'''نیروهای بنیادی در فیزیک''' (که گاهی آنهاآنها را نیروهای تعاملی نیز مینامند) نیروهایی هستند که بوسیلهٔ آنها سادهترین ذرات در جهان با یکدیگر اندرکنش (تعامل) دارند. یک نیرو را زمانی «بنیادی» میگوییم که نتوان آن را بوسیلهٔ دیگر نیروها توصیف کرد. چهار نیروی بنیادی شناخته شده عبارتند از: [[نیروی هستهای ضعیف]]، [[نیروی هستهای قوی]]، نیروی [[الکترومغناطیس|الکترومغناطیسی]] و [[گرانش]]. نیروهای هستهای قوی و ضعیف را به ترتیب با نامهای نیروی ''قوی'' و ''ضعیف'' هم میشناسند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=چهار+نیروی+بنیادی&SSOReturnPage=Check&Rand=0|عنوان=: چهار نیروی بنیادی|ناشر=daneshnameh.roshd.ir|بازبینی=2016-07-08}}</ref> احتمالاً به جز گرانش، بقیه این نیروها به وسیله یک سری محاسبات تقریبی که به [[نظریه اختلال|نظریهٔ اختلال]] معروف است، قابل توصیفند. گویی اعمال نیروی بنیادی معادل تبادل [[بوزون]] بین ذرات است. با این حال مواردی هم وجود دارد که نظریهٔ اختلال نمیتواند به خوبی پدیدهٔ مشاهده شده را توصیف کند. مانند [[حالت پیوند]] و [[سالیتون|تک موج]].<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://020.ir/فیزیک-و-شیمی/چهار-نیروی-حاکم-بر-جهان|عنوان=چهار نیروی حاکم بر جهان|ناشر=020.ir|بازبینی=2016-07-08}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=PARHA-NP.V.5.1.1|نشانی=http://sharghdaily.ir/News/96736/احتمال-وجود-پنجمین-نیروی-بنیادی|عنوان=احتمال وجود پنجمین نیروی بنیادی|بازبینی=2016-07-08}}</ref>
== پیشگفتار ==
خط ۱۰۸:
{{پایان چپچین}}
این نیرو از وزن [[کره زمین]] اگر قرار بود روی سطح کره دیگری مانند خودش قرار داشته باشد بیشتر است. همچنین [[هسته]] هایهای (پروتونهای) موجود در یکی از ظرفهای آب هستههای (پروتونهای) دیگری را نیز با همین نیرو میرانند؛ اما این نیروهای رانشی توسط نیروی ربایشی موجود بین هستههای یک ظرف و الکترونهای ظرف دیگر و برعکس، بیاثر میشود؛ بنابراین نیروی خالص صفر خواهد بود. آشکار است که نیروی الکترومغناطیسی بسیار قویتر از گرانش است ولی به دلیل این ویژگی که نیروهای الکترومغناطیسی میتوانند یکدیگر را خنثی کنند، در اجرام بزرگ تنها اثر نیروی گرانش حاکم است.
پدیدههای الکتریکی و آهنربایی (مغناطیسی) از زمان باستان شناخته شده بودهاند اما در قرن ۱۹ میلادی بود که دانشمندان دریافتند نیروهای الکتریکی و مغناطیسی دو جنبه از یک اندرکنش بنیادیاند. در سال ۱۸۶۴ [[معادلات ماکسول]] بهطور دقیق اندازهٔ این اندرکنش متحد را تعیین کرد. تئوری ماکسول نشان داد که [[حساب برداری|تحلیل برداری]] که مبنای تئوری [[الکترومغناطیس کلاسیک]] است برای بیشتر اهداف عمومی به اندازهٔ کافی دقیق است.
خط ۱۱۸:
=== اندرکنش ضعیف ===
{{مقاله اصلی|نیروی هستهای ضعیف}}
''اندرکنش ضعیف'' یا ''نیروی هستهای ضعیف'' مسئول برخی پدیدههای هستهای مانند [[واپاشی بتا]] است. نیروی الکترومغناطیسی و نیروی ضعیف امروزه به عنوان دو جنبه از کهرباییضعیف یکپارچه درنظردر نظر گرفته میشوند. این کشف اولین قدم به سمت تئوری اتحاد معروف به مدل استاندارد است. در نظریهٔ اندرکنش کهرباییضعیف، تعداد زیادی از بوزونهای واسطه به نام بوزونهای '''W''' و '''Z''' یه عنوان «حاملهای» نیروی ضعیف در نظر گرفته میشوند. اندرکنش ضعیف تنها اندرکنشی است که زوجیت در آن پایسته نیست، دارای تقارن نسبت به چپ، نسبت به راست و نسبت به محور است.