ماجراهای سندباد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن اطلاعات
افزودن اطلاعات
خط ۳۴:
سندباد: کودکی که شخیت اصلی داستان است.
 
شیلا: شاهزاده خانمی که با طلسم ساتاجیتوی جادوگر تبدیل به مرغ مینا شده است و پدر و مادر او نیز طلسم شده اند.
 
علی بابا: خدمتکارپیشکار چهل دزد بغداد که دراز میانهقسمت هاینوزدهم داستان با سندباد دوست و همراه می شود.
 
بابا علاء الدین: پادشاهی که سرزمیندر حوانی چراغ جادو را پیدا می کند و بوسیله آن پادشاه سرزمینی می شود اما پس از مدتی قدرت خود را از دست دادهمی دهد و به پیرمردی دوره گرد و کشتیبان تبدیل می شود. علاالدین از قسمت بیست و سوم داستان (هیولای نیل) با سندباد علیهدوست شیطان بزرگو همراه می شود.
 
حسن: دوست سندباد در بغداد
 
ساتاجیت (ساتاجیتوساتاریتو): جادوگرجادوگری که فرزند تاباسا است.
 
بالبا (جادوگر): جادوگری که فرزند تاباسا و برادر ساتاجیتو است.
 
تاباسا (پیرزن جادوگر): پیرزن جادوگری که از موش می ترسد
خط ۵۰:
==== سایر شخصیت ها ====
پدر و مادر سندباد
 
ناخدا علی (عموی سندباد): او شیلا را به سندباد هدیه می دهد و او را باخود به سفر می برد.
 
پدر و مادر شیلا
 
توآدو: (خدمتکار خانواده سندباد)
 
مادر و برادرهای کوچک حسن
 
سلطان: (خلیفه بغداد)
 
دختر سلطان بغداد
سطر ۶۳ ⟵ ۶۵:
سلطان شاردو
 
شاهزاده خانم استرااِسترا: دختر سلطان شاردو
 
پادشاه شهر زن ها
 
سلطان سارانجیب
 
سندی: دختری از ستارگان
شیطان بزرگ: شیطان آبی رنگ
 
پوکو: یک کودک بومی که همراه با یک فیل کوچک (بومبو) است و دوست سندباد می شود.
 
شیطان بزرگ: شیطانسلطان جادوگر ها به شکل اهریمن آبی رنگ
 
زاکار: موجود (به شکل زن شلاق به دست و با چهره اصلی گاو) که زیر فرمانپیشکار شیطان بزرگ است.
 
==== شخصیت های افسانه ای ====
[[سیمرغ]] غول پیکر: این سیمرغ و خانواده اش تبدیل به دوستان سندباد می شود.
 
غول چراغ جادو: که بشکل دود از چراغ جادو خارج می شود و خواسته های صاحب چراغ را برآورده می کند.
غول چراغ جادو
 
جن دود
 
جن انگشتر: که بشکل دود از انگشتر جادویی خارج می شود و خواسته های صاحب انگشتر را برآورده می کند.
جن انگشتر
 
[[پری دریایی]]: پریان دریایی که دوستان سندباد هستند.
 
هیولای نیل: او معما هایی را برای افرادی که از [[نیل|رود نیل]] عبور می کنند طرح می کند.
هیولای نیل
 
[[گاو بال‌دار|اسب بالدار]]: مجسمه ی بالدار سنگی که در ویرانه های پایتختی باستانی زندگی می کند و به مردم روستا حمله می کند.
 
[[اژدها]]: ماری که با جادوی ساتاریتو به اژدها تبدیل شده و در یک از قسمت ها تبدیل به دشمن سندباد و دوستانش می شود.
[[اژدها]]
 
غول (دیو) و پسرش (دیوَک): از دوستان سندباد
غول (جن) یخ
 
غول (جن) یخ: از شخصیت های منفی داستان که کودکان را به مجسمه یخی تبدیل می کند.
غول (جن) نفت
 
غول (جن) نفت: شخصیتی منفی که سندباد در پایان داستان با او می جنگد.
غول (جن) آتش
 
غول (جن) آتش: شخصیتی منفی که سندباد در پایان داستان با او می جنگد.
غول سنگ
 
غول سنگ: شخصیتی منفی که سندباد در پایان داستان با او می جنگد.
غول شن
 
غول شن: شخصیت منفی که سندباد در پایان داستان با او می جنگد.
===== حیوان های ماقبل تاریخ =====
 
جن کوهستان: که بشکل یک پیرمرد است (قسمت چهارم)
 
===== حیوان های ماقبلپیش تاریختاریخی =====
[[ماموت]]
 
===== اشیای جادویی =====
<br />
غول [[چراغ جادو]]
 
انگشتر جادویی
 
اسب چوبی پرنده
 
[[قالیچه پرنده]]
 
آینه جادویی: که افراد را به سنگ تبدیل می کند
 
===== مکان های تاریخی =====
[[اهرام مصر]]
 
[[برج بابل]] (برج افسانه ای)
 
آثار باقی مانده از پایتخت های باستانی مانند [[تخت جمشید]]
 
== قسمت ها ==
سطر ۲۰۷ ⟵ ۲۳۵:
 
قسمت ۵۲:باطل شدن جادو
 
<br />
 
== صداپیشگان<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخچه دوبله به فارسی در ایران - جلد دوم (نشر کوله پشتی)|نویسنده=احمد ژیرافر|سال=۱۳۹۳}}</ref>==
سطر ۲۴۶ ⟵ ۲۷۲:
|خسرو شایگان
|-
|شاهزاده خانم اِسترا، توآدو/خدمتکار خانواده سندباد (برخی قسمت ها)
|[[مهوش افشاری]]
|-
سطر ۲۵۹ ⟵ ۲۸۵:
|[[مرتضی احمدی]]
|-
|پیرمرد عجیب (جن کوهستان)، تاجر عاج، سرکرده دزدها (یکی از قسمت ها)، رئیس بومیان
|[[ایرج رضایی]]
|-