شاهنشاهی هخامنشی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
به نسخهٔ 26320857 ویرایش FreshmanBot برگردانده شد. (توینکل) برچسب: خنثیسازی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۲۴۲:
هرودوت و [[کتزیاس]]، افسانههای باورنکردنی دربارهٔ زادن و پرورش [[کورش بزرگ]] (۵۲۹–۵۹۹ پ. م) بازگو کردهاند. اما آنچه از دیدگاه تاریخی پذیرفتنی است، این است که کورش پسر فرمانروای انشان، کمبوجیه اول و مادر او [[ماندانا]]، دختر [[ایشتوویگو]] پادشاه [[ماد]] میباشد.
در سال ۵۵۳ پ. م. کوروش بزرگ، همهٔ پارسها را علیه ماد برانگیخت. در جنگ بین لشکریان کوروش و ماد، چندی از سپاهیان ماد به کورش پیوستند و در نتیجه سپاه ماد شکست خورد.<ref>''Babylonian Historcal Texts'', Sidney Smith, (Lindon,1924), P.111.</ref> پس از شکست مادها، کوروش در پاسارگاد شاهنشاهی هخامنشی را پایهگذاری کرد، پادشاهی او از ۵۲۹–۵۵۹ پ. م. است.
کوروش بزرگ که پادشاهی ماد را به دست آورد و برخی از استانها را به وسیله [[نیروی نظامی]] پیرو خود ساخت، همان سیاست کشورگشایی را که [[هووخشتره]] آغاز نموده بود، ادامه داد.
خط ۲۴۸:
کوروش بزرگ دارای دو هدف مهم بود: در باختر تصرف [[آسیای صغیر]] و ساحل [[دریای مدیترانه]] و همهٔ جادههای بزرگی که از [[ایران]] میگذشتند و به بندرهای آن میرسیدند و از سوی خاور، تأمین امنیت.
در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پ. م. [[کورش بزرگ]] پادشاه ایران، [[تمدن بابل|بابل]] را شکست داد و آن سرزمین را تصرف کرد و برای نخستین بار در تاریخ جهان فرمان داد که هر کس در باورهای دینی خود و انجام آیین دینی خویش آزاد است، و بدینسان کورش بزرگ قانون سازگاری بین دینها و باورها را پایهگذاری کرد و [[منشور حقوق بشر کوروش|منشور حقوق بشر]] را بنیان نهاد. کوروش به یهودیان دربند در [[تمدن بابل|بابل]]، امکان داد به سرزمین [[یهودیه]] بازگردند که شماری از آنان به ایران کوچ کردند.<ref>{{پک|داندامایف|1381|ک=تاریخ سیاسی هخامنشیان|ص=76}}</ref>
=== گسترش کشور و سرزمین ===
خط ۲۷۴:
کمبوجیه در بازگشت از مصر مرد؛ ولی برخی دلیل مرگ وی را بیماری و برخی دیگر توطئه خویشاوندان میدانند اما روشن است که وی در راه بازگشت از مصر مردهاست ولی شوند (دلیل) آن تاکنون ناگفته به جای ماندهاست. پس از مرگ [[کمبوجیه دوم|کمبوجیه]] کسی وارث پادشاهی هخامنشیان نبود.
بر اساس گفتهای، [[کوروش بزرگ]]، در بستر مرگ، بردیا را به فرماندهی استانهای خاوری شاهنشاهی ایران گماشت. کمبوجیه دوم، پیش از رفتن به مصر، از آنجا که از احتمال شورش برادرش میترسید، دستور کشتن بردیا را داد. مردم از کشته شدن او خبر نداشتند و در سال ۵۲۲ پ. م. شخصی به نام [[گوماته مغ]] خود را به دروغ بردیا و شاه ایران نامید. چون مردم بردیا را دوست داشتند و به پادشاهی او راضی بودند و از سویی هیچکس از راز کشتن بردیا آگاه نبود، دل از پادشاهی کمبوجیه برداشتند و پادشاهی بردیا ([[گئوماتا]]) را با جان و دل پذیره شدند و این همان خبرهایی بود که در [[سوریه]] به گوش کمبوجیه رسید و سبب خودکشی او شد.
برخی از تاریخنگاران نیز، کشته شدن بردیا را کار گئومات میدانند.
خط ۳۰۰:
هرودت در گفتار یورش داریوش به [[سکاییه]] نوشتهاست که سکاها از جنگ با او دوری کردند و به درون سرزمین خود پس کشیدند و چون بیابان پهناوری در پیش پای آنها بود، آن قدر داریوش را بهدنبال خود کشیدند که او از ترس پایان خوراک بر آن شد به ایران برگردد. اما با اینکه در این یورش، پیروزی شاهانهای به دست نیاورد، سکاها را برای همیشه از یورش به ایران و ایجاد دردسر برای مردم شمال این آب و خاک منصرف ساخت.
