زاهدان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Fatemehr8620 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Fatemehr8620 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷:
== نامشناسی ==
،زاهدان تا قبل از دوره پهلوی، روستای کوچک و دورافتادهای به نام «دزاپ» بود؛ اولين ساکنان دزدآب گروهي از بلوچ ها در اوايل دورة قاجار بودند كه به تدر يج سازمان ايلي خود را در اين منطقه استوار كردند و حاکم وقت منطقه یکی از حکام محلی بلوچ به نام [[دوستمحمدخان بارکزائی|دوست محمد خان بارکزایی]] بود<ref name=":3" />. دزآپ کلمه ای به [[زبان بلوچی]] است. واز دز+آپ تشکیل شده است. آپ بلوچی، معاد آب در فارسی است. دزآپ به معنی جوشش آب است. بعدها دزآپ به دزدآب و سپس با تصرف نیروهای رضاخان به فرماندهی امان الله جهانبانی زاهدان نام گرفت.
واژهٔ «زاهدان» در سال [[۱۳۰۸]] خورشیدی، در زمان رضاشاه به این شهر اطلاق گردید.<ref name="City1" /> در آن سال پس از پایان دادن به ناامنیهای و جنایتهای ایجادشده توسط [[دوستمحمدخان بارکزائی]] بهدست تیمسار [[امانالله جهانبانی]]، رضاشاه از راه بیرجند و زابل به دزدآب سفر کرد. در این سفر [[محمدابراهیم علم|محمدابراهیم علم (امیر شوکتالملک دوم)]]، سردار [[قائنات]]، و [[غلامحسین خان عامری (سردار مجلل)]] نیز همراه او بودند. رضاشاه در راه از شوکتالملک علم دربارهٔ وجود ویرانههای شهری آباد و قدیمی در نزدیکی زابل به نام زاهدان کهنه خبردار میشود و پس از رسیدن به شهر تصمیم به زنده کردن این نام قدیمی میگیرد<ref>کتاب تاریخ دو قوم</ref>
خط ۴۹:
سال ششم، شمارة دوم، پاييز و زمستان 1395صفحه60 - 41 ،</ref>
پس از قتل ناصرالدين شاه قدرت قاجار در این منطقه رو به ضعف نهاد اوضاع آشفتة سياسي ايران سبب كاهش نفوذ حكومت مركزي و افزايش قدرت رهبران طوايف بلوچ شد. يك جانشيني در دزدآب با مهاجرت گروهي از ايلات سيستاني آغاز و پايه ها و ساختارهاي اين شهر براساس سنن قبيله اي بنيان گذارده شد. از اين رو با آن كه برخي از نهادها چون گمرك، كارگزاري خارجه، و ساخلوي نظامي در شهر وجود داشت، اما قدرت اصلي در دست قبايل و ايلات منطقه، به ويژه بلوچ ها، بود. همين امر، سبب روياروي ايلات بلوچ به رهبري [[دوستمحمدخان بارکزائی|دوست محمدخان]] با نيروي نظامي دولتي را بين سال هاي 1304- 1306 شد<ref name=":6" /><ref name=":2">ناصح، ذبيح الله ( 1345 ). بلوچستان بي جا: ابن سينا.</ref><ref name=":1" />در اين رويارويي جهانباني، فرماندة لشكر شرق ، [[دوستمحمدخان بارکزائی|دوست محمدخان]] را دستگير كرد و به تهران فرستاد. دزدآب، با حذف قدرت سران و خوانين بلوچ و ورود نيروي دولتي، وارد مرحلة جديدي از حيات اقتصادي و سياسي شد. بخشي از سپاه اعزامي در دزدآب ساكن شد و نيروهاي محلي و قبايل، كه تا اين زمان كاركرد نظامي داشتند، از اين رقابت حذف شد ند و به مناطق ديگر مهاجرت داده شد ند يا يك جانشين شدن
<ref>جهانباني، اما ن الله . عمليات قشون در بلوچستان تهران: چاپ خانة مجلس. انتشارات(بي تا) ۱۳۰۸</ref>.<ref name=":0" /><ref name=":1">مكي، حسين ( 1362 ). تاريخ بيست ساله ايرا ن جلدج 4 و 5، تهران: اميركبير.</ref><ref name=":2" />
=== پس از جنگ جهانی اول ===
سطر ۶۱ ⟵ ۶۳:
بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل [[مشهد]] و [[یزد]] و شماری از کارگران مهاجر بلوچ نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند.<ref name="کتاب تاریخ سیستان جلد 2" /> ر این دوره، بسیاری از بازرگانی منطقه در دست سیستانیها بود و در این زمینه با [[سیکها]]ی هندی رقابت داشتند.<ref name="کتاب تاریخ سیستان جلد 2" />
بعد از ایجاد راه آهن گروهي از هند وها به هدف كار در بخش راه آهن وارد دزدآب شدند، اما با اتمام خط راه آهن و هم چنين پايان جنگ اول ازاهميت سياسي اين خط كاسته شد. موقعيت دزدآب جهت (نزديكي به هند ، هم چنين به آب هاي آزاد درياي عمان، و درنتيجه تسهيل امور تجاري ) افزايش اهميت اقتصادي راه آهن دزدآب و شهر دزدآب را در پي داشت. اين امر سبب مهاجرت گروهي ديگر ازسيك ها به دزدآب و اشتغال آن ها در بخش تجارت شد كه با حمايت دولت ايران وانگليس در بخش هاي گمرك و عوارض راه هم راه بود. سيك ها اتباع هندي انگليس قلمداد مي شدند و اين امر مزايايي داشت كه البته كسب اين مزايا سبب محروميت اتباع ايراني از آن مي شد. اين امر وضعيت سختي را بر اتباع ايراني، به ويژه ساكنان محلي شهر ، مترتب مي كرد، چراكه در زاهدان به منزلة شهري تازه تأسيس، افزون بر مهاجران جديد، ساكنان بومي نيز در بخش هايي از شهر ساكن بودند.<ref>زرين كلك، بهناز ( 1382 ). اسنادي از روابط ايران و انگليس 1325-1330(تهران: سازمان اسناد.</ref><ref>اسناد كتاب خانة ملي و سازمان اسناد ايران (با نام اختصاري: ساكما 21-02404(-،</ref><ref name=":6">اسناد مركز اسناد وزارت امور خارجه (با نام اختصاري: ماواخ):SH1304-53-p5-21, 22 ،SH1304-53-p5-11</ref>
محدودهٔ شهری زاهدان در این دوران به فاصلهٔ میان خیابان تهران از یک سو و خیابان پشت شهرداری از سوی دیگر محدود شدهبود. برقرسانی در شهر زاهدان در سال [[۱۳۲۸]] خورشیدی انجام شد. کارخانهٔ [[برق]] زاهدان در ابتدای خیابان سنایی قرار داشت و بانی آن یکی از اهالی یزد به نام «رزاقزاده» بود. وی همچنین ایجادکنندهٔ اولین باغ در زاهدان به نام [[کلاته رزاقزاده]] است که در جادهٔ زاهدان به [[خاش]] قرار دارد.<ref name="ReferenceA" />
|