|
|
}}
'''محسن هشترودی''' (۲۲ دی ۱۲۸۶ [[تبریز]]<ref name="iranica"/> - ۱۳ شهریور ۱۳۵۵<ref name="iranica"/> [[تهران]]) [[اندیشمند]]، [[شاعر]]<ref>[http://bukharamag.com/wp-content/uploads/downloads/2011/11/فرما-و-فروغ.pdf فرما و فروغ در یک گفتگوی ناتمام با محسن هشترودی - اسماعیل جمشیدی - مجله بخارا]</ref> و [[ریاضیدان]] ایرانی بود. هشترودی از طرفداران [[علوم پایه]] بود، به شعر و موسیقی و فلسفه علاقه داشت و توانایی بیان مطالب علمی به زبان ساده را دارا بود. وی بعنوان یک متفکر منتقد پیشرو و ریاضیدان دارای اهمیتی نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بودهاست.
او در مدرسه [[دارالفنون]] در [[تهران]] تحصیل، و مدرک [[دکترا]]ی خود را در [[ریاضیات]] از [[دانشگاه سوربن]] در [[فرانسه]] دریافت کرد. پس از بازگشت به تهران، مقام استادی [[دانشسرای عالی]]، ریاست [[دانشگاه تبریز]] و ریاست [[دانشکده علوم دانشگاه تهران]] را عهدهدار بود. هشترودی از طرفداران سرسخت علوم پایه بود، به شعر و موسیقی و فلسفه علاقه داشت، و توانایی بیان مطالب علمی به زبان ساده را دارا بود. وی به عنوان یک متفکر منتقد پیشرو و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بودهاست.
== زندگینامه ==
== پژوهشهای علمی ==
تخصص هشترودی در زمینه [[هندسه دیفرانسیل]] بود. مهمترین اثر علمی نگاشته شده توسط محسن هشترودی، پایاننامه دکترای او در زمینه [[هندسه دیفرانسیل]] است، که در آن یکی از مدلهای ریاضی استادش (الی کارتان) را تعمیم داد که امروزه به نام «[[التصاق هشترودی]]<ref name=frname>نگارش «هشترودی» بهصورت ''Hachtroudi'' از املای نام خانوادگی محسن هشترودی به زبان فرانسوی گرفته شده که زبان پایاننامه دکترای او بوده استبودهاست.</ref>» ''(Hachtroudi Connection)'' شناخته میشود.<ref name=iranica/> او در طول زندگی حرفهای در ایران چند مقاله کوتاه علمی نیز منتشر کرد. جدای از پژوهش علمی، هشترودی به عنوان یک متفکر منتقد و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بودهاست.
== در گفتههای دیگران ==
=== امیرحسین آریانپور ===
[[امیرحسین آریانپور]] نوشته استنوشتهاست: «هشترودی مشاغل غیر دانشگاهی را به هیچ نمیگرفت و به ندرت به مجالس بزرگان پا مینهاد. زندگی سادهای داشت. پس از ساعات تحقیق و تدریس با دوستانش شطرنج بازی میکرد، به موسیقی گوش فرا میداد و داستان میخواند. در برابر فشارهای کشندهٔ روزگار —فقر ظاهری و باطنی جامعه، مرگ فرزند، و پیری— به هنر پناه میبرد و از بازخوانی غزلهای حافظ آرامش مییافت و با سرودن شعرهای لطیف سبک بارسبکبار میشد. با این وصف گاهی دامنش از دست میرفت و کارش به شَطح میکشید.»<ref name="محسن هشترودی">[http://www.mo-ha.com/محسن-هشترودی/بیوگرافی/ بنیاد محسن هشترودی، بیوگرافی، Mo-Ha]</ref>
== تالیفات ==
|