گرفتن [[هند]]: داریوش متوجه [[پنجاب (پاکستان)|پنجاب]] و [[ایالت سند|سند]] شد. در سال ۵۱۲ پ. م. ایرانیان از [[رود سند]] گذشتند و بخشی از سرزمین هند را گرفتند. داریوش فرمان داد تا کشتیهایی بسازند و از راه دریای عمان به پنجاب و سند بروند. این دو سرزمین زرخیز و پرثروت برای ایران آن روز بسیار مهم بود. این چیرگی ایرانیان در تاریخ هند، آغاز دوران تازهای گردید و سرنوشت هند را دگرگون ساخت.
داریوش جانشین خود را برگزید و هنگامی که آخرین زمینه چینیهای خود را برای جنگ مصر و یونان میدید پس از ۳۶ سال پادشاهی درگذشت. این رویداد در سال ۴۸۶ پ. م. بودهاست. آرامگاه داریوش یکم در چهار هزار و پانصد متری [[پارسه]]، در [[نقش رستم]] است.
در زمان او مرزهای سرزمینهای شاهنشاهی ایران از یک سو به چین و از سوی دیگر به درون اروپا و آفریقا میرسید.
خط ۳۱۲:
در عهد هخامنشی نخستین قدمها در تنظیم اقتصاد ملی برداشته شد. دولت مالیاتی وضع کرد که از املاک، مزارع، باغها، احشام و معادن گرفته میشد. نوعی مالیات متعلق به زمین وجود داشت که کاملاً شبیه مالیات بر مصنوعات صنعتی بود. عوارضی بر رصیفهای بنادر وضع کرده بودند. مالیاتی که توسط عمال جمعآوری میشد، در صندوق ایالات گرد میآمد و سپس به خزانه ارسال میشد. از زمان ایجاد شاهنشاهی هخامنشی، جهان در عصر اقتصادی مساعدی قدم گذاشته بود. روابط تجارتی بین نواحی که سابقاً وجود نداشته – مثلاً بین بابل و یونان- ایجاد شد و توسعه یافت. بر اثر احتیاج به محصول، نرخ منافع (بهره)، مانند بهای جنس افزوده شد، به استثنای اجناسی که حمل آنها مشکل بود مانند گاو، به عکس بهای زمین در ایران و یونان پائین آمد.<ref>رومن گیرشمن. ایران از آغاز تا اسلام. ترجمه محمد معین. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1386، چاپ هجدهم. ص 209</ref>
در زمینه مناسبات ارضی اسناد موجود نشان میدهند که نظام مالیاتی براساس مسّاحی دقیق زمینها تعیین میشد و به نسبت پرآبی و کمآبی منطقه و حاصلخیزی زمین، تغییر میکرد. چنانکه متذکر شدیم، آبیاری مصنوعی چه به وسیله ایجاد قناتها یا بستن آببندها- و به اصطلاح امروز سدها- در بالا بردن سطح درآمد کشاورزان به ویژه دولت ارزش داشت. مالکان زمینها، اگر صاحبان قناتها نبودند میتوانستند با دادن
در همه ممالک به کارهای عامالمنفعه- که استعداد تولیدی را افزون میکرد- اقدام نمودند. حفر قنوات زیرزمینی، که در ایران و بعضی نواحی کمآب دارای ارزش اساسی است، کاری است که در زمان شاهان هخامنشی تحقق یافت. باید قبول کرد که در آن زمان، در شاهنشاهی هخامنشی به خشک کردن باتلاقها میپرداختند، زیرا یونانیان این کار را در همان عصر انجام میدادند. کشاورزی توسعه یافت، و بر اثر جنگها، خارجیان نباتات سودمند و ایران را شناختند و در کشور خود کاشتند. در درجه اول آنها اسپست قرار داشت که به وفور در درههای [[ماد]] به عمل میآمد، و خوراک عالی اسبان بهشمار میرفت. جنگهای مادی آن را برای تغذیه سواره نظام ایران به یونان برد، و مردم آن کشور کاشت آن را اقتباس کردند. در نتیجه همان جنگها خروس، کبوتر سفید و طاوس- که بومی آسیا هستند- به اروپا حمل شدند.<ref name="roshdmag.ir" />
خط ۴۰۳:
==دانش و فناوری هخامنشیان==
ایرانیان باستان از فرهنگهای پیرامون خود می آموختند و از آنها ایدههایی میگرفتند و گاهی آنها را بهتر از آنچه که بودند،ارتقا میدادند. نجوم با به کارگیری موقعیت سیارات برای پیشبینی
== منابع پژوهش دربارهٔ هخامنشیان ==
دربارهٔ دوره هخامنشیان سه گروه منبع کتبی که از نظر اعتبار، حجم و نحوه بیان بسیار متفاوت است، در دست است. این منابع عبارت است از: سنگ نبشتههای شاهان، گزارشهای کم و بیش مفصل نویسندگان یونانی و رومی و لوحهای بیشمار گلی با متنهای کوتاه و به ویژه لوحهای دیوانی تخت جمشید به زبان عیلامی.<ref>از زبان داریوش، هاید ماری کخ-مترجم پرویز رجبی-ص۱۷شابک:۳-۴-۹۰۳۸۰-۹۶۴</ref>
|