تاریخ گیلان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز تمیزکاری یادکردها با ویرایشگر خودکار فارسی |
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹) |
||
خط ۵۵:
کادوسیان قبیلهای ایرانی بودند که بنا بر استفان بیزانتی<ref group="یادداشت">[[:en:Stephanus of Byzantium|Stephanus of Byzantium]] جغرافی دان [[بیزانس|بیزانسی]] قرن ششم میلادی.</ref> بین دریاهای خزر و سیاه و بنا بر [[استرابو]] در کرانه جنوب غرب دریای خزر و جنوب ارس بین [[آلبانیای قفقاز|آلبانی]] در شمال و [[مردم آمارد|ماردی]] در شرق یعنی در بخش کوهستانی مادیه پیرامون پاراچوآتراس<ref>{{cite web |url=http://pleiades.stoa.org/places/884905 |title=Places: 884905 (Parachoatras/Choatras M. /Padishxvargar) |author=Kroll, S. , R. Talbert, T. Elliott, S. Gillies |accessdate=October 16, 2012 |publisher=Pleiades| archiveurl = http://www.webcitation.org/6DJhAkMqb | archivedate = 31 December 2012}}</ref><ref group="یادداشت">Parachoatras در جغرافیای یونانیان، به سرزمینی گفته میشده که شاید همان پذشخوارگر باشد.</ref> میزیستند. گفته شده [[نینوس]] شاه [[آشور|آشوری]] آنان را شکست داد. در دوره [[مادها]] آنان آشکارا قادر به حفظ استقلالشان بودهاند و حتی گفته شده در دوره آرتئس وقتی یک پارسی به نام پارسد که از مادها گریخته بود (برادر زن رهبرشان)، مجبور شان کرد با مادها بجنگند. شاه مادها را شکست دادهاند؛ بنابراین کادوسیان هرگز تابع [[شاهان ماد]] نبودهاند و فقط این کوروش بود که گفته شده داوطلبانه فرمانبردارش شدند. بنابر گفته [[گزنفون]]، او هنگام مرگ پسرش را ساتراپ مادها ارمنیان و کادوسیان کرد.<ref name="EIr cadussii">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Schmitt|نام=Rüdiger |پیوند نویسنده=رودیگر اشمیت|مقاله={{unicode|CADUSII}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/cadusii-lat|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران=|ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6DJgbAEpg | تاریخ بایگانی = 31 December 2012}}</ref><ref name="اق" />
تا قرن هفتم میلادی، گیلان در منطقه نفوذ هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان قرار داشت که بر ایران تا قرن هفتم میلادی حکمفرمایی میکردند. فتح ایران بدست اعراب باعث ظهور تعداد زیادی سلسلههای محلی در گیلان شد.<ref name="Brit">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= |نام= |پیوند نویسنده=|مقاله= Gilan |
=== دوره هخامنشی ===
خط ۷۵:
از آنجا که از [[دوره هخامنشیان]] و ساسانیان، گیلان با خاندانها و فرمانروایان محلیش تقریباً همیشه مستقل بود، [[دین زرتشتی]] و کلنیهای [[نسطوری]] توانست برای مدت طولانی در آن دوام آورد.<ref name="EoIGilan">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= Spuler|نام= B. |پیوند نویسنده = برتولد اشپولر |مقاله= {{unicode|GILAN}} |دانشنامه= [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |ویرایش= Second |ویراستاران=B. LEWIS, CH. PELLAT AND J. SCHACHT | جلد = II|ناشر= [[انتشارات بریل|Brill Online]] |سال= 1991 |زبان=en}}</ref> در ۵۳۳ از گیلان همراه با [[آمل]] به عنوان پایگاه کشیشی نسطوری نام برده شدهاست.
