حسین صدقیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲:
|تیم‌های مربیگری = [[ایران|تیم ملی فوتبال ایران]]{{سخ}} [[تیم فوتبال دانشگاه تهران|دانشگاه تهران]]
}}
'''حسین صدقیانی''' (ملقب به پدر فوتبال ایران) و معروف به '''حسین افندی''' ([[۱۰ دی]] [[۱۲۸۱]] در [[سلماس]]، [[ایران]] - [[۱۰ آذر]] [[۱۳۶۱]])<ref>[http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1306729&ref=Author حسین صدقیانی :افندی و 52 سال حضور در فوتبال ملی]</ref> بازیکن و مربی [[فوتبال]] ایرانی بود. او بنیان‌گذار ''' تیم ملی فوتبال ''' و '''نخستین سرمربی''' [[تیم ملی فوتبال ایران]] است<ref>[http://www.faic.ir/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=71&Itemid=67 تاریخچه فوتبال ایران - سایت رسمی اتحادیه باشگاه‌های فوتبال ایران<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> وی در تیم‌های [[فنرباغچه (باشگاه فوتبال)|فنرباغچه ترکیه]] و [[شارلروای بلژیک (باشگاه فوتبال)|شارلروای بلژیک]] بازی کرد.<ref>[http://www.parsine.com/pages/?cid=10310 حسین افندی پدر فوتبال ایران، اولین لژیونر فوتبال ایرانی] پارسینه، ۸ شهریور ۱۳۸۸</ref> صدقیانی در دوران بازیکنی خود در پست [[فوروارد]] بازی می‌کرد.
 
== زندگی‌نامه ==
حسین صدقیانی در سال ۱۲۸۱ در شهرسلماس[[سلماس]] از شهرستانهايشهرهای استان آذربايجانغربي[[آذربایجان غربی]] دیده به جهان گشود. ششمین سال سلطنت [[مظفرالدین شاه،شاه]]، فرزند همیشه بیمار [[ناصرالدین شاه]]. [[تبریز]] در آن سال‌ها یکی از مراکز بزرگ مشروطیت و فعالیت‌های سیاسی بود، بنابراین فضای تبریز برای حاج رسول آقا، پدر بازرگان حسین مساعد نبود و او بنای مهاجرت را با خانواده را گذاشت و به [[استانبول]] سفر کرد. استانبول در روزهایی که همه چیز در بستر ظهور آتاتورک متجدد بودبود، حال و هوای خاص خودش را داشت. حسین در ساحل مدیترانه کودکی را با توپ‌های ترک سپری کرد و به تیم فنر باغچه پیوست. صدقیانی تا ۱۸ سالگی در استانبول بود. او در سال ۱۲۹۹ به اتریش رفت تا به تحصیلات خود ادامه دهد. او پنج سال در اتریش زندگی کرد و در این سال‌ها عضو تیم دوم راپیدوین اتریش بود. در سال ۱۳۰۴ به ایران آمد، برای ادامه زندگی [[مشهد]] را انتخاب کرد و عضو کلوب فردوسی شد که یکی از قدیمی‌ترین باشگاه‌های ورزشی کشور بود. آوازه مردی که فوتبال را با کفش ورزشی انجام می‌داد در ایران پیچید. تا آن زمان بازیکن فوتبال‌های ایرانی با گیوه بازی می‌کردند، صدقیانی به تیم منتخب تهران دعوت شد. همان تیمی که با سرپرستی [[میرمهدی خان ورزنده]] در سال ۱۳۰۵ به بادکوبه رفت. [[خان سردار]] (کاپیتان)، [[احمد علی سردار]]، [[حسینعلی سردار]]، حسین صدقیانی، [[محمدعلی شکوه]]، [[رضا قلی کلانتر]]، [[هراند گالوستیان]]، [[یوسف سمرقندی]] (معروف به پُل)، [[علی امیر اصلانی]] (معروف به گیوه ای)، [[حسن مفتاح]]، [[ابوالفتح افخمی]]، [[امیرحسین خان]]، [[سیاسی]]، [[احمد خان]] و [[ژرژ]] عضو این تیم بودند.<ref>[http://www.shafaf.ir/fa/news/85494/فوتبال-ایران-در-85-سال-پیشعکس فوتبال ایران در 85 سال پیش]</ref>
 
