice life-long self cultivation and reflection, based on a study of the artistic, philosophical, and cultural masterpieces of (primarily) Greek civilization.</ref> و در سال 1836 کلمه "انسانگرایی" به زبان انگلیسی راه یافت. پس از ابداع این کلمه در سال 1856 در سراسر دنیا مورد قبول همگان واقع شد و همچنین در همان سال جورج ویگت
اما در اواسط قرن هجدهم، در طی روشنگری فرانسه، شکلی از این واژه مورد استفاده قرار گرفت که بیشتر ایدئولوژی بود. در سال 1765، یک نویسنده ناشناس روشنگر فرانسوی در یک نشریه اینگونه گفت که: " عشق بشری...فضایی نامعلوم میان ماست و ما آن را به عنوان "انسانگرایی" خواهیم نامید، و زمان آن رسیده که برای این چیز زیبا و ضروری کلمه ای انتخاب کنیم. "<ref>"''L'amour général de l'humanité ... vertu qui n'a point de nom parmi nous et que nous oserions appeler 'humanisme', puisqu'enfin il est temps de créer un mot pour une chose si belle et nécessaire''"; from the review ''Ephémérides du citoyen ou Bibliothèque raisonée des sciences morales et politiques'', Chapter 16 (Dec, 17, 1765): 247, quoted in Giustiniani, "Homo, Humanus, and the Meanings of Humanism" : 175, note 38.</ref>
خط ۲۷:
==پیشگامان==
===آسیای جنوبی باستانی===
===چین باستان===
فلسفه کنفوسیوس (فیلسوف چینی) (551-479 پیش از میلاد) که نهایتاً
===یونان باستان===
قرن ششم قبل از میلاد، فیلسوفان قبل از سقراط همانند ثالس از میلتوس و زنوفانس از کولوفون اولین افراد در آن نواحی بودند که تلاش کردند که جهان را از لحاظ دین انسانی به جای اسطوره و سنت توضیح دهند، بنابراین
===اسلام قرون وسطی===
بسیاری از متفکران مسلمان قرون وسطایی در جستجوی دانش، معنا و
===خردمندان ایسلندی===
|