تا قرن هفتم میلادی، گیلان در منطقه نفوذ هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان قرار داشت که بر ایران تا قرن هفتم میلادی حکمفرمایی میکردند. فتح ایران بدست اعراب باعث ظهور تعداد زیادی سلسلههای محلی در گیلان شد.<ref name="Brit">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= |نام= |پیوند نویسنده=|مقاله= Gilan |
== اوایل دوره اسلامی ==
خط ۱۲۹:
=== قیامهای مردم گیلان ===
{{اصلی|قیام غریبشاه گیلانی|قیام طالشه کولی}}
پایان این سلسله محلی موجب نشد مردم محلی مستقل-اندیش آن که اینک دیگر با خواستههای روزافزون مسؤولین غیربومی فرستاده شده از دولت مرکزی مواجه بودند بهطور کامل فرمانبردار شوند. خاصه شدن گیلان باعث افزایش فشار مالیاتی بر مردم شد و پس از فرمان شاه مبنی بر انحصار [[ابریشم]] که مهمترین کالای آن دوران بود، تولیدکنندگان گیلانی (که از عمدهترین مناطق ابریشم خیز بود) مجبور بودند ابریشم را به عوامل شاه بفروشند و خود شاه، آنها را از طرق مختلف به فروش میرساند. به این دلیل عواید ایالات خاصه صرف امور اقتصادی و رفاه حال خود مردم محل نمیشد و زندگی آنان را در تنگنا قرار میداد. این تغییر سیاست اقتصادی شاه عباس و محرومیت ملاکین و خوانین محلی باعث نارضایتی آنان و تلاش آنان برای شورش به منظور دستیابی به قدرت محلی شد.<ref name="savagheb">{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=ثواقب|نام=جهانبخش|پیوند نویسنده=|عنوان=زمینهها و علل شکلگیری قیام غریب شاه گیلانی |ژورنال=نشریه زبان و ادبیات دانشکده ادبیات و علوم انسانی |صفحات=۷۱ تا ۹۸|شماره=۱۸ و ۱۹ |مکان=|ناشر=دانشگاه اصفهان |تاریخ=پاییز و زمستان ۱۳۷۸ |پیوند=http://www.ensani.ir/storage/Files/20110209102746- %20(162).pdf|پینوشت=| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6DJglWrUZ | تاریخ بایگانی = ۳۱ دسامبر ۲۰۱۲}}</ref> اقدامات نمایشی گاهوبیگاه [[شاه عباس]] برای کاهش فشار مالیات و التیام اشتباهات چندان موفق نمیشد قلب مردم گیلان را به دست بیاورد. قیامهای مردمی به فاصله چند سال پس از فتح گیلان دوباره ظهور کردند و با وحشیگری معمول قزلباشان سرکوب شدند. [[قیام حمزه خان تالشی]] در [[قلعه شیندان]] در ۱۰۰۲، با قیام علی بیگ فومنی، فرماندار بیه پس و [[قیام طالشه کولی|طالشه کولی]] در همان سال پی گرفته شد. در یک رخداد شاه عباس دستور قتلعام تمامی جمعیت [[لشت نشا]] را داد و در مورد دیگر او برای کشتن یکسره زنان و مردان دهات شورشی جلاد اعزام کرد. خطرناکترین شورش در ۱۰۳۸ در لشت نشا کوتاه مدتی پس از مرگ شاه عباس در همان سال رخ داد. با حکمرانی ظالمانه [[اصلان خان]]، وزیر گیلان مردم صبر از کف دادند و پیرامون کالنجار سلطان که از کوهها ظهور کرده و مدعی بود پسر امیره جمشید، خان فقید بیه پس است جمع شدند. سپاه بزرگی (ده هزار نفر به گفته فومنی) از اجامره گرد او آمده او را با عنوانهایی چون «عادل شاه» و «غریبشاه» شاه اعلام کردند و همراه با او در خیزشی که به «[[خیزش غریبشاه گیلانی|قیام غریبشاه گیلانی]]» شهره شد سر به شورش برداشتند. خانهها، مغازهها، کاروانسراها، بازارها و اقامتگاه کلانتر لاهیجان و دفاتر دولتی غارت و تخریب شدند. عادلشاه نهایتاً از [[سارو تقی خان]] وزیر گیلان و مازندران که از تالش پیشروی کرد و لشت نشا را ویران کرد شکست خود. او به هنگام ترک، دختران و زنانی را که سپاهش اسیر کرده بود با خود برد.<ref name="EIrsaf" /> عادلشاه دستگیر و به دربار فرستاده شد. شاه صفی که در آغاز میخواست او را ببخشد، به تحریک اطرافیانش تصمیم گرفت او را بکشد. مدتی غریبشاه را در جشن بزرگی در عمارت عالی قاپو شکنجه داده و پاهای او را نعلکرده و آرواره پایینش را سوراخ کردند. در جلوی جمعیت او را در میدان نقش جهان تیرباران کردند.<ref name="savagheb" /> همراهی و پشتیبانی [[مردم تالش|تالشها]] از حکومت صفویه موجب جلب اعتماد شاهان صفوی به آنان شده بود؛ این اعتماد به حدی بود که پس از سرکوب شورش غریبشاه در گیلان، همهٔ مردم گیلکنشین مناطق گیلان خلع سلاح شدند و از حمل هرگونه جنگافزار منع گردیدند و فقط اجازه داشتند برای کارهای کشاورزی از داس استفاده کنند؛ اما تالشان مجاز به حمل هر نوع جنگافزاری بودند.<ref name = "عبدلی">{{یادکرد دانشنامه|نویسنده=علی عبدلی |مقاله=تالش|
=== تالشها و صوفیه ===
|