حسین در ساحل مدیترانه کودکی را با توپ‌های ترک سپری کرد و به تیم فنرباغچه پیوست. صدقیانی تا ۱۸ سالگی در استانبول بود. او در سال ۱۲۹۹ به [[اتریش]] رفت تا به تحصیلات خود ادامه دهد. صدقیانی پنج سال در اتریش زندگی کرد و در این سال‌ها عضو تیم دوم راپیدوین اتریش بود.
تهرانی‌ها با تحمل شکست از بادکوبه برگشتند و صدقیانی ۲۴ ساله بار دیگر عزم سفر کرد و این بار به بلژیک رفت. او در بلژیک عضویت باشگاه شارلروا را پذیرفت. ده سال بازی در بلژیک، زندگی و نگرش افندی را به فوتبال عوض کرد.
 
در سال ۱۳۰۴ به ایران آمد، برای ادامه زندگی [[مشهد]] را انتخاب کرد و عضو کلوب فردوسی شد که یکی از قدیمی‌ترین باشگاه‌های ورزشی کشور بود. آوازه مردی که فوتبال را با کفش ورزشی انجام می‌داد، در ایران پیچید. تا آن زمان بازیکن فوتبال‌های ایرانی با گیوه بازی می‌کردند.
در سال ۱۳۱۵، صدقیانی خودش را برای بازنشستگی آماده می‌کرد. او در این سال به برلین رفت. بازی‌های المپیک ۱۹۳۶ برلین را در کنار اولین گروه دانشجویان ایرانی به تماشا نشست و سپس به ایران برگشت هنوز با همان لهجه ترکی صحبت می‌کرد و نشان می‌داد که سال‌ها زندگی در اتریش و بلژیک رویش تأثیر نگذاشته است. او در ایران عضو تیم توفان و همبازی [[اکبر حیدری]] معروف شد. یک سال بازی کرد و در سال ۱۳۱۶، به انجمن تازه تأسیس تربیت بدنی و پیشاهنگی رفت. او در این انجمن مسوولیت اداره تیم‌های فوتبال را برعهده گرفت. وقتی تیم ملی در شهریور ۱۳۲۰ به کابل رفت و با تیم ملی افغانستان بازی کرد، حسین صدقیانی را به عنوان سرمربی در کنارش داشت. تا سال ۱۳۲۹ همواره مرد اول و تصمیم گیرنده امور فوتبال بود. با دکتر [[علی کنی]] اولین رئیس [[فدراسیون فوتبال ایران]] تعاملی نزدیک داشت اما با رفتن کنی و آمدن سپهبد [[هدایت گیلانشاه]]، مسوولیت اداره تیم ملی به [[مصطفی سلیمی]]، سپس [[ارموند مایوفسکی]] و [[فرانس مساروش]] واگذار شد. با این حال در سال ۱۳۴۰ همیشه از ارکان مدیریت و تصمیم‌گیری فوتبال بود.
 
صدقیانی به تیم منتخب تهران دعوت شد. همان تیمی که با سرپرستی [[میرمهدی خان ورزنده]] در سال ۱۳۰۵ به [[بادکوبه]] رفت. [[خان سردار]] (کاپیتان)، [[احمد علی سردار]]، [[حسینعلی سردار]]، حسین صدقیانی، [[محمدعلی شکوه]]، [[رضا قلی کلانتر]]، [[هراند گالوستیان]]، [[یوسف سمرقندی]] (معروف به پُل)، [[علی امیر اصلانی]] (معروف به گیوه‌ای)، [[حسن مفتاح]]، [[ابوالفتح افخمی]]، [[امیرحسین خان]]، [[سیاسی]]، [[احمد خان]] و [[ژرژ]] عضو این تیم بودند.<ref>[http://www.shafaf.ir/fa/news/85494/فوتبال-ایران-در-85-سال-پیشعکس فوتبال ایران در 85 سال پیش]</ref>
 
تهرانی‌ها با تحمل شکست از بادکوبه برگشتند و صدقیانی ۲۴ ساله۲۴ساله بار دیگر عزم سفر کرد و این بار به بلژیک رفت. او در بلژیک عضویت باشگاه شارلروا را پذیرفت. ده سال بازی در بلژیک، زندگی و نگرش افندی را به فوتبال عوض کرد.
 
