'''قوری راسل'''، که آن را «قوری چای آسمانی» نیز خواندهاند، [[تمثیل (منطق)|تمثیلی]] است که ابتدا توسط فیلسوف معاصر [[برتراند راسل]] (۱۸۷۲–۱۹۷۰ میلادی) بیان شد، که توضیح میدهد که [[بار اثبات فلسفی]] به دوش شخصی است که ادعای [[ابطالپذیری|ابطالناپذیر]] میکند، نه که بار ''ردکردن'' ادعا به دوش دیگران منتقل شود.
راسل بخصوص تمثیل خود را در زمینه دین اعمال کرد.<ref>Fritz Allhoff, Scott C. Lowe. ''The Philosophical Case Against Literal Truth: Russell's Teapot // Christmas - Philosophy for Everyone: Better Than a Lump of Coal''. — John Wiley and Sons, 2010. — Т. 5. — P. 65-66. — 256 p. — (Philosophy for Everyone). — {{ISBN|9781444330908}}.</ref> او نوشت اگر قرار بود که او، بدون ارائه اثبات، مدعی شود که قوری چایی، بیش از حد کوچک تا که بتواند توسط تلسکوپها دیده شود، در جایی در فضای میان زمین و مریخ، به دور خورشید میگردد، نمی توانستنمیتوانست از کسی انتظار داشته باشد تا او را صرفا چون مدعایش نمی تواندنمیتواند رد شود باور کند.
قوری چای راسل همچنان در مباحثات درمورددر مورد [[وجود خدا]] مورد توسل قرار میگیرد، و در حوزهها و رسانههای گوناگون موثرمؤثر واقع شدهاست.
منظور از آن، ردّ نظری بود که ارائهٔ دلیل بر نبود [[خدا]] یا [[بار اثبات فلسفی]] را بر عهدهٔ [[شکگرایی|شکاکان]] میداند. راسل، توضیح میدهد که بار اثبات ادعایی غیرقابل ابطال، بر عهده مدعی است و نه دیگران.
خط ۱۰:
== شرح ==
راسل، در مقالهای تحت عنوان «آیا خدایی هست؟»، ''―''که به سفارش مجله ''ایلوستریتد'' در ۱۹۵۲ میلادی نوشت و هرگز منتشر نشد― چنین نوشت:
{{گفتاورد بزرگ}}مردم ارتدکس [ارتاکیش] بسیاری طوری صحبت میکنند که انگار این وظیفه شکاکان است که دگماهایدگماهای [عقاید جزمی] پذیرفتهشده را رد کنند، به جای این که وظیفه جزماندیش باشد که آنها را اثبات کند. این، البته، یک اشتباه است. اگر قرار بود مدعی شوم که در منظومه شمسی، میان زمین و مریخ، یک قوری چینی، در مداری بیضوی دور خورشید میگردد، هیچکس قادر نبود مدّعای مرا رد کند مشروط به آنکه حواسم میبود که در ادامه بگویم که این قوری، بیشازحد کوچک است تا که حتی با قویترین تلسکوپهایمان قابل رویت باشد. اما اگر تا آنجا پیش میرفتم که میگفتم چون مدعای من نمیتواند ابطال شود، این پررویی تابناپذیر از جانب عقل بشر است که به آن شک کتد، به حق به یاوهگویی متهم میشدم. با این حال، اگر وجود چنین قوریای، در کتب باستان تصدیق شدهبود، هر یکشنبه در کلیسا به عنوان حقیقت مقدس تعلیم داده میشد، و در مدارس، آن را به اذهان کودکان فرومیکردند، تردید در باور به وجود آن، نشانهٔ نامتعارف بودن تلقی میشد و شخص شکاک را در عصری روشنگریشده، مشمول عنایات روانپزشک، یا در دورهای پیش از آن مفتش مذهبی، میکردند.<ref>{{cite book|chapter=Is There a God? [1952]|editor-first=John G.|editor-last=Slater|last=Russell|first=Bertrand|authorlink=Bertrand Russell|title=The Collected Papers of Bertrand Russell, Vol. 11: Last Philosophical Testament, 1943–68|year=1952|url=http://russell.mcmaster.ca/cpbr11p69.pdf|publisher=[[Routledge]]|pages=542–548|isbn=9780415094092}}</ref>
<ref>[http://www.cfpf.org.uk/articles/religion/br/br_god.html Bertrand Russell: Is There a God?]</ref>
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
در ۱۹۵۸ میلادی، راسل دربارهدربارهٔ تمثیل توضیحات بیشتری میدهد:{{گفتاورد بزرگ}}بایستی خود را ندانمگرا بخوانم؛ اما، برای تمام مقاصد عملی، خداناباور هستم. فکر نمیکنم که وجود خدای مسیحی هیچ بیش از خدایان الیمپوس یا [[والهالا]] محتمل باشد. برای آوردن بیانی دیگر از راه مثال: هیچ کس نمیتواند ثابت کنید که میان زمین و مریخ قوری چینیای نیست که در مداری بیضوی بگردد، اما هیچکس فکر نمیکند که این به اندازه کافی محتمل است که در عمل به حساب آوردهشود. فکر میکنم خدای مسیحی هم درست همینطور نامحتمل است.<ref name="garvey">{{Cite journal |first=Brian |last=Garvey |title=Absence of Evidence, Evidence of Absence, and the Atheist's Teapot |journal=[[Ars Disputandi]] |year=2010 |volume=10 |issue=1 |pages=9–22 |doi=10.1080/15665399.2010.10820011}}</ref>{{پایان گفتاورد بزرگ}}
تمثیل «قوری چایباوری» راسل، در مقابله با مذهب، کماکان مبنای بسیاری از مناظرات بین مؤمنان و دگراندیشان است. [[ریچارد داوکینز]] از این قیاس، در کتاب معروف خود، یعنی ''کشیش شیطان''، استفاده کردهاست.