قزلباش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح نویسه‌های عربی
خط ۴:
 
== وجه تسمیه ==
لغت قزلباش از دو واژهٔ [[ترکی آذربایجانی|ترکی آذربایجانیِ]] ''قزل'' به معنی «زرین و سرخ» و ''باش'' به معنی «سر» تشکیل یافته‌یافته است. وجه تسمیهٔ آن مربوط می‌شود به کلاه سرخی که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط [[شیخ حیدر]] ــ پدر شاه اسماعیل اول ــ برای صوفیانِ مرید ابداع شده بود.
 
از سوی دیگر، با تکیه بر نظریهٔ [[زبان آذری]] [[احمد کسروی|کسروی]]، خود واژهٔ «باش» را می‌توان{{مدرک}} تکامل‌یافتهٔ «بوآش» از [[فارسی میانه]] به معنی قله و بالای هر چیز دانست<ref>{{cite book|last1=MacKenzie|first1=[by] D.N.|title=A concise Pahlavi dictionary|date=1971|publisher=Oxford University Press|location=London|isbn=0-19-713559-5|edition=Repr. with corrections.}} ''bašn (N), buš (V): top, peak.''</ref> و «قِزِل» یا «قَزِل» را نیز می‌توان{{مدرک}} شکل دیگری از واژهٔ فارسیِ «گَزَر» به معنی [[هویج]]<ref>{{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = دهخدا| نام = علی‌اکبر| پیوند نویسنده = | مقاله = گزر| دانشنامه = لغتنامهٔ دهخدا| ویرایش = | جلد= | سال = | ناشر = | مکان = | شابک = | صفحه = | نشانی = | تاریخ بازبینی = | نشانی بایگانی = |تاریخ بایگانی = | زبان =}}</ref> (که در زبان آریاییان به‌صورت «گُگِل» به معنی مخروط بوده‌بوده است<ref>{{cite book|last1=Nourai|first1=compiled by Dr. Ali|title=An Etymological Dictionary of Persian, English and Other Indo-european Languages: Index of Words in Different Languages.|date=2013|publisher=Xlibris Corp|page=168|location=Bloomington, IN|isbn=978-1-4797-8544-5}} Gogel: tapering object.</ref>) دانست که با رنگ زرین و سرخ و شکل مخروطیِ کلاه نیز مرتبط است.{{مدرک}}
 
== سیمای قزلباش‌ها ==
خط ۱۴:
ایلات قزلباش از ایلات [[آذربایجان]]، [[مردمان ترک|ترک]]، [[کرد]]، [[تالش]]، [[تات]] و پارسی تشکیل شده بود. با پیوستن خان‌ها و قبایل جنوب [[سبلان]] و [[ارسباران]] و [[مغان]] به قزلباش‌ها و فرمانبری کامل آن‌ها از شاه اسماعیل، قدرت و توان ارتش ایران، که آن زمان قزلباش نامیده می‌شد، بالا رفت. بعدها، با پیوستن ایل‌ها و قبایل کوچک قزلباش به یکدیگر، ایل بزرگ [[شاهسون|شاهسَوَن]] تشکیل شد. مجموعهٔ [[ترکمانان]] ([[اویماق]]) اصلیِ قزلباش متشکل از هفت ایل بود به نام‌های:
* [[استاجلو]]
* [[بهارلو|بهار لويىلویی]]
* [[تکلو|تَکَلّو|تكهتکه لو]]
* [[روملو]]
* [[ایل شاملو|شاملو]]
* [[ایل افشار|افشاريافشاری]]
* [[ذوالقدر|ذوالقدرىذوالقدری]]
 
ایلات غیرترک قزلباش که [[تاجیک]] نامیده می‌شدند نیز شامل:<ref>Roger M. Savory, "The consolidation of Safawid power in Persia", in Isl. , 1965</ref><ref name="Minorsky">V. Minorsky, "Tadhkirat al-muluk", London 1943, p. 16-18, p.188</ref>
خط ۳۳:
نیروهای نظامی قزلباش‌ها در درجهٔ اول خود را متعهد به اطاعت از سران قبیله و خاندان (اویماقِ) خود می‌دانستند و حقوق و مواجب خود را نیز از این سرانِ ایل دریافت می‌کردند. [[شاه عباس اول]]، با تشکیل نیروهای شاهسَوَن، که تنها از شاه حقوق می‌گرفتند و زیر فرمان مستقیم گماشتگان شاه بودند، در کنار تشکیل سپاه «غلامان خاصهٔ شریفه»، سعی در افزایش قدرت شاه در مقابل خودسری‌های برخی امرای قزلباش داشت.
 
[[شاملو]]ها و [[استاجلو]]ها در زمان حکومت خاندان صفوی قدرتمندترین خاندان قزلباش بودند. مهم‌ترین افراد نزدیک به [[شاه اسماعیل]] (اهل اختصاص) در ابتدای به قدرت رسیدن وی از [[شاملو]]هاشاملوها بودند و تا زمان [[شاه عباس اول]]، [[شاملو]]هاشاملوها قوی‌ترین و بانفوذترین قبایل قزلباش بودند. [[تکلو|تَکَلّوها]]، پس از واقعهٔ رویارویی با [[شاه تهماسب یکم]] و مطرودشدن آنها، دیگر قدرت چندانی در میان قبایل قزلباش نداشتند و نفوذ خود را از دست دادند. [[ایل افشار|افشارها]] و [[قاجار]]ها ابتدا دارای قدرت و نفوذ کمی در ساختار قدرت بودند، اما با زوال قدرت [[صفویان]] توانستند هریک برای مدتی خود را به‌عنوان قدرت اول کشور مطرح کنند.
 
امرای قزلباش عموماً به‌عنوان امرای نظامی و حاکم ولایات تعیین می‌شدند، اما معمولاً امور دیوانی و وزارت در حیطهٔ کاریِ آن‌ها قرار نداشت. در زمان [[شاه عباس یکم]]، از ادغام تعدادی از قزلباش‌ها، ایل [[شاهسون|شاهسَوَن]] ایجاد شد. بالاترین مقام قزلباش، [[سپهسالار]] یا «امیرالامرا» بوده‌است.