در سال ۱۳۱۵، صدقیانی خودش را برای بازنشستگی آماده می‌کرد. او در این سال به برلین رفت. بازی‌های المپیک ۱۹۳۶ برلین را در کنار اولین گروه دانشجویان ایرانی به تماشا نشست و سپس به ایران برگشت. هنوز با همان لهجه ترکی صحبت می‌کرد و نشان می‌داد که سال‌ها زندگی در اتریش و بلژیک رویش تأثیر نگذاشته است.
 
او در ایران عضو تیم توفان و همبازی [[اکبر حیدری]] معروف شد. یک سال بازی کرد و در سال ۱۳۱۶، به انجمن تازه‌تأسیس تربیت بدنی و پیشاهنگی رفت. او در این انجمن مسئولیت اداره تیم‌های فوتبال را برعهده گرفت. وقتی تیم ملی در شهریور ۱۳۲۰ به کابل رفت و با تیم ملی افغانستان بازی کرد، حسین صدقیانی را به عنوان سرمربی در کنارش داشت. تا سال ۱۳۲۹ همواره مرد اول و تصمیم‌گیرنده امور فوتبال بود.
 
با دکتر [[علی کنی]] اولین رئیس [[فدراسیون فوتبال ایران]] تعاملی نزدیک داشت اما با رفتن کنی و آمدن سپهبد [[هدایت گیلانشاه]]، مسئولیت اداره تیم ملی به [[مصطفی سلیمی]]، سپس [[ارموند مایوفسکی]] و [[فرانس مساروش]] واگذار شد. با این حال در سال ۱۳۴۰ همیشه از ارکان مدیریت و تصمیم‌گیری فوتبال بود.
 
سال ۱۳۵۱، با آمدن [[کامبیز آتابای]] به فوتبال ایران، زمینه بازگشت دوباره حسین صدقیانی به تیم ملی فراهم آمد و پیرمرد ۷۰ ساله با عنوان سرپرست به جایی بازگشت که ۴۶ سال قبل برایش بازی کرده بود.
 
آخرین میدان حضورش [[جام جهانی ۱۹۷۸]] آرژانتین در سال ۱۳۵۷ بود. پنج سال بعد در ۸۰ سالگی و در آذرماه سال ۱۳۶۱ بیماری شد و درگذشت. [[جواد الله وردیالله‌وردی]]، جزء آخرین نسل مردانی بود که با افندی به عنوان یک ملی پوش در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین ارتباط داشت. الله وردیالله‌وردی در مورد او می‌گوید: «استاد ،استاد، یک موهبت خدایی و یک سینه‌چاک فوتبال بود که از بدو تولد تا لحظه مرگ، عاشق فوتبال بود و به عشق فوتبال مرد. بدون تردید شناسنامه پراحساس و عاطفه فوتبال ما بوده و باید باور کنیم که اولین‌ها هرگز فراموش نمی‌شوند.»<ref>[http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1419394 حسین صدقیانی / خودنمایی مقابل چشم آلبرت اول]</ref>
 
== دوران کاری ==
سطر ۵۳ ⟵ ۶۳:
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:صدقیانی، حسین}}
 
[[رده:اهالی تبریز]]
[[رده:اهالی سلماس]]
[[رده:بازیکنان باشگاه راپیدوین]]
[[رده:بازیکنان باشگاه رویال شارلوا]]
[[رده:بازیکنان باشگاه فنرباغچه]]
[[رده:بازیکنان فوتبال اهل ایران]]
[[رده:بازیکنان فوتبال دور از وطن در ترکیه]]
[[رده:بازیکنان فوتبال دور از وطن در اتریش]]
[[رده:بازیکنان فوتبال دور از وطن در بلژیک]]
سطر ۶۹ ⟵ ۸۲:
[[رده:ورزشکاران آذری اهل ایران]]
[[رده:ورزشکاران اهل تبریز]]
[[رده:ورزشکاران اهل سلماس]]