خروس (داستان): تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تغییر در بخش‌بندی
خط ۹۴:
 
عسگر عسگری معتقد است گذشته از داستان «از روزگار رفته حکایت»، [[نثر]] گلستان در ''خروس'' منحصربه‌فرد است و با زمان و مکان داستان و [[شخصیت‌پردازی|شخصیت‌ها]]، به‌ویژه با استفاده از [[گویش]] جنوبی، مطابقت دارد.<ref>{{پک|عسگری حسنکلو|۱۳۹۴|ک=زمانه و آدم‌هایش|ص=۲۶۸–۲۶۷|رف=عسگری}}</ref> به گفته امیر احمدی آریان این نثر، به‌کلی با نمونه‌های دیگر داستانی او متفاوت و غریب‌ترین نثر گلستان است. با توجه به وسواس گلستان در نثر و در مقایسه با نمونه‌های دیگر نثر او چون مجموعه داستان ''[[مد و مه]]'' که اوج نثر او دانسته شده‌است، سکته‌های عامدانه و اخلال‌های ظریفی که نویسنده در نثر ایجاد کرده‌است، در راستای ضد تفسیر بودن آن است. گلستان دست به نوعی زمخت‌نویسی نادیدنی زده که نه تفاوتش با [[زبان معیار]] را به‌رخ می‌کشد و نه خواننده را آزار می‌دهد.<ref>{{پک|احمدی آریان|۱۳۹۰|ک=وقفه در فرایند معنادهی، مجله تجربه|ص=۲۲|رف=آریان}}</ref> [[مجید اسلامی]] [[آرایه‌های ادبی|شگردهای]] نثر گلستان را برگرفته از متون و [[ادبیات فارسی|ادبیات کهن]] می‌داند و آنها را «هم‌آوایی کلمات»، «پس‌وپیش کردن اجزای جمله»، «ساختن ترکیب‌های غریب از کلمات آشنا» و شگردهایی رایج در [[شعر]] مانند «تکرار»، برمی‌شمرد. او نثر ''خروس'' را شاعرانه می‌داند و این شاعرانگی را برآمده از «[[ضرب‌آهنگ|ریتمی]]» دانسته که گلستان در آن تبحر دارد و می‌تواند برای ایجاد تنش دراماتیک در داستان، میان تعبیرهای کوتاه و بریده و [[توصیف (روایت)|توصیف‌های]] طولانی و تغزلی، هماهنگی ایجاد کند.<ref>{{پک|اسلامی|۱۳۸۴|ک=بانگ بلند و بی‌محل خروس، مجله هفت|ص=۱۶–۱۲|رف=اسلامی}}</ref>
 
[[محمد بهارلو]] معتقد است هرچند گلستان یکی از چند نویسنده ایرانی است که روی نثر و زبان داستان تأکید کرده‌است اما در داستان ''خروس'' لفظ بر معنی غلبه کرده گویی آهنگ کلمه‌ها از معنای آن‌ها مهم‌تر است.<ref>{{پک|بهارلو|۱۳۸۴|ک=دیباچه|ص=|رف=بهار}}</ref>
 
{{جعبه گفتاورد
سطر ۱۰۷ ⟵ ۱۰۵:
|تراز منبع=راست
}}
 
[[محمد بهارلو]] معتقد است هرچند گلستان یکی از چند نویسنده ایرانی است که روی نثر و زبان داستان تأکید کرده‌است اما در داستان ''خروس'' لفظ بر معنی غلبه کرده گویی آهنگ کلمه‌ها از معنای آن‌ها مهم‌تر است.<ref>{{پک|بهارلو|۱۳۸۴|ک=دیباچه|ص=|رف=بهار}}</ref>
 
[[عباس عبدی (داستان‌نویس)|عباس عبدی]] [[ایجاز]] در گفتگوها و قدرت‌شان در پیش بردن داستان را ستوده‌است. او نقل‌قول‌ها را در داستان، چندلایه دانسته که اغلب حامل چند معنا هستند. عبدی برخی توصیف‌های داستان را زیبا و مؤثر در شخصیت‌پردازی دانسته و همه این‌ها را به دلیل سینماگر بودن گلستان می‌داند.<ref>{{پک|عبدی|سال|ک=این را تو می‌گفتی!، مجله هفت|ص=۱۹|رف=هفت۱}}</ref>